متن زیر ترجمه مقاله‌ای از دیوید د. کرکپاتریک درباره محمد بن زاید است که در نیویورک تایمز منتشر شده. به باور نویسنده بن زاید قدرت بیشتری از بن سلمان دارد و همچنین الگوی ترامپ است.

خبرگزاری مهر، سرویس فرهنگ، افشین حیدری:

شاهزاده محمد بن زائد، ۲۹ ساله و فرمانده نیروی هوایی تقریباً ناچیز امارات متحده عربی، به واشنگتن آمده‌بود تا سلاح بخرد. در سال ۱۹۹۱، ماه‌ها پس از حمله عراق به کویت، شاهزاده جوان می‌خواست که تا می‌تواند سخت‌افزارهای نظامی برای محافظت از سلطنت سرشار از نفت خود بخرد -از موشک‌های هل‌فایر گرفته تا هلی‌کوپترهای آپاچی و جت‌های اف -۱۶-، و این کنگره را نگران کرد که شاید او می‌خواهد منطقه را بی‌ثبات کند.

ولی پنتاگون، در حالی که تلاش می‌کرد تا متحدانی همراه در منطقه بپروراند، شاهزاده محمد را به عنوان یک شریک امیدوارکننده شناسایی کرده بود. شاهزاده محمد، فرزند مورد علاقه بادیه‌نشینان نسبتاً کم‌سوادی که امارات متحده‌ی عربی را بنا کرده‌بودند، انسانی جدی و خلبان هلی‌کوپتری تعلیم یافته در انگلیس بود که پدرش را متقاعد کرد ۴ میلیارد دلار را به حساب خزانه‌داری ایالات متحده‌ی آمریکا بریزد تا به هزینه‌های جنگ عراق در سال ۱۹۹۱ کمک شود.

ریچارد آ. کلارک، معاون وزیر امور خارجه سابق، به قانون‌گذاران اطمینان داد که شاهزاده جوان هیچ‌وقت تبدیل به یک «متجاوز» نخواهد شد. آقای کلارک در جلسه‌ی شهادت در کنگره گفت: «امارات متحده‌ی عربی نه امروز و نه هیچ‌وقت تبدیل به تهدیدی برای ثابت و صلح در منطقه نخواهد بود، تصورش هم حتی سخت است! در حقیقت، امارات نیرویی برای صلح است.»

سی سال بعد، شاهزاده محمد که اکنون ۵۸ ساله است، ولیعهد امارات متحده عربی و حاکم حقیقی این کشور مسلماً قوی‌ترین رهبر دنیای عربی است. او هم‌چنین در میان مؤثرترین صداهای خارجی در واشنگتن است، که ایالات متحده را مجبور به پذیرفتن رویکرد خصمانه در حال افزایشش درباره منطقه می‌کند.

شاهزاده محمد تقریباً برای عموم آمریکایی‌ها ناشناس است و کشور کوچکش از تعداد ساکنین ایالت رود آیلند نیز کم‌تر جمعیت دارد. ولی او شاید ثروت‌مندترین مرد جهان باشد. او ثروت حاکمیتی بالغ بر ۱.۳ تریلیون دلار را کنترل می‌کند، که از هر کشور دیگری بیش‌تر است.

عملیات نفوذ او در واشنگتن مانند یک افسانه است (آقای کلارک با پرداخت‌های او پول‌دار شد). ارتشش قوی‌ترین ارتش دنیای عربی‌ست، که با تلاش‌های او توسط ایالات متحده مجهز شده، از تجهیزات نظارتی با تکنولوژی بالا تا عملیات‌های رزمی که بسیار از مرزهایش دور هستند.

او سیاست خصمانه‌ای علیه ایران دارد

برای دهه‌ها، شاهزاده یک متحد کلیدی آمریکا بوده که رهبری واشنگتن را دنبال می‌کرد، ولی امروز او به مسیر خود می‌رود. نیروهای ویژه‌اش در یمن، لیبی، سومالی و سینای شمالی در مصر فعالیت می‌کنند. او تلاش کرده که انتقالات دموکراتیک در خاورمیانه را خنثی کند، کمک کرده خودکامه‌ای قابل اعتماد در مصر نصب شود و نیرویی تحت‌الحمایه را در عربستان سعودی جلو برده است.

در عین حال، شاهزاده سیاست آمریکایی را نقض و همسایگان را بی‌ثبات کرده. گروه‌های حقوق‌بشری او را برای حصر خانگی ناراضیان، نقشش در ایجاد یک بحران انسانی در یمن، و برای پشتیبانی‌اش از ولیعهد سعودی که مامورانش نویسنده مخالفش -جمال خاشقچی- را کشته‌اند نقد کرده‌اند.

