به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد سند ۲۰۳۰ از منظر تعلیم و تربیت اسلامی به همت کمیسیون تخصصی تعلیم و تربیت اسلامی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی در مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا برگزار شد و عطاء الله رفیعی آتانی دبیر کنگره بین الملی علوم انسانی اسلامی درباره جایگاه نظام تعلیم و تربیت در نظریه اسلامی پیشرفت بحث خود را آغاز کرد.
وی گفت: بحث ما در مقایسه با رویکرد الگوی غربی توسعه مطرح می شود. در این الگو چند مفروض اساسی وجود دارد. اولین مفروض توسعه به معنای وضعیت کنونی غرب مطرح می شود. گاهی این الگو به نحو جامع دارای پارادایم های مختلف می شود مانند الگوی آمریکای لاتین، تئوری وابستگی، الگوی مائوایستی چینی و …که جزو یک خانواده محسوب می شوند و در یک بسته قابل بسته بندی است. انتهای این الگو بهترین زندگی بشر وضعیت امروز غرب محسوب می شود.
وی افزود: در مفروض یا ویژگی دوم توسعه یافتگی برابر با توسعه اقتصادی است. سایر وجوه توسعه مانند فرهنگی و اجتماعی از مبانی و ملازمات و پیشرفت های توسعه اقتصادی محسوب می شوند. نظام کل و مدار نظام اقتصادی است که همه چیز محصول آن است. اکنون در کشور ما نظام اصلی کشور اقتصاد به حساب می آید.
رفیعی آتانی اضافه کرد: خصوصیت های توسعه برابر با وضعیت امروز غرب و توسعه به معنای توسعه اقتصادی لازمه سومی دارد که ارائه توسعه یافتگی همان مسیری است که غرب به سوی وضعیت امروزشان رفته است. برآیند این اتفاق این است که اگر الگوی توسعه غرب را مبنا قرار دهیم یعنی انسان غربی را در جامعه بازتولید کنیم.
وی در ادامه گفت: خصوصیت مهم و اساسی انسان جدید این بود که بشر به موجودی اقتصادی تبدیل شده است و همه ارتباطات ماورایی را قطع کرده و خدا را از زندگی خود حدف کرده است. این انسان لزوما خدا را انکار نمی کند اما او را در زندگی خودش موثر نمی داند و اهداف اجتماعی برایش معنایی ندارد. این انسان اقتصادی شده، تمام وجوه دیگر زندگی را با رویکرد اقتصادی روشن می کند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: ازنگاه این انسان عالم بنگاه اقتصادی است که در این صورت نظام آموزش و پرورش هم بنگاه اقتصادی محسوب می شود. چنین انسانی اگر تمام قد بایستد در بستر اقتصادی خواهد بود و اگر از الگویی که در غرب وجود دارد، نظامی طراحی شود، هسته اصلی آن اقتصاد خواهد بود و همه مولفه ها مانند فرهنگ و سیاست و … بر مدار اقتصاد می چرخد. حتی دین هم تجزیه و تحلیل اقتصادی می شود.
وی نظام کل مبنای توسعه کشور را اقتصادی دانست و گفت: تفاوت دیدگاه ما با رویکرد اقتصادی در نوع نگاه به انسان است. مهم ترین خصوصیت انسان، تحول است. از منظر فلسفه اسلامی، تحول مختص انسان است و مفهوم کلام و تعالی برآمده از این خصوصیت آدمی است.
رفیعی آتانی اضافه کرد: در تغییر و تحول در دستگاه فلسفی، اولین نکته ای که باید تعیین تکلیف شود، جهت تحول است. جهت تحولات را گرایشهای ذاتی انسان مشخص می کند. گرایش ذاتی هدف انسان را تعیین می کند.
وی یادآور شد: علم عاملی است که تحولات وجودی را رقم می زند و به مقصد می رساند. بستر این تحول خصوصیات ذاتی و فطری انسان است. بشر نمی تواند از خصوصیات ذاتی خود فرار کند و حذف فطرت حذف هر تفسیری از کمال پیشرفت و تعالی خواهد بود.
رفیع آتانی با بیان اینکه در غرب اعتقادی به وجود جامعه نیست، گفت: درتعالیم اسلامی حیات اجتماعی برای ما موثر است. جهان ماوراء انسان هم مملو از حیات و علم و آگاهی و شعور و تحت تنظیم نظام علت و معلولی است. این نظام جان دارد و بر انسان موثر است. در این دستگاه خداوند مدبر عالم بود. این اداره و ربانیت وجه تکوینی و تشریعی دارد.
وی ادامه داد: برای تحقق انسانیت انسان مهم است که به انسان اجازه دهیم تا دچار تغییر و تحول شود.
وی اظهار کرد: باید به جای نظام اقتصادی نظام تعلیم و تربیت و الگوی پیشرفت جایگزین شود. اگر به جای نظام اقتصادی نظام تعلیم و تربیت را کل قرار دهیم، نظام غربی را به الگوی اسلامی تبدیل می کنیم. در این صورت همه عالم به مدرسه تبدیل می شود و در حال تغییر به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می شود.
وی افزود: تمام تئوریهای توسعه بیان می کنند که ۸۰ تا ۹۰ درصد پیشرفتها از دانش نشات می گیرد. وقتی آموزش و تعلیم و تربیت را اصل قرار دهیم دستاوردهای اقتصادی هم بیشتر از زمانی است که اصل نظام اقتصادی کل باشد. امروز کشورهایی که دارای قدرت سیاسی هستند از منابع انسانی قدرتمند برخوردار هستند. امروز نظام تعلیم و تربیت بر اساس فواید اقتصادی تنظیم می شود.
وی اظهار کرد: متولیان تعلیم و تربیت متولیان پیشرفت و توسعه کشور هستند و رئیس سازمان برنامه ریزی کشور باید متولی نظام تعلیم و تربیت باشد.