مجله مهر:تشنگی زمین برای آب و خاک ما اتفاق تازه ای نیست. خشکسالی سال های سال است که کم وبیش به گوشه و کنار جغرافیای سرزمین مان سایه انداخته است. مردمان زیادی از جای جای کشور سال به سال دلهره بی آبی و زمین های بی بار را در دلشان نگه می دارند. کشاورزان و دامداران بسیاری چشم نگرانند تا ببینند آسمان کی دست از خست برمی دارد و اقلیمشان را سیراب می کند. حالا چند سالی است که این نگرانی در ایران رنگ و بوی جدی تر و حتی هولناکتری به خود گرفته است؛ برای همین هم به محض حس کردن سایه سنگین خشکسالی اهالی شهرهای مختلف در سراسر کشور برای طلب باران به اقامه نماز «استسقاء» می پردازند. استان خراسان جنوبی و شهر بیرجند یکی از همین شهرها بود. جایی که انگار سهم خشکسالی در آن بیشتر به چشم می خورد. به همین خاطر هم دو روز گذشته مردم بیرجند و روستاهای اطراف آن برای خواندن نماز باران دور هم جمع شدند. بعد از برگزاری این نماز، عکسی از آن منتشر شد که حسابی اهالی رسانه و فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داد. تصویری که تماشای آن انگار خلاصه همه درد و غم چند ساله کشاورزان و دامداران روستایی این سرزمین بود. به همین بهانه «مجتبی گرگی» عکاس این تصویر برایمان از داستان این عکس و حواشی نماز باران در بیرجند حرف می زند.
خشکسالی مهمان بیست ساله مردم بیرجند
خراسان جنوبی در کنار استانهای مختلفی که در کشور دچار خشکسالی هستند جزو چند منطقه ای است که این بحران در آن به شکل جدی تری حضور دارد. در حالی که ابتدای امسال مدیرکل هواشناسی خراسان جنوبی اعلام کرد:« از نظر میزان بارندگی خراسان جنوبی در رتبه ششم استان های کشور از نظر بیشترین کاهش میزان بارندگی قرار دارد.» و در ادامه اضافه کرد که حدود 400روستا در این منطقه به صورت سیار آب رسانی می شوند. برای همین هم«مجتبی گرگی» عکاس خبرگزاری ایرنا می گوید که خواندن نماز باران برای مردم این روستا تبدیل به رسمی شده که سالی یکی دو بار آن را به جا می آورند.« خراسان جنوبی یکی از استانهایی است که به لحاظ بارندگی نسبت به باقی مناطق کشور اوضاع خوبی ندارد. این در حالی است که ما در دوهه اخیر به شکلی جدی درگیر خشکسالی بودیم برای همین طی دوسالی که من در این استان عکاسی می کنم مردم آن هرسال یکی دوبار نماز "استغاثه" یا همان نماز طلب باران را در روستاهای بیرجند به جا می آورند. این نماز هم امسال در مصلی المهدی بیرجند برگزار شد.»
آوردن دام به نماز باران یک رسم قدیمی بوده
اولین چیزی که در گپ و گفتمان از مجتبی گرگی خواستیم تعریف کردن داستان عکسش بود. عکسی که حکایت از حال و هوای مردم بیرجند موقع نماز باران داشت.«طی این مدت و چندباری که من برای عکاسی به این مراسم رفتم؛ آوردن گوسفند و دام را برای خواندن نماز ندیده بودم. پارسال بود که در یکی از روستاهای این اطراف نماز باران برگزار شد. امام جماعت نماز باران همیشه یک نفر به نام آقای اسدی است. در آن نماز گفتند که از قدیم الایام در نماز باران رسمی بوده که باید رعایت شود. آن هم این که موقع نماز دام های کوچک را از مادرانشان جدا کنند. استدلالی هم که پشت این حرف داشتند این بود که شما از خداوند می خواهید به خاطر پاکی و بی گناهی این ها رحمش را شامل حال مردم کند و باران ببارد. برای همین دوشنبه وقتی برای نماز رفتم، دیدم عده ای از مردم گوسفندهایشان را با خودشان آورده اند. از طرفی وقتی این حیوان ها را از مادر جدا می کردند صدایی که از این زبان بسته ها موقع نماز باران می شنیدیم صدایی شبیه آه و ناله بود. از طرف دیگر خود مردم هم برای باران گریه می کردند از خدا طلب رحمت داشتند. این آقا سید هم که در این عکس می بینید، شخصی است که من او را مدتهاست می شناسم؛ چه طور بگویم این آقا به نوعی آقای دوربینی شهر ماست. بسیار هم انسان صاف، ساده دل و پاکی است و هیچ چیزی هم در دلش نیست. حتی در کنار این تصویر چند عکس دیگر هم از ایشان شکار شده است. این بنده خدا همین طور که در حال خودش به دعا مشغول بود وگریه می کرد. در دعای بعد از نماز یکی از همین بره ها را بغل کرد و من آن لحظه توانستم این عکس را بگیرم.»
هر وقت نماز خواندیم باران باریده
از حرف های آقای عکاس بر می آید که به پاداشتن نماز باران در خراسان جنوبی اتفاق چندان تازه ای نیست و مردم هرساله یکی دوبار برای خواندنش، نماز را به جا می آورند تا این نماز از آنها مردم امیدواری بسازد که بعد از دعا و نیایش منتظر باران باشند. طوری که مجتبی گرگی می گوید هر وقت مردم بیرجند نماز خوانده اند بعد از مدتی دیارشان باران را به خود دیده و رحمت پروردگار شامل حالشان شده است.«این حرفی که میزنم بر طبق آمارهای رسمی است.چیزی که در بین مردم خراسان جنوبی بسیار به چشم می خورد میزان تدین و اعتقاد دینی مردم است. چیزی که جالب است این است که اکثرا وقتی این نماز در شهر برگزار شده باران هم به شهر باریده است تا جایی که حتی پارسال بعد از سال ها یک برف سنگین در این منطقه بارید.»