حالا که جامعه در حال مهار کردن کروناست، فیک نیوزها در حال تغییر کارکرد این ویروس هستند.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: دو هفته از کرونایی شدن ایران می‌گذرد و آمارها نشان می‌دهد ایران پس از چین و کره جنوبی در کنار ایتالیا تاکنون بیشترین مبتلایان به ویروس کرونا را داشته است.

نگاهی به روزهای نخست شیوع این ویروس در ایران و نحوه پوشش رسانه‌ها نشان می‌دهد این ویروس بیش از اینکه آسیبی برای حوزه سلامت جامعه باشد، کارکردی امنیتی برای تخریب اقتصاد و سیاست را دارد. البته که این نوع واکنش طبیعی بود، چراکه انتشار اولین خبر درباره کرونا در ایران مربوط به دو شب پیش از برگزاری انتخابات مجلس بود. همین خبر دستمایه دروغ پردازی و سیاه نمایی رسانه‌های غربی شد تا بتوانند انتخابات را از اولویت جامعه خارج کنند.

اما انتخابات برگزار شد و این ویروس رفته رفته چهره واقعی خودش را نشان داد؛ نحوه پوشش رسانه‌ها از حالت امنیتی خارج شده و کرونا با رویکرد اجتماعی در دستور کار رسانه‌ها قرار گرفته است. البته که تا همین الان این ویروس تمامی حوزه‌ها را به نوعی مورد دستخوش قرار داده اما با توجه به نحوه عملکردش (که از یک بیماری ناشناخته وحشتناک در حال تغییر به یک بیماری فراگیری چون سرماخوردگی و آنفلوانزا و همچنین قابل درمان است) خطرات امنیتی و اقتصادی‌اش در حال فروکش کردن است.

بررسی آمارهای جهانی و تحلیل نمودارها این مدعا را اثبات می‌کند. با اینکه آمار مبتلایان و کشورهای درگیر در حال افزایش است اما تعداد پرونده‌های بهبود یافته کرونا نیز افزایش چشمگیری داشته، به گونه‌ای که در حال حاضر (تا زمان نگارش این گزارش) از ۹۴ هزار و ۳۴۷ نفر مبتلا، پرونده ۵۴ هزار و ۵۳۹ نفر بسته شده است که از این تعداد، ۵۱ هزار و ۳۱۷ (۹۴ درصد) پرونده منجر به بهبودی، و ۳ هزار و ۲۲۲ (۶ درصد) پرونده منجر به مرگ شده است.

حالا همین محاسبه‌ها را اگر درباره آمارهای کرونا در ایران داشته باشیم به نتایج تقریباً مشابهی دست پیدا می‌کنیم. البته دقت به این نکته حائز اهمیت است که آمارهای جهانی مربوط به حدود دو ماه اخیر است در حالی که آمارهای ایران مربوط به دو هفته اخیر است؛ طبق اعلام وزارت بهداشت کشور، تاکنون تست ۲ هزار ۹۲۲ نفر به این ویروس مثبت اعلام شده، که از این تعداد پرونده ۶۴۴ نفر بسته شده است، که ۵۵۲ پرونده منجر به بهبودی (حدود ۸۵ درصد) و ۹۲ پرونده منجر به مرگ (حدود ۱۵ درصد) شده است!

وجه مشترک آمارهای جهانی و آمارهای ایران، روند رو به رشد پرونده‌های منجر به بهبودی است، مسئله‌ای که کمتر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است؛ در اینجا منظورمان رسانه‌های غربی است. طبیعی است در شرایطی که کرونا دیگر نمی‌تواند ابزاری برای تحت تأثیر قرار دادن شرایط سیاسی و اقتصادی ایران باشد و از سویی با مدیریت اجرایی صحیح و جهادی در حال مهار شدن است برخی رسانه‌های غربی دست به دروغ پردازی و انتشار اخبار فیک یا غیرواقعی بزنند. خبرهایی که حتی بیش از آمار مبتلایان و جان باخته‌ها خودنمایی می‌کنند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد با وجود وقایعی چون اتفاق‌های آبان ۹۸، شهادت حاج قاسم سلیمانی، حمله موشکی به پایگاه عین الاسد و هواپیمای اوکراینی حجم خبرهای غیرواقعی درباره کرونا به نسبت این وقایع افزایش فوق العاده‌ای داشته است تا جایی که مسئولان و رسانه‌های داخلی را نیز فریب داده است.

انتشار آمارهای متفاوت از تعداد مبتلایان و متوفیان، انتشار تصاویر و کلیپ‌هایی درباره آماده کردن گورهای دسته جمعی، انتشار ویدیوهایی از غسالخانه‌ها، و حتی انتشار خبرهایی به نقل از سازمان جهانی بهداشت که اتفاقاً مورد اشاره مسئولان حوزه سلامت کشور هم قرار گرفته، انواع متفاوتی از خبرهای غیرواقعی روزهای گذشته بوده است.

به عبارت دیگر حالا که جامعه متوجه چگونگی مواجهه با این ویروس شده، رسانه‌های غربی با کمک یگان توئیتری آلبانی نشین سعی دارند با انتشار اخبار غیرواقعی فضای جامعه را ملتهب کنند تا بار دیگر این ویروس کارکرد امنیتی پیدا کند. جامعه آماری بی بی سی فارسی درباره اخبار کرونا در ایران تأیید کننده این ماجرا است، جایی که این رسانه تاکنون بیش از ۲۹۰ خبر در این باره منتشر کرده است! بمب باران خبری بی بی سی در شرایطی است که انبوهی از خبرهای کرونایی جامعه را تحت تأثیر قرار داده و همین سردرگمی فرصت خوبی برای جا زدن خبرهای غیرواقعی است.

اما به راستی چرا با وجود شفاف شدن ماهیت ویروس کرونا برای جامعه و مدیریت و تلاش مجاهدانه کادر بهداشت و درمان کشور، حجم اخبار غیرواقعی توانسته جامعه را تحت تأثیر قرار دهد؟

در پاسخ به این سوال چهار سناریو قابل تحلیل است.

نخست؛ نیت شوم رسانه‌های معلوم الحال نسبت به ایران و جامعه اسلامی این کشور.

دوم؛ ضعف در حوزه مدیریت فضای مجازی و عدم سرعت در پاسخگویی به شبهات و شایعات کذب.

سوم؛ رها شدگی فضای مجازی و عدم توسعه اپلیکیشن‌های بومی.
چهارم؛ ارتباط یکسویه رسانه‌های داخلی و تنها بودن صداوسیما در مقابل انبوهی از رسانه‌های متمول سعودی-اسرائیلی.

در گزارشی بعدی نحوه اثرگذاری این چهار سناریو را بررسی خواهیم کرد.