مراسم تشییع پیکر منوچهر عسگری نسب تهیه کننده و کارگردان سینما در جمع سینماگران و در محل خانه سینما برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم تشییع پیکر زنده یاد منوچهر عسگری نسب تهیه کننده و کارگردان سینما صبح امروز ۲۳ مردادماه با حضور جمعی از سینماگران در ساختمان شماره ۲ خانه سینما برگزار شد.

محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، علیرضا رضاداد، محمدمهدی عسگرپور ایرج طهماسب، منوچهر محمدی، مهدی میامی، مازیار میری، سعید پورصمیمی، لادن طاهری، مجتبی فرآورده، برزو ارجمند، حبیب اسماعیلی، مهدی یزدانی و .... از حاضران در این مراسم بودند.

در ابتدای این مراسم، حسین ترابی از دوستان زنده یاد منوچهر عسگری نسب و مستندساز پشت تریبون قرار گرفت و گفت: او رفت و ما هم می رویم. عسگری نسب در بزنگاه تاریخِ ایران که خیلی ها از کشور رفتند با وجود اینکه گذرنامه آمریکایی داشت به وطن بازگشت و با خوب و بد ساخت و به نسل جوان آموخت. او خون دل ها خورد و نامهربانی ها دید ولی مهربانی کرد. بعد از سال های انقلاب به دعوت او یک سریال نوشتم و او اغلب به خانه ما می آمد و از هر دری با هم صحبت می کردیم از همین رو می توانم بگویم او دلبسته انقلاب و امام بود.

در ادامه محسن امیریوسفی رییس کانون کارگردانان روی صحنه آمد و بیان کرد: من از نسل جدیدتر سینما هستم اما از عسگری نسب خاطره ها دارم. حسی که نسبت به او دارم این است که او فیلمسازی بود که شاخصه های کاری‌اش مربوط به دهه شصت و هفتاد بود؛ یعنی زمانی که عشق به سینما در آن دوران بیشتر از حالا بود چون اهالی سینما بیشتر در کنار هم بودند و با یکدیگر اتحاد بیشتری داشتند امیدوارم باز به همان دوران بازگردیم که دوران سینماسالاری بود.

سپس داریوش آشوری از تدوینگران سینما عنوان کرد: بزرگمرد اخلاق سینما را از دست دادیم. ما در بمباران و موشک باران با یکدیگر کار می کردیم در حالی که در آن دوران چندان امنیت وجود نداشت. او از روابط سینما خوشش نمی آمد به همین دلیل حدود بیست سال کار نکرد چون شرایط سینما را به گونه ای دیگر می دید. من خیلی چیزها از او یاد گرفتم مثلا حتی برای یک فرم ساعت ها با یکدیگر صحبت می کردیم.

خانه سینما تنها محفل مراسم فوت نباشد

وی افزود: او علاقه زیادی به خانواده اش داشت. این خانواده پدری را از دست داده است که اخلاق در وجودش نهادینه شده بود. او برای کار خود بسیار وسواس داشت و معتقد بود باید از سینمای درست، حمایت کرد و این موضوعات باعث شده بود او فرهیخته باشد. فقدان او برای سینما دردناک است من هم یار قدیمی خود را از دست داده ام. امیدوارم قدر بقیه پیشکسوتان دانسته شود و خانه سینما تنها محفل مراسم فوت نباشد.

آشوری اظهار کرد: عسگری نسب از سینما دلخور بود. او رک بود و به من رک بودن را آموخت از همین رو امیدوارم  مسئولان به وضع موجود رسیدگی و از نسل قدیم حمایت کنند چون گویا سینما و تلویزیون مسیر خود را تغییر داده اند. او اندکی گله از کسی نداشت اما دوست داشت دیگران به او سر بزنند این در حالی است که سینما به او بی مهری کرد.

در ادامه سعید پورصمیمی ضمن تسلیت به خانواده عسگری نسب بیان کرد: مراسم وداع با یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان سینما است نمی دانم انقدر آدم ها زود فراموش می شوند یا چون برخی کار نمی کنند سراغی از آنها گرفته نمی‌شود. زندگی عسگری نسب به دور از جنجال و هیاهو بود. امروز آدم هایی برای این مراسم نیامده اند که عکس یادگاری بگیرند بلکه آنهایی آمده اند که جگرشان از فوت او سوخته است.

