برخی از شرور طبیعی با اراده الهی مبنی بر ضرورت امتحان از آدمیان پدید می‌آید. چنان‌که قرآن تصریح می‌کند که خداوند مردم را با گرسنگی، نقص در جان و مال می‌آزماید.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد به مناسبت وقوع سیل در برخی مناطق ایران و تشدید شبهه شرور و عدل الهی یادداشتی با عنوان شرور طبیعی و رابطه آن با عدل الهی نوشته است که در ادامه از نظر شما می‌گذرد؛

شرور طبیعی به سه دسته تقسیم می‌شوند: شرور طبیعی ناشی از کوتاهی انسان، شرور طبیعی قابل مهار توسط انسان و شرور طبیعی محض.

شرور طبیعی ناشی از کوتاهی‌های انسان

نظیر تابش اشعه زیان‌آور خورشید در اثر نازک شدن لایه اُزن. نازک شدن لایه ازن در پی انتشار گازهای گل خانه‌ای و احیاناً زباله‌های هسته‌ای حاصل می‌شود یا برخی از سیل‌ها که در پی قطع درختان جنگل پدید می‌آید. چنان‌که درباره سیل چند سال قبل نکا چنین تحلیلی ارائه شد.

شرور طبیعی قابل‌مهار توسط انسان

یعنی شروری که انسان در مهار و کنترل آن می‌تواند دخالت کند. نظیر ساخت‌وسازهای محکم و بر اساس نظام‌مهندسی که در برابر شدت امواج زلزله مقاومت پدید می‌آورد.

بر همین اساس در زلزله بم با کمتر از ۷ ریشتر سی هزار نفر کشته می‌شوند، اما در زلزله کالیفرنیا یا زلزله ژاپن با هشت درجه در مقیاس ریشتر کمتر از هفده نفر می‌میرند.

در خوزستان با ساختن سد کرخه از سیل هرساله درده‌ها شهر جلوگیری می‌شود، اما در پاکستان چنین سیلی بیست میلیون نفر را آواره می‌سازد.

شرور طبیعی محض

یعنی شروری که انسان در آن‌ها هیچ دخالتی ندارد نظیر سونامی اندونزی که بیش از دویست هزار کشته برجای گذاشت یا زلزله‌های بس شدید که به‌رغم استحکام بناها کشته‌های زیادی می‌گیرد.

رابطه شرور طبیعی با عدل الهی

درباره شرور طبیعی و چگونگی رابطه آن‌ها با عدل الهی اولاً باید توجه داشت که در شرور از دو نوع اول، یعنی شروری طبیعی که انسان در پدید آمدن آن‌ها دخالت دارد یا در پی کوتاهی او در درست زیستن پدید می‌آید، خداوند هیچ دخالتی ندارد تا پاسخگو باشد.

باری، اگر ما با دست خود گازهای محافظ اشعه زیان‌آور خورشید را از بین ببریم یا ساختمان‌های خود سست بسازیم و زیان ببینیم تقصیر متوجه ما است نه خداوند و درواقع این نوع به شر انسانی بازمی‌گردد نه شر تکوینی.

البته ممکن است کسی بپرسد که چرا خداوند مانع تعدی انسان به طبیعت نمی‌شود؟ پاسخ آن نظیر پاسخ به شرور انسانی است که می‌گوئیم خداوند بنا ندارد در حوزه کارهای انسانی دخالت کند. بنابراین، تنها در شرور طبیعی از نوع سوم که انسان در پدید آمدن یا توسعه آن هیچ دخالتی ندارد، بحث از رابطه این شرور با عدالت الهی معنا دارد و باید به آن پاسخ داده شود.

علل وجود شرور طبیعی

به‌هرروی، اگر اشکال شود که چرا این دست از شرور وجود دارد، چند پاسخ وجود دارد:

۱. شرور طبیعی ناشی از کیفر الهی

برخی از این شرور بااراده و خواست الهی در جهت کیفر مردم انجام می‌گیرد به این معنا که گاه شرور طبیعی نتیجه کیفر الهی نسبت به گناهان انسان‌ها است. چنان‌که خداوند می‌فرماید: «ظهر الفساد فی آلبر و البحر بما کسبت ای دی الناس» بر اساس روایات، گاه در پی بی‌اعتنایی مردم نسبت به مستمندان و نپرداختن زکات خداوند باران را از آنان حبس می‌کند و در پی شیوع زنا و فحشاء زلزله را پدید می‌آورد.

