شیراز- حکمت و فلسفه ملاصدرا هنوز برای مردم به ویژه شیرازی ها شناخته شده نیست و به نظر می رسد باید بیش از پیش اندیشه های ملاصدرا را در زادگاهش بررسی و معرفی کرد.

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها: در شرایطی که چندی پیش یادروز ملاصدرا در شیراز برگزار شد اما نه در فضای شهر شیراز و نه در گفتگوهای مردم این روز چندان نمایه نبود.

به جز مراسم یادروز ملاصدرا دیگر سخنی از وی و اندیشه اش در زادگاه ملاصدرا اثری نبود از این رو می‌توان اینگونه توصیف کرد که هنوز اندیشه ملاصدرا در شهر خود چندان معرفی نشده است.

خبرنگار مهر با انجام یک گزارش میدانی در شهر شیراز که عموماً نیز از دانش‌آموختگان رشته‌های مختلف علوم انسانی هستند به این نتیجه دست یافته تنها اندکی با حکمت و فلسفه ملاصدرا آشنایی کاملی دارند.

تعدادی زیادی از مصاحبه شوندگان فقط با نام ملاصدرا آشنایی داشته‌اند و برخی نیز اطلاعات جسته و گریخته‌ای نیز از دوره تاریخی که این دانشمند در آن می‌زیسته خوانده‌اند و به یاد دارند.

علاوه بر نان اندیشه هم باید سر سفره باشد

قطعاً در هیچ‌کجای جهان نمی‌توان از عموم مردم انتظار داشت تا به امر فلسفه و اندیشه بپردازند چرا که ویژگی‌های دنیای مدرن از یک سو سبب تخصصی شدن رشته‌هایی شده که در گذشته ذیل عنوان واحد فلسفه و حکمت قرار می‌گرفتند. از دیگر سو نیز با افزایش اطلاعات و داده‌ها در فضای مجازی دایره آگاهی انسان‌ها نسبت به نظریات فلسفی تغییری نکرده است.

با این وجود اما در ایران که مبانی آن بر پایه فلسفه اسلامی بنا شده است این انتظار می‌رود که در سطح نخبگان و اصحاب اندیشه برای معرفی و احیای فلسفه اسلامی اهتمام بیشتری ورزیده شود.

یکی از افرادی که در آمار بالا مورد مطالعه بود اظهار داشت که حکمت ملاصدرا به دلیل انتزاعی بودن و دور بودن از واقعیت‌های جامعه شناختی نمی‌تواند نزد عوام مردم که با مشکلات معیشتی دست به گریبان هستند جایگاهی داشته باشد.

خبرنگار مهر این گفته را با رئیس انجمن حکمت و فلسفه مطرح کرد. وی پاسخ داد: نمی‌توان گفت حکمت اسلامی کاری به زندگی مردم در این روزها ندارد. عدالت که یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های مردم در امور اجتماعی و اقتصادی است در راس حکمت قرار دارد.

غلامرضا اعوانی که یکی از بزرگترین شارعین حکمت اسلامی در ایران است در ادامه گفت‌وگوی خود با خبرنگار مهر اضافه می‌کند: فلسفه اسلامی به خصوص حکمت متعالیه از زندگی مردم دور نبوده است. در گذشته فقهایی از جمله ملاصدرا علاوه بر امور الاهیاتی به امور دنیوی مردم توجه اهمی داشتند. ملاصدرا علم فقه را فلسفی کرده بود.

اعوانی ادامه می‌دهد: ملاصدرا و دکارت در یک زمان می‌زیسته‌اند. با این وجود هیچ خبری از همدیگر نداشتند چرا که مدرنیته هنوز به دنیا نیامده بود تا ابزار ارتباط و تضارب آرای جهان غرب و شرق را فراهم آورد.

این فیلسوف و اندیشمند ادامه می‌دهد: وقتی که در غرب به روی ایرانیان باز شد و عده‌ای برای تحصیل به غرب رفتند فلسفه غربی را آموختند و به ایران آوردند اما نه با آن عمقی که در مغرب‌زمین وجود داشت. هر چه دم دستشان بود می‌پذیرفتند و به سرزمین حکمت می‌آوردند مانند ورود پوزیتیویسم.

اعوانی افزود: حکمت علم به حقایق اشیا است. در حکمت اسلامی نیز علم به حقایق اشیا به شناخت استعلایی انسان از پیرامون خود از جمله مسائل اجتماعی باز می‌گردد اما متاسفانه چون تحصیلکردگان در فلسفه غرب و شارعین حکمت اسلامی دو مسیر جدا از هم را پیش گرفته‌اند و کاری با هم ندارند، غالب افراد فکر می‌کنند که زندگی روزمره به دور از دست‌آوردهای حکمت اسلامی است.