با این حال تحت اداره کابینه ترامپ، نفوذ او در واشنگتن بیشتر از همیشه شده است. رئیس‌جمهور با او رابطه دارد و معمولاً نظرات شاهزاده را درباره‌ی قطر، لیبی، عربستان سعودی پذیرفته است، حتی اگر مخالف توصیه‌های اعضای کابینه یا کارمندان ارشد امنیت ملی‌اش بوده باشند.

دیپلمات‌های غربی که شاهزاده را می‌شناسند -او به م. ب. ز بین آن‌ها مشهور است- می‌گویند که او نسبت به دو دشمن وسواس دارد: ایران و اخوان‌المسلمین. آقای ترامپ تلاش کرده که با شدت زیاد علیه هر دو اقدام کند و هفته‌ی گذشته نیز برای دور زدن مخالفت کنگره با فروش اسلحه به عربستان سعودی و امارات متحده‌ی عربی قدم‌هایی برداشت.

بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما گفته که «م. ب. ز روشی خارق‌العاده برای گفتن منافعش به آمریکایی‌ها دارد، او این کار را طوری انجام می‌دهد که به عنوان مشاوره‌ای خوب در مورد منطقه به نظر برسد.» بن رودز با بهار عربی و هم‌چنین مذاکرات با ایران موافق بود، برای همین شاهزاده اماراتی انتقادات تندی به او کرد. وقتی که بحث به نفوذ شاهزاده در واشنگتن می‌رسد، آقای رودز می‌گوید: «او نظیر ندارد.»

شاهزاده محمد قبل از این‌که انتخابات برگزار شود با پشتکار تلاش کرد که وارد حلقه‌ی داخلی آقای ترامپ شود و یک ملاقات مخفی در دوران انتقالی [بین اعلام نتایج انتخابات و شروع ریاست‌جمهوری ترامپ] با داماد رئیس‌جمهور -جرد کوشننر- انجام داد. شاهزاده هم‌چنین برای گفت‌وگویی‌هایی میان روسیه و کابینه‌ی ترامپ دلالی کرد، کاری که بعداً او را گرفتار تحقیقات بازرس ویژه در مورد دخالت خارجی در انتخابات کرد.

امروز، حداقل پنج نفر که برای شاهزاده محمد کار می‌کنند در تحقیقاتی که هنوز هم ادامه دارد، دستگیر شده‌اند. شاهزاده محمد، بازدیدکننده دائم از ایالات متحده برای سه دهه، اکنون دو سال است که دور ایستاده، که بخشی از آن بر اساس گفته‌های دو نفری که با تفکراتش آشنا هستند، به خاطر ترس از احضار شدن توسط دادستان‌ها و بازجویی شدن خود و همراهانش است. (برادرش، وزیر امور خارجه، در این مدت به آمریکا سر زده‌است).

سفارت امارات متحده‌ی عربی در واشنگتن قبول نکرد در این باره اظهارنظر کند. ولی منتقدین شاهزاده می‌گویند که نحوه‌ی رشد او، نمونه‌ای قابل مطالعه درباره‌ی پی‌آمدهای ناخواسته است. شاهزاده‌ی گم‌نام جوانی که واشنگتن او را به عنوان همراهی منعطف پذیرفت، حالا در حال پراکندن شعله‌های منطقه‌ی ناپایدار خود است.

با مسلح کردن ارتش امارات متحده عربی با چنان تجهیزات نظارتی پیش‌رفته، کماندوها و اسحله، تمارا کوفمن ویتز -مقام سابق وزارت امور خارجه و از کارکنان مؤسسه بروکینگز- چنین استدلال می‌کند که «ما یک [هیولای] فرانکشتاین کوچک ایجاد کردیم.»

شاهزاده عالی

بیشتر اعضای خانواده سلطنتی، افرادی شکم‌گنده و حراف هستند که تمایل دارند بازدیدکنندگان را منتظر نگه دارند، ولی شاهزاده محمد این‌طور نیست. او در سن ۱۸ سالگی از برنامه آموزشی افسران بریتانیایی واقع در سندورست فارغ‌التحصیل شد. او خوش‌اندام و متناسب باقی مانده، با بازدیدکنندگان درباره دستگاه‌های ورزشی اطلاعات تبادل می‌کند، و هیچ‌وقت دیر به یک جلسه نمی‌رسد.

