تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۳

روزنامه جام جم با عبدا... اسکندری درباره عکسی که به‌تازگی از گریم او روی صورت خسرو شکیبایی در فیلم «پری» منتشر شده؛ به گفتگو نشسته است.

روزنامه جام‌جم در گزارشی نوشته است: عبدا… اسکندری را با یک عمر فعالیت حرفه‌ای در سینما و گریم‌های متفاوت و سنگینی که روی تقریباً تمام بازیگران شاخص ایران داشته، کمتر کسی است که نشناسد. برنده شش سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌ها و سریال‌های ماندگار زیادی است که امروز دیگر بسیاری از بازیگران سینمای ایران خود به‌خوبی می‌دانند که بخش عمده‌ای از موفقیت‌هایشان را در عرصه بازیگری مدیون انگشتان ظریف و فکر خلاق این استاد هستند. تصاویری که این روزها از گریم سنگین خسرو شکیبایی در فیلم «پری» به کارگردانی داریوش مهرجویی در فضای مجازی و خبرگزاری‌ها پخش شده بهانه‌ای شد تا با این هنرمند بعد از مدت‌ها درباره این گریم و کلاً وضعیت گریم در سال‌های اخیر به صحبت بپردازیم. او به ما می‌گوید تصویری که منتشر شده مربوط به تست اولیه بوده و در نهایت هم تصویر گریم اصلی را در اختیار ما قرار می‌دهد.

چند روز پیش در یازدهمین سالروز درگذشت خسرو شکیبایی عکسی از گریم صورت سوخته او در فیلم سینمایی پری به کارگردانی داریوش مهرجویی منتشر شد که در نسخه نهایی این فیلم هم به نمایش درنیامده. ظاهراً این تست گریم روی صورت شکیبایی برای گرفتن پلانی بعد از سکانس به آتش کشیده شدن کلبه اسد به دست خودش انجام شده. شما خودتان این عکس را در اختیار مطبوعات قرار دادید؟
من اصلاً نمی‌دانم این عکس از کجا به بیرون راه پیدا کرده! این عکس تست اولیه گریم شکیبایی در این فیلم است که در کمال تعجب در توضیح آن آورده‌اند که اجرای این گریم ۱۴ ساعت زمان برده و تا ٤٨ ساعت هم به درخواست خسرو شکیبایی روی صورت او مانده است تا با آن زندگی کند! اصلاً ما در سینمای ایران و جهان نداریم که تست گریمی ۱۴ ساعت طول کشیده باشد! من نمی‌دانم این عکس و این توضیحات غلط را چه کسی داده، اما من عکس اصلی گریم صورت سوخته شکیبایی را در اختیار روزنامه شما قرار می‌دهم. جریان از این قرار است که ما به توافق نهایی بر سر این گریم نهایی رسیده بودیم، اما آقای مهرجویی در نهایت گفتند که خشونتش خیلی بالاست و بهتر است که در فیلم آن را نیاوریم. من هم گفتم که هر طور میل شماست و این‌طور شد که فقط یک عکس برای ما از خودسوزی اسد (با بازی شکیبایی) به یادگار ماند. این گریم هم دو ساعت زمان برد و نزدیک سه‌چهار ساعت بعد از آن روی صورت شکیبایی ماند تا آقای مهرجویی تصمیمشان بر این شد این سکانس را اصلاً نگیرند.

اجرایی کردن چنین گریم‌های سنگینی برای شما چه سختی‌هایی دارد؟
وقتی شما عاشق شغلتان باشید، برایتان هیچ چیزی در آن نه‌تنها سخت نیست بلکه لذتبخش هم هست. این حس در یک موزیسین، نقاش، پزشک، مهندس و هر آن‌که عاشق شغلش باشد دیده می‌شود. خستگی ناشی از عشق به کار جسمی است، نه روحی. چون همان‌طور که گفتم اگر عاشق کارت باشی هر چقدر هم کارت سنگین باشد روح تو شادتر می‌شود.

آدم‌ها را هم دسته‌بندی می‌کنید که مثلاً هر کسی با فلان رفتار یا ویژگی‌ای که در فیلمنامه آمده چه گریمی داشته باشد بهتر است؟
بله، قطعاً. من ابتدا قصه را می‌خوانم و شخصیتی که قرار است بازیگر آن را بازی کند را با صورتش تطبیق می‌دهم و بعد آن را پیاده می‌کنم. کارم را با دلم انجام می‌دهم و به همین دلیل هم هست که بر دل مخاطب می‌نشیند.