۲. شرور طبیعی ناشی از امتحان الهی

برخی از شرور طبیعی با اراده الهی مبنی بر ضرورت امتحان از آدمیان پدید می‌آید. چنان‌که قرآن تصریح می‌کند که خداوند مردم را با گرسنگی، نقص در جان و مال می‌آزماید.

شرور طبیعی برخاسته از نظام احسن

بخشی از شرور طبیعی لازمه طبیعی نظام احسن است. به این معنا که اگر قرار بود خداوند جهان مادی را به بهترین وجه می‌آفرید، جهانی بهتر ازآنچه اینک در اختیار انسان‌ها قرار دارد، تولید نمی‌شد.

در چنین جهانی باید ستارگان و سیارات و منظومه شمسی پیش‌بینی شود و یک سیاره بانام زمین با همه امکانات لازم برای زیستن در نظر گرفته شود.

اگر قرار بر این است که زمین سیاره باشد نه ستاره و در گردش باشد و نه ثابت و شکل کروی داشته باشد و نه سایر اشکال هندسی، مواد آن از عناصر کانی باشد و برای آن سه لایه در نظر گرفته شود و در درون‌هسته اصلی موارد مذاب با بالاترین حد درجه حرارت وجود داشته باشد و لایه بیرونی زمین به طول حدود ۶ کیلومتر بر روی‌هم قرار بگیرند، تمام این‌ها برای این کره لوازم و اقتضائاتی را پدید می‌آورد که وجود آتش‌فشان در اثر خروج مواد مذاب از دل زمین و زلزله در اثر رانش لایه‌های پوسته بیرونی زمین از نمونه‌های آن است.

در چنین مواردی اقتضای نظام احسن وجود این دست از حوادث است که اگر همین میزان اندک پدید نیاید، بشر باید همواره انتظار حوادث بس بزرگ‌تر و هولناک‌تر را داشته باشد.

آنچه دراین‌بین اهمیت دارد محدود بودن این دست از شرور طبیعی است، یعنی هماره زلزله‌ها، توفان‌ها، آتش‌فشان‌های مخرب و ده‌ها پدیده دیگر در برابر طول زمانی که انسان‌ها با آرامش در زمین زندگی می‌کنند، بسیار اندک و ناچیز است.

تأمین خسارات شرور طبیعی توسط خداوند

در تمام شروری که در متن طبیعت اتفاق می‌افتد هماره خداوند خسارت‌های واردشده به انسان‌ها را خود بر عهده می‌گیرد و این از لطف و مهر الهی است. به عبارت روشن‌تر اگر جمعی در اثر نازک شدن لایه ازن و تابش اشعه زیان‌آور خورشید جان دهند یا در اثر قطع درختان جنگل و آمدن سیل بی‌خانمان شده بمیرند یا در پی زلزله‌های شدید، آتش‌فشان، صاعقه و امثال آن جان دهند، زخمی شوند یا هر نوع زیان جسمی، مادی و معنوی ببینند، خداوند تدارک و جبران آن را دنیا و آخرت بر عهده می‌گیرد.

بر همین اساس است که در روایات آمده کسانی که در اثر شیوع بیماری‌های فراگیر نظیر طاعون بمیرند یا در پی فروریختن خانه و دیوار جان دهند، پاداش شهید دارند و در چنین مواردی است که در برخی از روایات آمده که اگر انسان‌ها می‌دانستند در پی حوادث تلخ چه پاداشی برای آنان در نظر گرفته است، آرزو می‌کردند که بدن آنان را با قیچی بارها ببرند، البته چنین پاداشی مشروط به ایمان است. بنابراین در تمام موارد شرور طبیعی چه در آنجا که انسان آن را پدید آورده و چه آنجا که از روی امتحان آدمیان این بلاهای طبیعی رخ می‌دهد یا اراده الهی مبتنی بر نظام احسن آن‌ها ضروری ساخته تدارک خسارت‌ها از سوی خداوند تضمین‌شده است. دراین‌بین تنها یک مورد استثنا می‌شود و آن، آن دسته از شرور و بلاهای طبیعی است که خداوند در پی گناهان آدمیان پیش‌بینی کرده است که در چنین مواردی تضمین خسارات و پاداش معنا نخواهد داشت.