مقامات آمریکایی همیشه او را مختصرگو، کنجکاو و حتی فروتن توصیف می‌کنند. او همان‌طور که برای خود قهوه می‌ریزد، برای این‌که عشقش را به آمریکا نشان دهد، گاهی به بازدیدکنندگان می‌گوید که خودش به طور ناشناس نوه‌هایش را برای بازدید [شهربازی] دیزنی ورلد برده‌است.

او برای مقامات رده‌پایین آمریکایی وقت می‌گذارد، و صاحبان مقامات بالا را در فرودگاه ملاقات می‌کند. با لبخندی خجالت‌آمیز و کج، پیشنهاد سیاحت کشورش را می‌دهد و بعد سوار هلی‌کوپتر می‌شود تا مهمان خود را بالای آسمان‌خراش‌ها و تالاب‌های دبی و ابوظبی پرواز دهد.

مارسل وهبا، سفیر سابق آمریکا در ایالت متحده‌ی آمریکا می‌گوید: «م. ب. ز همیشه چیزی در آستین دارد که شما را متعجب کند».

در پایتخت، ابوظبی، او یک مجموعه‌ی ساختمانی دیوانه‌کننده دارد که خط ساحلی قدیمی را پشت جزیره‌های ساخته بشری پنهان کرده‌است. یکی از این‌ها قرار بود منطقه‌ای اقتصادی مشابه وال‌استریت باشد. در یکی دیگر محوطه‌ای دانشگاهی مربوط به دانشگاه نیویورک قرار دارد و هم‌چنین یک حق امتیاز از موزه لوور و جایی دیگر توسعه‌ای برنامه‌ریزی شده از موزه گاگنهایم.

وقتی که او آمریکایی‌ها را ملاقات می‌کند، شاهزاده محمد به این نکته که امارات متحده عربی از تمام همسایگانش لیبرال‌تر است تاکید می‌کند. او می‌گوید که در امارات، زنان فرصت‌های بیش‌تری دارند: یک‌سوم از کابینه وزرا خانم هستند.

برخلاف عربستان سعودی، امارات متحده‌ی عربی برای ساختن کلیساهای مسیحی و معابد هندو و سیک مجوز صادر می‌کند، که تا حدی به خاطر تطبیق جمعیت عظیم نیروی کار است. (تخمین زده می‌شود که کشور دارای نه میلیون مقیم است، ولی کم‌تر از یک میلیون نفر از آن‌ها شهروند هستند، و باقی کارگران خارجی هستند.)

برای فهمیدن این نکته، شاهزاده «وزارت‌خانه تحمل» تأسیس کرد و سال را «سال تسامح» نام‌گذاری کرد. او میزبان المپیک ویژه و پاپ فرانسیس نیز بوده‌است.

من فکر می‌کنم او نه تنها کارهای قابل تحسینی در چندصدایی اقتصادی، بلکه در چندصدا کردن نظام فکری جامعه نیز انجام داده‌است.» این را ژنرال جان ر. آلن، فرمانده‌ی ارشد سابق ایالت متحده و نیروهای ناتو در افغانستان گفته‌است. او در حال حاضر رئیس مؤسسه‌ی بروکینگز است. (بعد از فرماندهی‌ش در ناتو و قبل از ریاستش بر مؤسسه بروکینگز، ژنرال آلن مشاور وزیر دفاع امارات متحده‌ی عربی بوده‌است.)

امارات متحده‌ی عربی شورایی از شهر-ایالت‌ها است، با این حال ابوظبی به تنهایی دارای ۶ درصد از ذخایر کشف‌شده نفت جهان است، که آن را به هدفی وسوسه‌انگیز برای همسایه‌ای بزرگ‌تر مثل ایران تبدیل کرده‌است. در ۱۹۷۱، امارات از بریتانیا اعلام استقلال کرد و سه جزیره‌اش در خلیج فارس را از دست داد.

اخوان‌المسلمین، یک جنبش ۹۰ ساله اسلامی که در مصر به‌وجود آمد، جریانی اصلی در بسیاری از کشورهای عربی شده است. شاهزاده محمد می‌گوید که وحشتش از اخوان‌المسلمین، بیش‌تر دلیلی شخصی دارد. پدرش یکی از اعضای برجسته‌ی اخوان‌المسلمین به نام عزالدین ابراهیم را به عنوان معلم شخصی شاهزاده محمد منصوب کرد و او آن‌چنان که اغلب شاهزاده می‌گوید، مبادرت به تعلیم و تربیتی عقب‌افتاده می‌کرد.