به عنوان مثال در فیلم پری برای در آوردن گریم صورت سوخته اسد، تحقیقی روی اشخاصی که خودسوزی می‌کنند هم داشتید؟
طی سال‌ها زندگی با مطالعات و دیده‌های عینی که داشتم تصوری نسبت به خیلی از انسان‌ها در ذهنم دارم. فیلمنامه را هم که می‌خوانم براساس دانشی که سال‌ها به صورت تجربی و عینی کسب کرده‌ام شخصیت مربوطه را در ذهن می‌پرورانم و بعد از مشورت با کارگردان چند بار تست گریم انجام می‌دهم تا به نتیجه نهایی برسم.

چهره‌های زیادی را در فیلم‌های مختلف روی صورت آقای شکیبایی پیاده کردید. خاطره به یادماندنی از ایشان در ذهنتان باقی مانده؟
من و شکیبایی بچه‌محل بودیم. او ساکن مولوی بود و من ساکن خانی‌آباد. ما از همان روزها که او تئاتر کار می‌کرد با هم دوست شدیم و خاطرات زیادی با هم داریم که خب شخصی است.

فکر می‌کنید چرا برخی بازیگران، به‌خصوص بازیگران خانم علاقه‌ای به تغییر صورتشان ندارند و رغبت چندانی به گریم‌های سنگین و پیرشدن نشان نمی‌دهند؟
خب آقایان به پوست صورتشان اصلاً اهمیتی نمی‌دهند، اما خانم‌ها خیلی مراقب پوستشان هستند. در نتیجه گریم پیری که با چسب و لاتکس است و در بلندمدت به پوست صورت آسیب می‌رساند را برنمی‌تابند. به همین خاطر معمولاً از انجام این گریم‌های سنگین روی صورت‌شان طفره می‌روند، مگر این‌که خیلی عاشق کارشان باشند. مثل خانم فاطمه معتمدآریا که انواع و اقسام گریم‌ها را روی صورتشان انجام دادند و باز هم هر گریمی که برای نقشش لازم باشد را روی صورت اش انجام می‌دهد. چون عاشق کارش است.

وضعیت فعلی گریم را در سینمای ایران چطور ارزیابی می‌کنید؟
خیلی رو به تحول و رو به رشد است. بچه‌های جوان خیلی در حال پیشرفت هستند. زمان ما نه عکس بود، نه اینترنت و من وقتی می‌خواستم گریمی انجام دهم بارها مثلاً یک فیلم خارجی را می‌دیدم تا ببینم گریمور در آنچه کرده تا بتوانم آن را در کارهای خودم لحاظ کنم. امروز اما، وسعت وسایل زیاد شده و شما هرچه بخواهید را می‌توانید در اینترنت سرچ کنید و نمونه‌هایش را بینید. به عنوان
یک مثال می‌توانم به نرم‌افزار فیس‌اپ اشاره کنم. فکر کنید که یک گریمور بخواهد بازیگری را پیر کند. می‌تواند قبل از این‌که به تخیلش فشار بیاورد اول صورت آن بازیگر را در فیس‌اپ ببیند و بعد آن را کپی کند که البته این کپی با خلق و خالق بودن متفاوت است. شرایط امروز خیلی تغییر کرده. من شاید ده سال طول کشید که رشد کنم، اما جوان‌های امروز اگر علاقه‌مند باشند خیلی سریع رشد می‌کنند.

تحصیلات دانشگاهی و رقابت در یک محیط آکادمیک چقدر می‌تواند در این رشته مؤثر باشد؟
به هر حال همه در هر جایی در حال زحمت کشیدن هستند، اما من به یک نتیجه کلی رسیدم که برای جوان‌ها حکم راه را دارد. اگر عاشق شغل تان باشید در هر جایی که مشغول به کار شوید، موفق می‌شوید. حالا می‌خواهد در دانشگاه درس خوانده باشید یا در آموزشگاه یا وردست کسی بایستید و تجربی کار را یاد بگیرید. باید عاشق شغلتان باشید که پیشرفت کنید. کسی که عاشق حرفه‌اش نباشد و فقط برای امرار معاش آن را انجام بدهد همیشه در جایش ساکن است. شما فکر کنید که چند نفر در ایران سه تار می‌زنند و چند نفر در بینشان موفق هستند؟ و جالب اینجاست که اتفاقاً دقیقاً همین چند نفر هم هستند که عاشق حرفه‌شان هستند یا چند نفر از بین پزشکان می‌شود آن پزشک یزدی که حق ویزیتش ۵۰۰ تومان است؟ او زحمت نکشیده، درس نخوانده؟ چرا خوانده، اما عاشق شغل و مردم کشورش است.

به عنوان یک گریمور در چهره مردم کشورمان بیشتر چه چیزی می‌بینید؟
مردم ما در خودشان فرورفته‌اند. حواس شأن به اطرافشان نیست و امیدوارم روزی برسد که چهره تمام مردم کشورمان شاد باشد و ما از شادی هم شاد شویم.