خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه_آزاده سهرابی: آموزش مجازی دروس چه آنهایی که این روزها از شبکههای صدا و سیما روی آنتن میرود و چه آن بخشی که توسط معلمان مدارس به صورت فعال در شبکههای مجازی و در ارتباط مستقیم تری با دانش آموزان ارائه میشود، سنگ محکی برای شناخت چالشهای این نوع از آموزش در کشور است. هر چند این نهال نوپاست و به جز اندک مدارسی که پیش از این تجربههایی در این زمینه اندوخته بودند (عموماً مدارس برند غیردولتی)، میتوان گفت نه معلمان، نه دانش آموزان و نه ساختار آموزش و پرورش تا به امروز چنین تجربهای را پشت سر نگذاشته بود مگر در سالهای بسیار دور جنگ که مدتی دانش آموزان پای تلویزیون درسهایشان را مرور میکردند. تجربه آن سالیان هیچ گاه مکتوب نشد و چالشهایش بررسی نشد و به فراموشی سپرده شد و بیراه نیست بگوییم تجربه این روزها نقطه صفر آموزش و پرورش در این زمینه است.
اما تغییرات در جهان امروز و از جمله در مباحث آموزشی به سرعت طی میشود. تجربههای گرانبهای جهانی در زمینه آموزش مجازی در دست است. خیلی سال است که آموزش مجازی در فضای دانشگاهی جا باز کرده است و آموزش از راه دور، آموزش غیرحضوری و آموزش مجازی شعار برخی دانشگاهها است و فارغ التحصیلان این مدل آموزش نیز در جامعه وجود دارد. هر چند عدم ارتباط میان دستگاهی باعث میشود تا کنون آموزش و پرورش سخنی از استفاده از این تجربیات نگوید و تماماً هر آنچه هست آزمون و خطا درون خود سیستم آموزش و پرورش است و حتی این مهم نیز بر زبان هیچکدام از مسئولان جاری نمیشود که مثالی از تجربه دیگر کشورها در این زمینه به میان بیاورند.
آنچه مهم است این است که گرچه آموزش و پرورش تاکید میکند، این مدل آموزش مجازی این روزها بنا به اضطرار در برنامه این نهاد گنجانده شده است و هیچ آموزشی جای آموزش حضوری و سر کلاس و در تعامل معلم و دانش آموز را نمیگیرد، اما بر این موضوع نیز تاکید میکنند که احتمالاً از این پس برای برقراری عدالت آموزشی و دسترسی همگان به سطحی استاندارد از معلم خوب و آموزش مطلوب، شیوه آموزش مجازی در کشور جدی گرفته میشود.
در این میان جسته و گریخته طرحهایی به گوش میرسد که حرفهای جدی تری از گنجاندن آموزش مجازی در ساختار آموزش و پرورش دارد. یکی از طرحهایی که به تازگی در حال مطرح شدن است این است که مدل آموزش از راه دور با استفاده از امکانات آموزش مجازی یکی از مدلهای آموزشی در کنار آموزش حضوری در ساختار آموزش و پرورش گنجانده شود. البته هنوز این طرح از سوی هیچکدام از مسئولان آموزش و پرورش مطرح نشده است اما برخی کارشناسان آن را با خبرنگار مهر در میان گذاشتهاند و این احتمال حتماً در ذهن برخی مسئولان وجود دارد.
آموزش مجازی یک مدل پیشنهادی آموزش غیرحضوری
در واقع طرح این است که همانطور که در دانشگاههای کشور آموزش از راه دور و آموزش غیرحضوری و حتی مدل آموزش تماماً مجازی تجربه شده است، این مدل میتواند در حوزه آموزش و پرورش نیز نفوذ کند. واقعیت این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم حالا این مدل آموزش دارد به عنوان یکی از راه حل های آموزشی مطرح میشود و چه بسا آموزش و پرورش از طرح خوشش بیاید یا نه، در نهایت راهی به میان خانوادهها و بخش خصوصی باز کند.
در صورت عدم پذیرش چنین طرحهایی از سوی آموزش و پرورش این روشها جای خود را میان خانوادهها با انواع تبلیغات باز میکند و تنها کاری که بعدها آموزش و پرورش میتواند بکند این است که از غیرقانونی بودن آن حرف بزند باز این یک واقعیت است که در صورت عدم پذیرش چنین طرحهایی از سوی آموزش و پرورش این روشها جای خود را میان خانوادهها با انواع تبلیغات باز میکند و تنها کاری که بعدها آموزش و پرورش میتواند بکند این است که از غیرقانونی بودن آن حرف بزند. اتفاقی که این روزها شاهد هستیم در مورد مراکز فرهنگی متنوعی که به صورت غیررسمی خارج از آموزش و پرورش دانش آموزان دبستانی را جذب کردهاند و برخی خانوادهها نیز به دلایل متعدد از آن استقبال میکنند، رخ داده است.
از آنجایی که این قانون در آموزش و پرورش وجود دارد که حضور دانش آموز سر کلاس برای حضور در امتحانات پایانی سال الزامی نیست و به هر طریق دانش آموزی که رنگ کلاس را هم ندیده باشد میتواند در آزمونهای استاندارد آموزش و پرورش شرکت کند و صلاحیت علمی او تأیید شده و مدرک گذراندن آن پایه تحصیلی را دریافت کند، این روشها نیز به سرعت از عدم تاییدهای مسئولان جلو میزند و خانوادهها را جذب میکند. برای همین در همه مدلهای پیشنهادی، مطلوب این است که آموزش و پرورش طرحها را بررسی کند، به آنها با توجه به استانداردهای خود مجوز دهد تا حداقل بتواند نظارتی بر این مدلهای گاه حتی عجیب داشته باشد. مادامی که آموزش و پرورش تنها روش استاندارد خود را بپذیرد شکاف میان برخی خانوادهها، بخش خصوصی در حوزه آموزش و تربیت و این نهاد عمیقتر میشود و این به صلاح هیچکس نیست.