«من یک عرب هستم، من یک مسلمان هستم و من نماز می‌خوانم. و در دهه‌ی ۱۹۷۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۸۰ من یکی از آن‌ها بودم.» بر اساس یکی از نوارهای طبقه‌بندی که توسط ویکی لیکس منتشر شد، این‌ها را شاهزاده محمد به یکی از دیپلمات‌های در حال بازدید در سال ۲۰۰۷ گفته‌است: «من فکر می‌کنم این بچه‌ها برنامه‌های مشخصی دارند.»

او پیرامون جذبه‌های سیاست‌مداران اسلام‌گرا برای جامعه‌اش نگران است. براساس نوار دیگری که توسط ویکی لیکس منتشر شده، او یک‌بار به یکی از دیپلمات‌های آمریکایی گفته‌است که تا ۸۰ درصد سربازان ارتشش به ندای «مردی مقدس در مکه» پاسخ خواهند داد.

به همین دلیل، دیپلمات‌ها می‌گویند شاهزاده محمد استدلال کرده که دنیای عرب آماده برای دموکراسی نشده‌است، چون اسلام‌گراها هر انتخاباتی را برنده خواهند شد.

او در جلسه‌ای با مقام‌های آمریکایی در سال ۲۰۰۷ گفته‌است: «در بسیاری از کشورهای عربی، شما نتایج مشابهی را می‌بینید. خاورمیانه، کالیفرنیا نیست.»

امارات متحده‌ی عربی به نیروهای آمریکایی اجازه‌ی انجام عملیات را در پایگاه‌هایش داخل کشور در جریان جنگ خلیج‌فارس در سال ۱۹۹۱ داد. از آن زمان، نیروهای ویژه شاهزاده و نیروی هوایی همراه با آمریکایی‌ها در کوزوو، سومالی، افغانستان و لیبی مستقر شده‌اند. او نیروهای ویژه‌ی آمریکایی را برای پدید آوردن ارتش خود و جاسوسان سابق را برای تآسیس دستگاه‌های امنیتی به کار گرفت. او هم‌چنین اسلحه‌های بیش‌تری، را نسبت به مجموع باقی پنج کشور سلطنتی خلیج فارس در چهار سال منتهی به سال ۲۰۱۰ به‌دست آورد، سلاح‌هایی شامل ۸۰ جنگنده‌ی اف -۱۶، ۳۰ عدد هلی‌کوپتر جنگی آپاچی و ۶۲ جت فرانسوی میراژ.

همچنین با مشورت گرفتن از فرماندهان نظامی بلندمرتبه از جمله وزیر سابق دفاع جیمیز متیس و ژنرال آلن، شاهزاده محمد صنعت دفاعی امارات را گسترش داد، که شامل خودروی زرهی آبی-خاکی به نام «وحشی» و چیزهایی دیگری می‌شود که در حال حاضر به مشتریانی در لیبی و مصر صادر می‌کند.

امارات متحده در حال آماده‌کردن بمب‌افکن ارتفاع کم پروانه‌داری برای مبارزات ضدشورش است، یک ایده که به گفته یک افسر سابق نزدیک به آقای متیس، او از مدت‌ها قبل ساختنش را به ایالات متحده پیشنهاد کرده بود.

شاهزاده محمد اغلب به مقامات آمریکایی گفته است که او اسرائیل را به عنوان یک متحد در برابر ایران و اخوان‌المسلمین می‌بیند. [رژیم صهیونیستی] اسرائیل به قدر کافی به او اعتماد دارد که سیستم‌های ارتقایافته برای اف -۱۶ و هم‌چنین جاسوس‌افزارهای پیش‌رفته‌ی تلفن‌همراه را به او می‌فروشد.

برای بسیاری در واشنگتن، شاهزاده محمد بهترین دوست آمریکا در منطقه شده‌است، شریکی شایسته که می‌شود برای مقابله‌کردن با نفوذ ایران در لبنان و سرمایه‌گذاری در عراق روی او حساب کرد.

ریچارد ج. اولسون، سفیر سابق ایالات متحده در ابوظبی، می‌گوید: «این بسیار معروف است که اگر می‌خواهید چیزی در خاورمیانه انجام شود، امارات آن را انجام می‌دهد.» محمدبن‌زاید به آمریکایی‌ها گفته که او اسرائیل را به عنوان متحدی در برابر ایران و اخوان‌المسلمین می‌بیند.

