روش اجتهادی «روایت محور و فقاهت مدار» بسترهای لازم برای استخراج مسائل فقهی حتی در زمینه مسائل مستحدثه را در اختیار فقیه می گذارد.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد در یادداشتی به بررسی روش اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار پرداخته است.

روش اجتهاد «روایت محور و فقاهت مدار» روشی است که ما طی هفت سال گذشته آن را مبنای کار فقهی خود قرار داده و تدریس خارج فقه را با بازخوانی روایات وسائل الشیعه بر مبنای آن دنبال کرده ایم؛ از جمله برکات این روش توجه به مسائل مستحدثه است.

یکی از نمونه‌های آن حقوق زندانیان است. گر چه زندان پدیده جدیدی نیست و سالیان متمادی قدمت دارد، اما مباحثی همچون حقوق مادی و معنوی زندانیان و چگونگی تعامل حکومت اسلامی با آنان را می‌توان از جمله مسائل مستحدثه در این زمینه دانست.

رعایت حرمت زندانی، احسان و نیکی نسبت به او و برخورد کریمانه داشتن با او از جمله حقوق معنوی و تأمین غذای او از جمله حقوق مادی زندانی است که در روایات اهل بیت (ع) مورد توجه قرار گرفته است.

صاحب وسائل در بابی با عنوان «اسْتِحْبَابِ الرِّفْقِ بِالْأَسِیرِ وَ إِطْعَامِهِ وَ سَقْیِهِ وَ إِنْ کَانَ کَافِراً یُرَادُ قَتْلُهُ مِنَ الْغَدِ وَ أَنَّ إِطْعَامَهُ عَلَی مَنْ أَسَرَهُ وَ یُطْعَمُ مَنْ فِی السِّجْنِ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ» سه روایت ذیل را آورده است:

«۱- مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِطْعَامُ الْأَسِیرِ حَقٌّ عَلَی مَنْ أَسَرَهُ وَ إِنْ کَانَ یُرَادُ مِنَ الْغَدِ قَتْلُهُ فَإِنَّهُ یَنْبَغِی أَنْ یُطْعَمَ وَ یُسْقَی وَ یُرْفَقَ بِهِ کَافِراً کَانَ أَوْ غَیْرَهُ.

۲- وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً قَالَ هُوَ الْأَسِیرُ وَ قَالَ الْأَسِیرُ یُطْعَمُ وَ إِنْ کَانَ یُقَدَّمُ لِلْقَتْلِ وَ قَالَ إِنَّ عَلِیّاً ع کَانَ یُطْعِمُ مَنْ خُلِّدَ فِی السِّجْنِ مِنْ بَیْتِ مَالِ الْمُسْلِمِینَ.

۳- عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَهَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ عَلِیٌّ ع إِطْعَامُ الْأَسِیرِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَیْهِ حَقٌّ وَاجِبٌ وَ إِنْ قَتَلْتَهُ مِنَ الْغَدِ.»

از این سه روایت در باره حقوق زندانیان پنج نکته قابل استفاده است:

واژه «اسیر» که در هر سه روایت آمده در کارکرد لغوی عموماً ناظر به کسی است که در میدان جنگ به اسارت گرفته شده باشد، اما چه به جهت توسعه مفهومی معنای اسارت و چه به جهت تنقیح مناط درمی یابیم که مراد اهل بیت (ع) از «اسیر» هر کسی است که به جهتی در اسارت و زندانی یک مسلمان قرار گرفته است.؛ خواه از جنگ باشد یا از جهت دیگر.

شاهد این برداشت آمدن عبارت «إِنَّ عَلِیّاً ع کَانَ یُطْعِمُ مَنْ خُلِّدَ فِی السِّجْنِ مِنْ بَیْتِ مَالِ الْمُسْلِمِینَ» در روایت دوم است. طبق این فقره از جمله مصادیق اسیر کسی دانسته شده که در زندان بسر می‌برد و پیداست که اسیر در زندان می‌تواند شامل هر مسلمانی شود که به خاطر انجام گناه و جرمی محکوم به زندان شده است.

