به گزارش خبرنگار مهر، قبل از شروع تعطیلات تابستانی، مدیر ارشد وزارت کشور آلمان گفت: مسئولان این وزارتخانه میخواهند دور بعدی کنفرانس اسلامی در آلمان را با رویکردی جدید برگزار کنند.در این کنفرانس جدید، امکان حضور مسلمانان به صورت انفرادی نیز وجود دارد و منتقدان اسلام مجال ابراز عقیده پیدا خواهند کرد.
به گفته مارکوس کربر، با این تغییرات، مسلمانان آلمان باید تعریف جدیدی از اسلام ارائه کنند که «متعلق به آلمان» باشد. از دید او، اسلام آلمانی باید براساس قانون اساسی این کشور تعریف شود. «فرصت انتقاد از مسلمانان» در دور جدید کنفرانس اسلامی در حالی مطرح شده است که نگاهی به تجربیات گذشته و دور قبلی نشان میدهد؛ نمایندگان اسلام سازمانیافته در آلمان تا به حال در برابر انتقادات، واکنش بدی نشان ندادهاند.
از سوی دیگر اگر گروهی از مهاجران مسلمان از سر خشم به ایده «اسلام آلمانی» واکنش نشان دهند، نباید تعجب کنیم. چرا که اگر با نگاهی دقیق، صحبتهای کربر را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه نشانههایی از ایده دولت فدرال برای کنترل اسلام میشویم. حتی اگر قرار باشد، کسی بدون توجه به استدلالهای مسلمانان، شرایط کنفرانس اسلامی را تغییر دهد، در هر شرایطی باید درباره مفهوم «اسلام آلمانی» توضیح دهد. برای بسیاری، این مفهوم به معنای طرح یک تئوری، بدون هیچگونه اقدام عملی است و برای گروهی از مسلمانان، سوالات زیادی درباره مفهوم «اسلام دولتی» که توسط دولت فدرال مطرح شده، به وجود آمده است.
اینها در حالی است که اگر در حال حاضر یکی از نمایندگان شایسته و پیشکسوت مسلمانان در آلمان-که به دنبال استقلال کنفرانس اسلامی است- از واژه «آلمانی» در عبارت «اسلام آلمانی» انتقاد کند، با مشکل روبرو میشود. اینگونه مشکلات تنها برای مسلمانان ایجاد میشود. مثلا اگر برای اجناس ممنوعه در اسلام، واژه آلمانی را استفاده کنیم، گروهی با خشم با ما رفتار میکنند. به همین دلیل، جامعه آلمان نیاز دارد تا بیشتر درباره شرایط زندگی و باورهای مسلمانان بداند. برخی نیز از واژه «آلمانی» برای ساختن تصویری منفی از مسلمان و مقابله با آنها استفاده میکنند.
این تصویر منفی در حال حاضر، وابستگی مسلمانان به دین الهی و فرهنگ دینی است! در این میان شیوه سخنرانی گروههای راست افراطی منتقد اسلام نیز نشان میدهد که شناختی از مخاطبان خود ندارند. پس از یازده سپتامبر، مسلمانان آلمان وظیفه مشترکی برای ایجاد تصویری مثبت از خود پیدا کردهاند و آنچه که انجام میدهند و دوست دارند که انجام دهند را شفاف بیان میکنند. اما تا زمانی که وظیفه معنوی ما تنها دستیابی به تصویری شفاف و واضح از خودمان است، بدون اینکه تعریفی مستقل و مفهومی مثبت در آن وجود داشته باشد، نباید تعجب کنیم که سایر افراد از داشتههای ما برای انگیزههای خودخواهانه خود استفاده کنند. در این میان البته این میان واقعیت نیز وجود دارد که مسلمانان در آلمان زندگی میکنند و یک آلمانی نیز میتواند مسلمان باشد. واقعیتی که همه باید به آن عادت کنند.