شاهزاده‌ای که سرکش می‌شود

دستیارانی در کاخ سفید گفتند وقتی که رئیس‌جمهور باراک اوباما به کاخ‌سفید در سال ۲۰۰۹ راه‌یافت، به نظر می‌رسید که شاهزاده محمد یک روح‌القدس یافته است. هر دو آن‌ها توسط سؤالاتی بزرگ جداشده، تحلیل‌گر و کنجکاو بودند. چند ارشد کاخ سفید به خاطر می‌آورند که در یک زمان، آقای اوباما به دنبال تماسی تلفنی با شاهزاده سلمان بیش از هر رهبر خارجی دیگری بود.

ولی بهار عربی بین آن‌ها افتاد. شورش‌ها منطقه را جارو کرد. اخوان‌المسلمین در حال بردن انتخابات‌ها بود. و به نظر می‌رسید آقای اوباما درخواست‌ها برای دموکراسی را تحمل کرده‌است -درحالی‌که در سوریه، جایی که شورش یک دشمن امارات را تهدید می‌کرد، او از اقدام نظامی طفره رفت. بعدتر مشخص شد که کابینه اوباما در گفت‌وگوهای هسته‌ای سری با ایران بوده است.

استیفن هادلی، یک مشاور امنیت ملی در زمان ریاست‌جمهوری جورج و. بوش و نزدیک به شاهزاده می‌گوید: «آن‌ها نه تنها احساس می‌کردند که نادیده گرفته شدند، بلکه آن‌ها تصور می‌کردند که کابینه اوباما به آن‌ها خیانت کرده‌است، و من فکر می‌کنم شاهزاده محمد به طور ویژه و شخصی این احساس را داشت.»

عبدالخالق عبدالله، یک دانشمند سیاسی اماراتی که به مقامات ارشد کشور دسترسی دارد می‌گوید که بعد از قیام‌های بهار عربی، شاهزاده محمد امارات متحده عربی را تنها کشور در بین ۲۲ کشور عربی می‌دید که روی پاهای خود ایستاده‌است و دارای حکومتی باثبات، اقتصادی کارآمد، ارتشی توانا و یک «ایدئولوژی میانه‌رو» است.

او می‌گوید: «امارات قسمتی از این منطقه‌ی بسیار خطرناک است که پر از هرج و مرج، جنگ و تندروهاست و روزبه روز در حال خطرناک‌تر شدن است. اگر ما دنبال آدم‌های بد نرویم، آن‌ها دنبال ما می‌افتند.»

در خانه، شاهزاده محمد یک کمپانی مرتبط با اریک پرنس استخدام کرد، مؤسس شرکت امنیتی خصوصی که قبلاً به نام بلک‌واتر شناخته می‌شد، تا نیرویی از کلمبیایی‌ها، آفریقای جنوبی‌ها و دیگر مزدوران تشکیل دهد. او هر شمه کوچکی از مخالفت را خرد کرد، پنج فعالی که قصد داشتند اعتراضی برای اصلاحات دموکراتیک را برنامه‌ریزی کنند دستگیر کرد (که فقط ۱۳۲ نفر آن را امضا کرده‌بودند)، و ده‌ها نفر از مظنونین به هم‌دلی با اخوان‌المسلمین را جمع‌آوری کرد.

هم‌چنین امارات متحده عربی دستگاه نفوذش در واشنگتن را تقویت کرد. آن‌ها از بزرگ‌ترین هزینه‌کنندگان خارجی برای مدافعین و مشاوران [مستقر در واشنگتن] بودند، و تنها در سال ۲۰۱۷، ۲۱ میلیون دلار خرج کردند. براساس حساب مرکز سیاست پاسخ‌گو، آن‌ها با اهدا کردن‌های میلیون دلاری پس از بلایای طبیعی حسن‌نیت خود را نشان می‌دادند، و با دادن میلیون‌ها دلار به اندیشکده‌های اصلی به دنبال شکل دادن به مباحثات عمومی بودند.

مؤسسه‌ی خاورمیانه اخیراً ۲۰ میلیون دلار دریافت کرده‌است. مسئول آن آقای کلارک، مقام دولتی سابق برای قرارداد دفاعی امارات تلاش کرد و بعد از ترک کردن حکومت در سال ۲۰۰۳، یک مرکز مشاوره تأسیس کرد که امارات متحده‌ی عربی به عنوان مشتری اصلی و اولینش بود.

سفیر امارات، یوسف العتیبة، ارتباطات بی‌شمارش در کاخ سفید را کوبید و در کپیتول هیل، استدلال کرد که آقای اوباما در حال واگذاری منطقه به افراطیون و ایران است. خود شاهزاده پرونده را به بالاترین درجات رساند. وزیر دفاع سابق رابرت گیتس در یادداشتی نوشته که او [از بس درباره‌ی توافق با ایران گله کرد که] «سر من را خورد.»

