فردا تنها خجسته ترین روز برای بشریت، که طبق احادیث متعدد بزرگترین عید برای خداست، اینکه چرا غدیر دارای چنین عظمت و برکتی است، نیازمند تحلیلها و تعلیل هایی است که طبعا مجال دیگری می‌طلبد اما آنچه می‌تواند خلاصه‌ای از همه دلایل محسوب شود، پیوندی است که حادثه غدیر میان دنیا و آخرت برقرار کرد.

تعیین علی علیه السلام به عنوان زمامداری که فلسفه حکومت را برقراری عدالت می دانست . نماد جمع میان آرمان خواهی و واقع گرایی بود و نشان داد که جمع این دو شدنی است .

در زندگی آن بزرگوار درس های بی شماری است که باید فرا گرفت . اما در میان همه درس های آن حضرت که اتفاقا امروز ، بیش از همیشه نیازمند آموختن و عمل به آن هستیم ، عدالت ورزی جایگاهی بس برجسته تردارد و بی تردید باید عدالت فردی و اجتماعی را اصلی ترین پیام حضرت امیر مومنان برای معماری زندگی آرمانی بشر دانست .

واقعیت این است که نه تنها از دیدگاه شیعیان ، که از نظر همه انسانهای حقیقت طلب ، عدالت با نام علی (ع) عجین شده و بارزترین وجه شخصیت آن بزرگوار را تشکیل داده است . او در راه تحقق این ارزش والا چنان مجاهدت کرد که سرانجام جان ارزشمند خود را نیز بر سر آن راه نهاد . از نظر آن حضرت " عدالت " پایه و قوام هستی است .و " مایه استواری ملت و زیبایی فرمانروایان است " .

" عدالت فضیلت حاکمان " و " موجب پایداری حکومت ها " است . " اصلاح ملت تنها در سایه عدالت امکان پذیر است " و اقامه عدالت " باعث افزایش برکت هاست " . همچنین " حفظ نظام در گرو عدالت است " ." هیچ چیز مانند آن به آبادانی کشور کمک نمی کند و " ارزش حکومت بدون آن ، از ارزش کفش کهنه ای نیز کمتر است " . ( برای دیدن روایات رجوع کنید به میزان الحکمه ، ج 6، باب 338 )

به تعبیر شهید مطهری از نظر علی ( ع ) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماعی را حفظ کند و همه را راضی نگه می دارد ، به پیکر اجتماع ، سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد ، عدالت است . ظلم و جور و تبعیض قادر نیست حتی روح خود ستمگر و روح آن کس را که به نفع او ستمگری می شود ، راضی و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمدیدگان و پایمال شدگان " ( سیری در نهج البلاغه ، ص 113 )

او حکومت را برای اجرای عدالت می خواست و به همین دلیل معتقد بود که نباید عدالت را فدای مصلحت کرد .

برای همین وقتی که کسانی به عنوان دلسوزی و نصیحت از او می خواستند تا در برابر ظلم و تبعیض امثال معاویه موقتا سکوت کند ، برآشفت و فرمود : " شما از من می خواهید که پیروزی را به قیمت تبعیض و ستمگری بدست آورم ؟ از من می خواهید که عدالت را به پای سیاست و سیادت  قربانی کنم ؟ خیر ، سوگند به ذات خدا که تا دنیا دنیاست ، چنین کاری نخواهم کرد و به گرد چنین کاری نخواهم  گشت . من و تبعیض ؟ من و پایمال کردن عدالت ؟ " ( سیری در نهج البلاغه ، ص 117 و خطبه 126 نهج البلاغه )

همچنین وقتی از او خواسته می شد تا نسبت به بذل و بخشش های دیگران ، سعه صدر نشان دهد ، تاب نمی آورد ونارضایتی صاحبان مالی و قدرت را توجیه مناسبی برای کنار نهادن عدالت اجتماعی نمی دید . آن بزرگوار در پاسخ به همین مصلحت سنجی ها بود که فرمود " اگر ظرفی باشد که همه گروه ها و همه افراد را در خود بگنجاند و رضایت همه را به دست آورد ، آن ظرف ، عدالت است . اگر کسی با عدالت راضی نشد ، ظلم او را راضی نمی کند.

" البته ، ناگفته پیداست که تحقیق چنین عدالتی در اجتماع ، تنها به دست کسانی امکان پذیر است که در وجود خود نیز به عدالت پای بند باشند . همچنین عدالت اجتماعی بدون عدالت فردی ، رویای شیرینی است که هیچ گاه تعبیر نخواهد شد . تنها کسی می تواند مانند علی ( ع ) در عرصه سیاست ، عدالت ورزد که در زندگی شخصی نیز مانند آن بزرگوار ، هرگز پا را از مرز عدالت بیرون نگذاشته باشد .

صاحب منصبانی که گرفتار چرب و شیرین دنیا شوند و از پس خواسته های بی انتها و نامشروع فرزندان و نزدیکان خود هم برنیایند ، چگونه خواهند توانست دست به سوی شبهات و محرمات دراز نکنند ؟ کسی می تواند در مقابل زیاده خواهی های سیاسی و اقتصادی قد برافرازد که قبلا دختر خود را از عاریه گرفتن اموال عمومی ممنوع کرده باشد .

کسی می تواند استاندار خود را به دلیل نشستن بر سر سفره رنگارنگ اغنیا توبیخ کند که خود قبلا به قرص نان جو و اندکی نمک قناعت کرده باشد ، و این حقیقتی است که بر کسی پوشیده نیست .

اکنون که این رویکرد مبارک سرلوحه ما است ، همه باید برای موفقیت و تحقق آن کمک کنند و این است معنای تمسک به ولایت امیر مومنان علیه السلام .