در روایت اول تعبیر «حَقٌّ عَلَی مَنْ أَسَرَهُ» بازتاب یافته که نشان می‌دهد بر رعایت حقوق زندانی از سوی افراد تاکید شده است، اما در دو روایت دیگر به صورت عام از رعایت حقوق زندانیان سخن به میان آمده و در روایت دوم از سیره حضرت امیر (ع) در این باره گفتگو شده است. این امر بدان معناست که حقوق زندانی باید از سوی افراد و حکومت‌ها مورد توجه قرار گیرد و از این جهت تفاوتی میان افراد و حکومت‌ها وجود ندارد.

در روایت اول تعبیر «وَ إِنْ کَانَ کَافِراً یُرَادُ قَتْلُهُ مِنَ الْغَدِ» انعکاس یافته که نشان از بدترین حالت در باره یک زندانی است؛ زیرا بدترین حالت برای یک زندانی آن است که هم بی دین باشد و هم از نظر رفتاری کاری همچون قتل انجام داده باشد که مستحق قتل باشد. با این حال در هر سه روایت بر رعایت حقوق مادی و معنوی او تاکید شده است.

پیداست که اگر رعایت حقوق این دست از زندانیان لازم باشد، تکلیف سایر زندانیان که حالشان به این شومی نیست، روشن خواهد بود.
در روایت اول واژه «رفق» و در روایت سوم واژه «احسان» آمده است که مفهومی بس عام و فراشمول است و همه حقوق معنوی و رعایت همه گونه رفتارهای محسنانه و کریمانه نسبت به زندانیان را شامل می‌گردد.

در روایت اول تعبیر «یُطْعَمَ وَ یُسْقَی» به معنای تامین غذا و آب زندانیان و در دو روایت دیگر تعبیر «اطعام» بازتاب یافته است. پیداست که مراد از آن ضرورت تامین نیازهای مادی زندانیان است که تامین قوت و غذا یکی از مصادیق بارز آن به شمار می‌رود و چه بسا بتوان برای آن مصادیق دیگری یافت.

حاصل بررسی متنی این سه روایت ضرورت رعایت حقوق مادی و معنوی زندانیان است که خود توجیه گر مشروعیت سامان دهی به تشکیلاتی در این زمینه همچون سازمان زندان‌ها خواهد بود.

حال باید پرسید آیا در روش اجتهاد رایج یعنی «روش فقاهت محور و روایت مدار» که محور اصلی مباحث فقهی بررسی دیدگاه‌های فقهی فقیهان است، مباحث مستحدثه و نوپدیدی همچون حقوق رزمندگان، نظام تامین اجتماعی و حقوق زندانیان مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد؟ پاسخ منفی است؛ شاهد آن متون فقهی گسترده‌ای است که در برابر ما قرار دارد.

راز اصلی غفلت از این دست از مباحث مهم فقهی که باید آنها را از جمله افتخارات فقه اهل بیت (ع) دانست و با تکیه به آنها می‌توان از توان پاسخگویی اسلام به نیازهای نوپدید دفاع کرد، آن است که مدار و محور اصلی گفتگوی فقهیان ما در روش رایج روایات اهل بیت (ع) نیست.

بر این اساس، به عنوان نمونه سید محمد جواد عاملی در کتاب مفتاح الکرامه به آن دسته از مباحث فقهی می‌پردازد که علامه حلی چند سده پیش از در کتاب قواعد الاحکام بدان پرداخته است؛ چنان که صاحب جواهر دچار همین محذور است و تنها آن دسته از ابواب و مسائل فقهی را مورد توجه قرار می‌دهد که محقق حلی در کتاب شرایع الاسلام بدان توجه کرده است.

اما در روش اجتهادی «روایت محور و فقاهت مدار» ما با این محذور روبرو نیستیم؛ زیرا بررسی و واکاوای مستقیم روایات بدان معناست که هر آنچه در سیره قولی و عملی اهل بیت (ع) بازتاب یافته مورد بررسی همه جانبه فقیه قرار می‌گیرد و از آنجا که اهل بیت (ع) با نگاه جامع نگر و جهان شمول بسیاری از مبانی و زیرساخت‌های استخراج و اصطیاد آموزه‌های فقهی را در اختیار مخاطبان خود قرار دادند، روش اجتهادی «روایت محور و فقاهت مدار» بسترهای لازم برای استخراج مسائل فقهی حتی در زمینه مسائل مستحدثه را در اختیار فقیه می‌گذارد.