در خاورمیانه، شاهزاده محمد بیش‌تر از صحبت‌کردن انجام داد. در مصر، او از تصاحبی نظامی در سال ۲۰۱۳ حمایت کرد که یک رهبر اخوان‌المسلمین را به عنوان رئیس‌جمهور از قدرت خلع کرد. در شاخ آفریقا، نیرویی به سومالی فرستاد که ابتدا با دزدان دریایی و سپس با افراط‌گرایان بجنگد. او به تأسیس راه‌های تجاری و پایگاه‌های ناوی در اطراف خلیج عدن ادامه داد.

در لیبی، شاهزاده محمد درخواست‌های آمریکا و ممنوعیت‌های سازمان ملل متحد را با مسلح کردن نیروهای شبیه‌نظامی و رهبر بعداً قدرتمندشان، خلیفة حفتر به مبارزه طلبید. خلبانان اماراتی حملاتی هوایی به طرابلس انجام دادند و در نهایت یک پایگاه نظامی در شرق لیبی تأسیس کردند.

در گذشته، شاهزاده به دنبال یک «چراغ سبز» از واشنگتن می‌گشت. این را خانم وهبه، سفیر سابق آمریکا می‌گوید. او می‌گوید: «او حالا شاید هشداری بفرستد، ولی او دیگر درخواست مجوزگرفتن نمی‌کند.» امارات متحده عربی میلیون‌ها دلار به اندیشکده‌های آمریکایی و آمریکا -پس از بلایای طبیعی- برای تأثیرگذاری در مباحثات عمومی اهدا کرده‌است.

عربستان سعودی، غول همسایه، با امارات متحده عربی بر سر مرزها نزاع کرده و به عنوان یک سنگین‌وزن منطقه‌ای، سیاست خارجی امارات متحدهی عربی را محدود کرده‌است. قبل از پایان سال ۲۰۱۴، ولیعهد -نفر بعدی در صف تاج- به دشمنی شناخته‌شده برای شاهزاده‌ی اماراتی تبدیل شده‌بود.

بدین ترتیب او وارد جنگ داخلی عربستان برای رسیدن به موفقیت شد و یک کمپین لابی‌گری همه‌جانبه به نفع یک جایگزین کمتر شناخته شده راه انداخت: شاهزاده محمد بن سلمان ۲۹ ساله، یکی از فرزندان موردعلاقه شاه پیر سعودی.

آقای رودز، مشاور اوباما این نکته را به یاد می‌آورد: «پیغام م. ب. ز این بود که اگر من را دوست دارید، این پسر را نیز دوست خواهید داشت زیرا او برشی از همان پارچه است که من از آن دوخته شدم.»

قبل از مارس ۲۰۱۵، دو شاهزاده برای بازپس‌گیری قسمتی که با ایران متحده شده‌بودند، به یمن حمله کردند. بعد از آن در سال ۲۰۱۷، وقتی که شاهزاده‌ی سعودی قدرتش را مستحکم کرد، آن‌ها تمام روابط دیپلماتیک و تجاری خودشان را با قطر قطع کردند تا [قطر] دست از حمایتش از اخوان‌المسلمین بردارد.

آقای رودز و دیگر مقام‌های سابق دولتی می‌گویند که هر دو درگیری یمنی و قطری به طور معمول «رهبری شده توسط سعودی» توصیف می‌شود، ولی اول این شاهزاده اماراتی بود که دنبال تحمیل این دو به واشنگتن بود.

دیپلمات‌های آمریکایی می‌گویند قبل از اواخر سال ۲۰۱۵ شاهزاده محمد به این مساله اشاره می‌کرد که حضور ایالات متحده آمریکا و رهبری جدید سعودی برای آوردن فلسطینی‌ها حول یک پیشنهاد صلح جدید - که آن را روش «بیرون‌محور» می‌نامیدند- بسیار ضروری است. ولی برای رسیدن به این مساله، شاهزاده محمد تا روی کار آمدن کابینه جدید صبر کرد.

تمام مردان شاهزاده

این قرار بود وداعی شخصی باشد. با وجود تفاوت‌های جدی‌شان، شاهزاده محمد با آقای اوباما صمیمی ماند و بر اساس گفته‌های ۴ مقام ارشد کاخ سفید، رئیس‌جمهور هم این‌طور فکر می‌کرد که آن‌ها متقابلاً برای هم احترام قائل هستند. برای همین بود که وقتی شاهزاده درخواست آخرین ملاقات به عنوان یک دوست را داد، آقای اوباما موافقت کرد که در دسامبر ۲۰۱۶ با او در کاخ سفید ملاقات کند.

