خبرگزاری مهر – گروه استانها، سید احسان مصطفی زاده؛ ماجرا خیلی ساده بود. خبرنگاری در نشست خبری شهردار جوان مشهد دربارهی عدم پاسخگویی، معاون فرهنگی شهردار سوال میپرسد و شهردار از روی صداقت اما کم تجربه میگوید که هم اکنون به او زنگ بزنید. خبرنگار با معاون فرهنگی تماس می گیرد اما باز هم معاون پاسخگو نیست. در این هنگام شهردار بیان می کند که بگذارید تا ما بهش زنگ بزنیم. شهردار با تلفن همراه خود با معاون تماس میگیرد و معاون تلفنش را بلافاصله پاسخ میدهد! (خنده حضار) شهردار میگوید: " آبروی مارو بردی، اقا خبرنگارا داشتن میگفتن جنابعالی به سوالا پاسخگو نیستی، ما الان تست کردیم جواب خبرنگار رو ندادی" قسمت اسفناک داستان اینجاست که معاون فرهنگی شهردار در جواب بدون آنکه بداند تلفن بروی بلندگو است و صداش در جمع خبرنگاران در حال پخش است، میگوید «من الان تو جلسه هستم جواب تلفن زنم بچم رو هم نمیدم....خبرنگار» که شهردار در این هنگام تلفن را قطع میکند و با یک عذرخواهی از خبرنگاران به ادامه جلسه میپردازد.
این حرکت موجی از اعتراضات را دربرمی گرد، خانه مطبوعات استان درخواست عزل معاون را میدهد، گروه های مختلف بیانیه و نامه اعتراضی میدهند و در نهایت معاون به صورت مکتوب عذرخواهی میکند و دلیل این رفتارش را ناراحتی بخاطر بیماری فرزند کوچکش عنوان میکند.
فارغ از تمام بحث ها و نکات اخلاقی و سازمانی این اتفاق به نظرم ذکر این چندنکته از روی دغدغه و نه حب و بغض مناسب آمد:
۱. خبرنگاران محترمی که در نشست حاضربودند و توهین را شنیدند چرا جلسه را ترک نکردند؟ مگر نه آنکه این است که توهین به خبرنگار توهین به مردم است؟ اولین نقص به همکاران خبرنگار عزیزی است که در جلسه بودند و پس از این اتفاق همچنان بروی صندلی خود نشستند.
۲.نقش روابط عمومی در این داستان خیلی پررنگ بود. به نظر می رسد شاید روابط عمومی شهرداری که به دلیل رفاقت های دیرینه و گعده های خصوصی ، قطعا از ارتباطات صمیمانه و دیالوگ های خارج از عرف شهردار و معاونش در فضاهای غیررسمی اطلاع دارد، کمی حرفه ای می توانست عمل کند و از ابتدا اجازه نمی داد این تماس گرفته شود یا بروی بلندگو گذاشته شود.
۳. واژه بکار رفته حتی اگر پخش هم نشده بود و تلفن بروی بلندگو هم نبود، باز هم برای صحبت با یک مقام مافوق غیرقابل پذیرش و خود دارای پیام رفاقت و صمیمت بیش از حد این دونفر است.
۴. موضوع این مطلب را تایید می کند که این ادبیات و بکار بردن همچین الفاظی در میان مدیران گویا به دلیل صمیمت طبیعی است و حالا این بار که تلفن بروی بلندگو بوده است، عیان شده است و دفعات دیگرش پنهان مانده است.
۵. کاش این اتفاق از هر معاون و مدیر دیگری منتشر میشد جز معاونی که عنوان «فرهنگی» را یدک میکشد.
۶.برخورد نکردن آقای شهردار با معاون به صورت علنی ، چه در جلسه و چه بعد از آن (حداقل تا زمان نگارش این مطلب) گویای آن است که این صمیمیت و همحزبی بودن آنقدر شدید است که حاضر نیستند برای مرحم خبرنگاران و برای پاسداشت اخلاق، فردی عزل شود.
۷. نگاهی کوتاه به سوابق ثبت شده این فرد و تأمل بر این اتفاق نشان میدهد که اعتراض ها ونگرانی ها در هنگام انتصاب ایشان، کاملاً طبیعی و بجا بوده است .
۸. این موضوع و مهم تر از آن نحوه مواجهه بعد از آن با موضوع، گواه آن است که تخصص حداقل در این انتصاب به هیچ عنوان ملاک عمل نبوده است.
همچنان امیدوارم با عزل فوری این فرد نه حتی استعفا اقدامات ۲ ساله این تیم شورا و شهرداری مشهد تحت الشعاع این اتفاق تلخ قرار نگیرد.