نشست دیروز شهرکتاب به مناسبت 25 فروردین ماه، روز بزرگداشت عطار نیشابوری با عنوان "از نیشابور تا قونیه" برگزار شد. در این نشست آرای دو شاعر بزرگ ایرانی، عطار و مولوی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار مهر، چیستا یثربی نماشنامه نویس و کارگردان تئاتر، در ابتدای این نشست با بیان اینکه مولانا و عطار قله های ادب صوفیه اند و در جهان غرب نیز، آثار آنها بسیار پرطرفدار است، گفت: ژان کلود کاریر که یکی از بزرگترین نمابشنامه نویسان غربی است، در سفری که دو سال پیش به ایران داشت اذعان کرد که بسیاری از آثارش را بر اساس کتب عطار نوشته است.

وی سپس به بررسی اشعار عطار از دو جنبه محتوایی و تکنیکی پرداخت و افزود: محتوای این آثار متاثر از حکایات اسلامی، قرآن و قصص انبیاء است و عطار با استفاده از این منابع فضاسازی های خوبی کرده و داستان های جدید خلق کرده است. این صوفی بزرگ بسیاری از مفاهیم عمیق عرفانی مانند کشف و شهود را با استفاده از قصه برای مردم عادی قابل فهم کرد.

این نویسنده ویژگی بارز عطار را رمزگذاری و بازگذاشتن راه تاویل برای مخاطبان خواند و گفت: قصه های او در عین اینکه ساده اند، رمزدار اند. مثلاً در داستان سیمرغ هر کدام از مرغ ها را می توان نماینده یک نوع طرز تفکر دانست و اساساً او دارای ذهنی نمایشی بوده که با گره افکنی و گره گشایی عجین است.

یثربی به گونه شناسی قصه های عطار پرداخت و گفت: قصه های اساطیری، تاریخی (داستان هایی مانند سلطان محمود، حسنک وزیر و ...)، عاشقانه (شیخ صنعان، لیلی و مجنون و رابعه و بکتاش)، تمثیل ها، افسانه ها و حکایت ها از جمله شیوه های بیان قصه های عطار است. وجود مناظره که اساسا کشمکش و دیالوگ نمایشی است، گفتگو، شخصیت پردازی، طرح و توطئه و بیان تمثبل از جمله ویژگی های مهم قصه های عطار است.

سپس مهدی محبتی نویسنده و منتقد ادبی در سخنانی با پیش کشیدن این سوال که آیا عطار نیشابوری به عنوان یک هنرمند، اعتقادی به شعر و قصه داشته است یا خیر؟ کوشید به آن پاسخ دهد.

وی با بیان اینکه در زمان عطار قصه منظوم که بر اساس شعر و قصه بنا نهاده شده، در اسلام امری مکروه بوده است، گفت: اگر به سرنوشت شعر در فرهنگ اسلامی و ایرانی نگاه کنیم، به روشنی درمی یابیم که این گونه ادبی هیچ گاه در این فرهنگ مکانت و موجودیت محترمی نداشته است و از شش آیه ای که در قرآن درباره شعر نازل شده همگی در نفی آن است. بیش از نیمی از حدیث هایی نیز که از پیامبر در خصوص شعر ذکر شده ، شعر را تائید نمی کند. با این وجود جای این سوال وجود دارد که چگونه شعر در زمان عطار رونق می یابد.

این منتقد افزود: عطار، سنایی، ابو سعید ابو الخیر، عین القضات همدانی و بسیاری دیگر با نگاهی که به زبان فارسی داشته اند، ثابت کردند که قدسیت مخصوص زبان عربی نیست و پس از فتوای علمای ماوراء النهر در خصوص بلامانع بودن ترجمه قرآن به زبان فارسی، این زبان به جایگاهی که زبان عربی داشت، دست یافت.

محبتی گفت: عطار تفاوتی میان شعر و قصه نمی دید و سراپا غرق قصه است. در مجموع آثار او بیش از 2200 قصه وجود دارد که کوتاه ترین آنها دو بیت و بلندترین آنها 488 بیت است. همین نکته ثابت می کند که قصه برای عطار اهمیت داشته است. در ضمن او تعریف هایی نیز از شعر و قصه دارد؛ عطار شعر را قلمرو درک شگفتی های هستی که هضم آن توسط انسان های منحصر به فرد میسر است و برعکس، قصه را درک مسائل اجتماعی و بیان آن به زبانی مبهم می داند.

صابر امامی، دیگر منتقد ادبی و هنری حاضر در این نشست نیز در سخنانش با استفاده از آرای کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف سوئیسی داستان های "شاه و کنیزک" مولانا و "شیخ صنعان" عطار را تحلیل و بررسی کرد.

وی گفت: در قصه شاه و کنیزک مولوی ما انسانی را می بینیم که با خود تضاد دارد و در مسیر حل آن پیش می رود و مرحله به مرحله به یگانگی می رسد اما در قصه شیخ صنعان عطار ما با یک شاه دین روبروئیم. شباهت دو قصه نیز در این است که در هر دو راه نیافتن عاشق به معشوق و ایستادن در درگاه اصرار، اصل محوری است.