اما شاهزاده محمد بدون هیچ توضیحی عقب کشید، و به جای آن برای اولین ملاقات چهره به چهره با جرد کوشنر و دیگر مشاوران رئیس‌جمهور منتخب که هنوز پا به کاخ سفید نگذاشته بود -دونالد ج. ترامپ- به نیویورک پرواز کرد.

برای ترتیب دادن ملاقات‌ها شاهزاده محمد به تاجری به نام ریچارد گرسون -مؤوسس فالکون ادج کپیتال- رو انداخت، کسی که سال‌ها با شاهزاده کار کرده‌بود و هم‌چنین دوست آقای کوشنر نیز بود.

آقای گرسون پس از انتخابات مسیجی خصوصی برای شاهزاده فرستاد که توسط شخص ثالثی به [روزنامه‌ی] تایمز داده و مستقلاً نیز تأیید شد: «هروقت که خواستید هرچیزی را مستقیماً برسانید، من همیشه این‌جا به عنوان یک راه ارتباطی مورد اعتماد خانواده‌ی شما هستم.» او مسیج دیگری را نیز با این عنوان امضا کرده‌است «سرباز مورد اعتماد شما».

قرار بود سفر محرمانه بماند، ولی سرویس‌های اطلاعاتی ورود شاهزاده را متوجه شدند. مشاوران آقای اوباما مبهوت مانده‌بودند، ولی در همان حال شاهزاده محمد داشت برای برعکس کردن سیاست‌های کابینه کابینه کار می‌کرد. براساس گفته‌های دو نفری که در ارتباط با این این جلسات بودند، او داشت با مشاوران آقای ترامپ درباره‌ی خطرات ایران و هم‌چنین درباره‌ی مباحث صلح فلسطین صحبت می‌کرد.

آقای گرسون بعد از این ملاقات برای او نوشت: «آن‌ها عمیقاً تحت تأثیر شما قرار گرفتند و همین حالا هم قانع شده‌اند که شما دوست واقعی و نزدیک‌ترین متحد آن‌ها هستید.»

هم‌چنین شاهزاده محمد خود را به عنوان یک میانجی برای روسیه نیز جا انداخت.

براساس گزارش بازرس ویژه [رابرت مولر]، یکی از برادران جوان‌تر شاهزاده محمد، آقای گرسون را به تاجری روسی که به عنوان رابط بین رئیس‌جمهور ولادیمیر پوتین و پادشاهی‌های خلیج فارس کار می‌کند، معرفی کرد. کریل دیمیتریف، تاجر روس، درباره‌ی «طرح آشتی» ایالات متحده و روسیه با آقای گرسون صحبت کرد، و بلافاصله قبل از شروع بحث، آقای گرسون خلاصه‌ای دو صفحه‌ای از نقشه را به آقای کوشنر داد.

آقای گرسون از اظهار نظر درباره‌ی این مقاله خودداری کرد.

در ماه بعد، ژانویه، شاهزاده محمد آقای دیمیتریف را به خلوتگاهی در جزیره‌ی سیشیل برای ملاقات با کسی دعوت کرد که آن‌ها تصور می‌کردند او نیز تیم ترامپ را نمایندگی می‌کند: آقای پرینس، مؤسس [ارتش خصوصی] بلک واتر، کسی که مزدورانی را قبلاً برای امارات متحده‌ی عربی استخدام کرده‌بود.

اوباما برای دیدار با شاهزاده محمد در کاخ سفید، دسامبر ۲۰۱۶ را مقرر کرد، ولی شاهزاده سر قرار حاضر نشد و با جرد کوشنر و دیگر مشاوران دونالد ج. ترامپ دیدار کرد

این‌که چرا شاهزاده محمد به دنبال ارتباط دادن روسیه با حلقه آقای ترامپ بود جای بحث دارد، ولی بر اساس گفته‌های دیپلمات‌های آمریکایی و ایمیل‌های لو رفته از سفارت امارات در واشنگتن، او سال‌ها تلاش‌کرده بود که آقای پوتین را برای دور شدن از ایران فریب دهد.

اما هم‌چنین دادستان‌ها در حال تحقیق بر روی عاملین و واسطه‌هایی هستند که برای شاهزاده کار می‌کنند و تلاش می‌کنند تا اطراف آقای ترامپ نفوذ کنند.

