حفیظ الله مشهور در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه مشکلات زیادی آموزش و پرورش را زمین گیر کرده است، گفت: می توان گفت بزرگترین دردی که آموزش و پرورش دارد این است که علی رغم شعارهای فراوانی که توسط مسئولان در بزنگاه ها سرداده می شود اما در هیچ دوره ای آموزش و پرورش اولویت نبوده است.
وی ادامه داد: همه آموزش و پرورش را مسیر توسعه پایدار کشور معرفی می نمایند و از ضرورت توجه به آن می گویند اما و مشکلات امروز این نهاد حاصل سال ها بی توجهی به این نهاد است که هم معلمان و هم دانش آموزان را با چالش های جدی روبرو کرده است.
به گفته او در سال های اخیر رونمایی از سند تحول بنیادین و معرفی آن به عنوان نسخه شفابخش آموزش و پرورش امیدهایی برای حرکت این نهاد به سمت بهبود را فراهم کرد اما آنچه در عمل اتفاق افتاد مسکوت ماندن همه بخش های هزینه بر سند مذکور بود.
مشهور تاکید کرد: یکی از بزرگترین تغییرات این راه، تغییر ساختار نظام آموزشی و اجرای طرح ۳، ۳، ۶ بود که بدون توجه به زیر ساخت های لازم مشکلات فراوانی را بر مشکلات قبلی این نهاد گذاشت. دومین تغییری که بهدنبال اجرای سند تحول مورد توجه قرار گرفت تغییر کتب درسی دانش آموزان بود.
وی اضاقه کرد: قرار بود بر طبق سند کتاب ها در نوشتار جدید، از انتقال مستقیم معلومات و محفوظات فاصله گرفته و دانش آموز را به تفکر، کنکاش و تلاش وادار نمایند، مهارت های اجتماعی را به وی بیاموزند و کلاس را به یک کارگاه آموزشی دوسویه و فعال بدل نمایند.
مشهور گفت: اما آنچه در عمل به وقوع پیوست کاهش ساعت آموزشی تعدادی از دروس با هدف صرفه جویی و تالیف کتابهایی با حجم بالا که گاه به معلم و دانش آموز حتی فرصت تنفس چند دقیقه ای را نمی دهند، بود. بهگونهای که به نظر می رسد بین مولفین، رقابتی بر سر وارد کردن مسائل مورد علاقه شان در زمان تالیف کتاب بوده است.
مشهور با ابراز تاسف از عملی نشدن سند تحول بنیادین اضافه کرد: با وجود آنکه در سند تحول بنیادین توجه به معلم به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان آموزش و پرورش وحفظ شان و منزلت اجتماعی وی از ضروریات است اما هیچ گاه از عملی شدن این بخش های سند سخنی به میان نیامده است.
او ادامه داد:معلمان خسته و نا امید بزرگترین چالش آموزش و پرورش هستند.سلب اعتمادی که بواسطه ی وعده های پوچ فراوان در میان اکثریت جامعه معلمان ایجاد گردیده در واقع نیروی محرکه آموزش و پرورش را به سمت خاموشی و سستی فزاینده کشانده است که جلب دوباره این اعتماد از دست رفته با توجه به آنچه در حال حاضر مشاهده می شود کار دشواری است.
مدارس ما روز به روز خسته کننده تر می شوند
این کارشناس آموزشی معتقد است: امروز بعد از گذشت چند سال از اجرای سند تحول بنیادین و مانورهای فراوان بر روی آن هیچ گونه آثاری از بهبود اوضاع و گام برداشتن در جهت اهداف بیان شده در سند را مشاهده نمی کنیم. مدارس ما روز به روز خسته کننده تر می شوند.
مشهور اضافه کرد: هیچ گونه اثری از شادابی در دانش آموزان مشاهده نمی شود، هنوز هم دغدغه کنکور و توجه به نکات تستی کتابها به جای پیام واقعی کتاب در اولویت است و هیچ پیوندی میان مطالب درسی با مسائل زندگی وجود ندارد.
او در انتقاد به بطحایی گفت: بین تلاش در جهت بهبود معیشت معلمان و تاخیر بی سابقه در پرداخت حق التدریس سال تحصیلی گذشته معلمان سنخیتی وجود ندارد. سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی بسیار پایین تر از آن است که بتوان به شعار بهبود اوضاع امیدوار بود.
مشهور تاکید کرد: جناب وزیر باید در اولین گام این تاخیر بی سابقه را پایان دهد و در ادامه راه با پشتوانه رای اعتماد بالایی که از مجلس کسب نموده نمایندگان و دولت را متقاعد به افزایش سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص کند.
نبود تناسب میان صحبت از آموزش و پرورش کیفی و کلاس های ۴۰ نفره
وی اضافه کرد: بین صحبت از آموزش و پرورش کیفی و کلاس های ۴۰ نفره نمی توان پیوندی برقرار کرد. شاید بهتر بود در ابتدای سال تحصیلی بگونهای با اصلاح روندی که از زمان معاونت خود ایشان آغاز گردید و منجر به تشکیل کلاس های پرجمعیت شد عزم خود برای بهبود آشکار میساختند.
مشهور معتقد است: اداره عظیم ترین وزارتخانه ی کشور به تنهایی ممکن نیست و در این راه مدیران در سطوح مختلف می توانند عامل شکست و یا پیروزی وی باشند. به نظر بنده بازنگری در ملاک های انتصاب مدیران و توجه به اصل شایسته سالاری می تواند به عنوان یک برگ برنده وی را در عبور از بحران های آموزش و پرورش کمک نماید
این کارشناس آموزشی اضافه کرد: پرتکرارترین وعده عملی نشده آموزش و پرورش در ابتدای سال تحصیلی جاری باز هم مربوط به مسائل مالی و پرداخت مطالبات است. وعده ای که بارها در رسانه های مختلف کشور بازتاب یافته و تاریخ های متعدد برای آن تعیین شده اما هنوز اقدامی انجام نشده است.
عملی نشدن وعده برداشتن ۶ساعت تدریس اجباری
وی اضافه کرد: در انتهای سال تحصیلی گذشته قولی از سوی دو معاون وزیر بیان شد و آن برداشتن ۶ ساعت تدریس اجباری مدیران و معاونان مدارس بود، که البته این وعده در مورد مدیران مستقل مدارس عملی شد اما معاونین این مدارس و مدیران مدارس روستایی که از آمار دانش آموزی کمتری برخوردار بودند را شامل نشد.
مشهور در پایان گفت: مدیران مدارس روستایی با وجود نداشتن هیچ نیروی کمکی و حتی نیروی خدمات گاه مجبورند ۱۲ ساعت در هفته تدریس داشته باشند که این خود آثار زیان باری بر کیفیت آموزشی ارائه شده در این مدارس خواهد داشت.