وی افزود: متانت، درستی، راستگویی و ... او همیشه مشهود بود و در عین حال رک بود. محیط حرفه ای ما پر از کینه ورزی و رقابت های زشت است اما عسگری نسب بسیار پاک زیست و عاشقانه کار کرد. به یاد دارم در همکاری هایی که با هم داشتیم با هم درگیری هایی داشتیم اما قضیه را رو در رو با یکدیگر حل کردیم و هیچگاه نشنیدم که او پشت من حرف بزند. برخی ساده لوحان پشت دیگران حرف می زنند.

پورصمیمی عنوان کرد: نمی دانم چرا در سال های اخیر کار نکرد اما به نظرم دلزده بود. هرچند او بازنشسته بود اما می توانست بیشتر از این ها کار کند. ما دوستی را از دست دادیم که صداقت بسیار داشت.

سپس عبدالله اسفندیاری پشت تریبون قرار گرفت و گفت: بسیار سخت است در مراسم عزیزی صحبت کنیم که خاطره‌های زیادی با یکدیگر داشته ایم. او از اولین یاران و حامیان و مشاوران ما در بنیاد سینمایی فارابی بود؛ مردی پاکدست و با اخلاق. یادم نمی آید که حتی یک نکته دلخوری و گلایه مندانه از او وجود داشته باشد. او مشاوری امین و بی عقده بود.

وی افزود: او احتیاط زیادی در مسایل مالی داشت و با همین اخلاق و سلامت نفس کار می کرد. او در سال های آخر از حضور در سینما پرهیز و سعی می کرد خود را درگیر مسایل مالی و مدیریتی نکند.

اسفندیاری در پایان گفت: امیدوارم قدر یکدیگر را بدانیم. این توصیه ای است که باید به همه ارزشمندان سینما داشته باشیم.

پس از صحبت‌های اسفندیاری، منوچهر محمدی روی صحنه آمد و گفت: اولین برخورد من با عسگری نسب به روز اول جنگ و زمان بمباران تهران بر می گردد که ما در صدا و سیما بودیم. در آن روز قرار شد ۲ اکیپ برای فیلمبرداری و گزارش اعزام شوند. آن شب در صدا و سیما خوابیدیم و قرار شد فردای آن روز بچه ها را راهی کنیم. آن روز منوچهر عسگری نسب را دیدم و از ما خواست ما را همراهی کند. او اولین نیروی داوطلبی بود که حاضر شد به جنگ بیاید. من بیست روز اول جنگ را در جنوب با او گذراندم صحنه هایی که او گرفت بسیار تأثیرگذار بود. بسیاری از آن تصاویر متاسفانه هنوز قابل نمایش نیست چراکه صحنه های تلخی هستند.

هرچند او تحصیلکرده آمریکا بود اما با وقوع انقلاب به ایران بازگشت و خالصانه‌ کار کرد. من هیچوقت ندیدم که طلبی از کسی داشته باشد و حتی متقاضی کارت فجر هم نبود. در طول بیماری اش حتی یک برگ بیمه هم به خانه سینما نیاوردوی افزود: در این مراودات خوب با عسگری نسب آشنا و متوجه شدم حتی قبل از انقلاب هم به دلیل عشق به وطن آثار زیبایی ساخته بود.‌ ضمن اینکه مستندهایی که او درباره جنگ ساخته هنوز از آثار ماندگار است.

محمدی بیان کرد: هرچند او تحصیلکرده آمریکا بود اما با وقوع انقلاب به ایران بازگشت و خالصانه‌ کار کرد. من هیچوقت ندیدم که طلبی از کسی داشته باشد و حتی متقاضی کارت فجر هم نبود. در طول بیماری اش حتی یک برگ بیمه هم به خانه سینما نیاورد. او میل به دنیاطلبی نداشت و ساده و بی پیرایه زندگی می کرد. او جزو نادر افرادی در سینمای ایران بود که بدون هیچ چشم داشتی به سینما نگاه می کرد. در مقام کارگردان و استاد بسیار فروتن بود و من هیچگاه از او نشنیدم که از کسی بد بگوید. افسوس که یکی از هنرمندان با اخلاق سینما را از دست دادیم.

در پایان هومن عسگری نسب فرزند این تهیه کننده روی صحنه آمد و بیان کرد: شرایط سختی است اما مرگ حق است اما دوست دارم به خاطرات خوب از پدرم فکر کنید.

وی در ادامه ضمن بیان خاطره ای از پدرش، به بیان رزومه ای از او پرداخت. حجت الاسلام دعایی در پایان مراسم بر سر پیکر این سینماگر نماز خواند.

روز جمعه ۲۶ مردادماه مراسم یادبود این هنرمند از ساعت یازده تا دوازده و نیم در مسجد پیامبر اعظم برگزار می شود.