بازرسان هنوز در حال بررسی کردن ارتباطات کمپین با یک متخصص دستکاری شبکه‌های اجتماعی اهل اسرائیل هستند که برای شاهزاده محمد و یک تاجر لبنانی-آمریکایی (که در نقش مأمورمخفی او عمل می‌کند) [احتمالاً اشاره به جورج نادر است] کار می‌کرده. هم‌چنین سایر دادستان‌ها در حال تحقیق بر روی این مسأله هستند که آیا نیاز بوده یک حامی مالی بلندمرتبه جمهوری‌خواهان که شرکتش برای شاهزاده کار می‌کرده، ارتباطاتشان را به طور قانونی ثبت کنند یا خیر.

دفتر بازرس ویژه از رشید الملک، یک توسعه‌دهنده املاک در لس‌آنجلس نیز که به شاهزاده محمد و برادرش-رییس اطلاعات امارات- نزدیک است، بازجویی کرده. براساس گفته‌های دو نفر که به این موضوع نزدیک هستند، آقای الملک هم‌چنین به دوست آقای ترامپ، تام باراک نیز نزدیک است و بازرسان در حال طرح کردن این پرسش هستند که آیا آقای المک قسمتی از طرح نفوذ غیرقانونی بوده‌است؟

تحقیقاتی دیگر، تحت قانون حفاظت از افشاکنندگان [قانونی از سال ۱۹۸۹ که از کارمندان دولت فدرال که به طور داوطلبانه اطلاعات غیرقانونی سازمان‌های دولتی را افشا می‌کنند، محافظت می‌کند]، در حال تحقیق پیرامون احتمال استفاده امارات متحده عربی از عاملین آمریکایی برای تکنیک‌های سایبری جهت جاسوسی از شهروندان آمریکا هستند.

هنوز معاشقه شاهزاده و دولت ترامپ خراب نشده است. شاهزاده محمد در این دو سال و نیمی که از اولین ملاقاتش با آقای کوشنر گذشته‌، تقریباً هرآن‌چه را که از کاخ سفید درخواست کرده، اجابت شده‌است.

نماینده دموکرات کنگره از کالیفرنیا، رو کهانا، می‌گوید: «امارات هم‌چو لکه‌ای بر وجدان جهان است. نوع حاکمیت الآن امارات طوری‌ست که تمامی ارزش‌های جهان متمدن را نقض می‌کند.»

با این حال حضور شاهزاده در کنار کابینه ترامپ ادامه دارد. پیشنهاد «بیرون‌محور» صلح اسراییلی-فلسطینی که توسط دولت اوباما کنار گذاشته‌شد، هسته اصلی نقشه‌های تولیدی آقای کوشنر است.

آقای ترامپ مرتباً مواضع شاهزاده‌ی اماراتی را پشتیبانی کرده‌است: با حمایت از او پس از قتل خاشقچی توسط تحت‌الحمایه‌هایش، با تأیید انزوای قطر حتی وقتی که وزیر خارجه و دفاع علناً با آن مخالفت کرده‌اند، با خروج از توافق با ایران، با تلاش برای این‌که گروه اخوان‌المسلمین را یک گروه تروریستی بخواند، و با وتو کردن قانون کنگره مبنی بر قطع حمایت نظامی آمریکا از سعودی و امارات در یمن.

در ماه آپریل، آقای ترامپ به‌طور علنی رهبر شبه‌نظامیان در لیبی را یک روز بعد از تماس تلفنی با شاهزاده محمد تأیید کرد، حتی با اینکه مایک پمپئو وزیر امور خارجه قبلاً این رهبر را مجبور کرده‌بود که عقب‌نشینی کند.

وزیر سابق دفاع، آقای متیس، ماه گذشته یک سخن‌رانی در ابوظبی انجام داد که توسط شاهزاده محمد تأمین مالی شده‌بود. وقتی که وارد کابینه‌ی ترامپ شد، آقای متیس فاش کرد که او ۲۴۲۰۰۰ دلار در پرداخت‌های سالیانه -شامل گزینه‌های ارزش‌مند سهام- به عنوان یکی از اعضای هیأت مدیره‌ی شرکت جنرال داینامیکز دریافت کرده‌است، شرکتی که تجارت گسترده‌ای با ابوظبی انجام می‌دهد. او هم‌چنین به عنوان مشاوربی‌حقوق برای شاهزاده محمد کار کرده‌بود.

آقای متیس پرسیده‌بود: «[الآن در امارات] سال «تسامح» است. چند کشور در جهان را سراغ دارید که امسالشان، سال تسامح و بردباری باشد؟». او خود جواب داده‌بود: «من خیلی نمی‌شناسم، ولی شما [امارات] یک مثال هستید.»

منبع: نیویورک تایمز