حال بازگردیم به طرحی که در حوزه آموزش مجازی مطرح است و به یقین خیلی زود در سطح عملیاتی تری مطرح خواهد شد.
اما و اگرهای یک مدل آموزشی، مدل آموزش غیرحضوری جایی در ابتدایی و متوسطه اول ندارد
مدافعان این طرح میگویند در این روزگار که مدارس غیردولتی در تنگناهای اقتصادی شدیدی هستند و اجاره بهای ملک بسیار بالا رفته است و هزینه حقوق معلمان برند نیز رشد دارد، این مدارس در آستانه ورشکستگی و ترک فضای آموزشی هستند که در این صورت باری بر دوش آموزش و پرورشی که همین امروز هم از پس این تعداد مدارس دولتی بر نمیآید، اضافه میشود. از سوی دیگر شهریه مدارس غیردولتی برای خانوادهها که هر روز در تنگنای مالی جدیدی گرفتار میشوند، کمرشکن است و میتوان راهی یافت تا هم مدارس غیردولتی و در واقع بخش خصوصی در حوزه تعلیم و تربیت به کار خود ادامه دهد و هم شهریه مدارس کاهش پیدا کند. آنها پیشنهاد دارند که آموزش غیرحضوری و مجازی به عنوان یک روش جایگزین رسمیت پیدا کند.
از سوی دیگر آنها به ابعاد مثبت چنین مدل آموزشی اشاره میکنند از جمله کاهش بارترافیکی و در ادامه کاهش آلودگی هوا در کلان شهرها، حذف هزینه سرویس مدارس برای والدین و تکرار پذیر بودن آموزش معلمان و عمیقتر شدن مکان یادگیری و....
هرچند منطق اقتصادی این مدل آموزش درست است اما با اما و اگرهای بسیاری نیز همراه است.
در مقطع ابتدایی قطعاً هیچ مدلی جایگزین حضور دانش آموزان سر کلاس و در تعامل با معلم و سایر دانش آموزان نمیتواند اهداف تربیتی و آموزشی را محقق کند مهمترین اما و اگر این است که این مدل آموزش قطعاً در دوره ابتدایی و متوسطه اول قابل اجرا نیست و تنها و تنها میتواند در مقطع متوسطه دوم اجرایی شود آن هم برای فاز اول به صورت محدود (فرض بر این است که آموزش و پرورش این مدل آموزش را رسمیت بدهد و برای رفع چالشهای آن فکری بیاندیشد). در مقطع ابتدایی قطعاً هیچ مدلی جایگزین حضور دانش آموزان سر کلاس و در تعامل با معلم و سایر دانش آموزان نمیتواند اهداف تربیتی و آموزشی را محقق کند.
در متوسطه اول نیز دوران رشدی است که تأثیر همسالان غیرقابل انکار است و دانش آموزان حتماً نیاز به حضور سر کلاس دارند و گسترش تعاملات، تأکیدات پرورشی و تربیتی در این دوران بسیار حائز اهمیت است و به هیچ وجهی قابل جایگزینی با هیچ مدلی جز حضور دانش آموزان سر کلاس نیست. از سوی دیگر پایه نهم زمان انتخاب رشته است و قاعدتاً تا پایه نهم نیاز به رصد دائم دانش آموزان توسط معلمان و مشاوران برای قرار گرفتن بچهها در مسیر درست شغلی نیاز است و باز از سوی دیگر در مقطع متوسطه اول هنوز دانش آموز به آن درجه از استقلال عقلانی نرسیده است که او را با امکان فضای مجازی تنها گذاشت و حتی این مدل نمیتواند بازده خوبی برای این سن داشته باشد. همین امروز و در آموزشهای تلویزیونی نیز با بازخوردی که از اولیا میتوان گرفت مشخص است که بیشترین مشکل را با این آموزشها ابتدا بچههای مقطع ابتدایی دارند که حتماً باید در کنار یکی از والدین به این آموزشها گوش و چشم بسپارند و در مرحله دوم بچههای متوسطه اول هستند که هنوز با این مدل وفق کاملی پیدا نکردهاند.
اما در مقطع متوسطه دوم هم دانش آموزان به مرحلهای از آموزش پذیری رسیدهاند که بتوانند مدلهای غیرحضوری را بپذیرند و هم تمرکز بیشتری برای این مدل آموزش دارند و هم دیگر امکان دسترسی به فضای مجازی را پیدا کردهاند.
چالشهای پیش رو
اما حتی در متوسطه دوم هم چالشهایی از مدل آموزش غیرحضوری و مجازی وجود دارد که باید کسانی که به این مدل آموزش میاندیشند برای جبرانش راههایی پیش بگیرند.
نخست اینکه گرچه مدافعان این مدل معتقد هستند آسیبهای اجتماعی که از طریق گروه همسالان در این سنین در فضای مدرسه ایجاد میشود، کاهش خواهد یافت اما از سوی دیگر با فراگیری چنین راهکاری عده زیادی از بچهها که در سنی هستند که به سرعت به سمت اجتماعی شدن میروند و باید در محیطهای واقعی تعاملی، تاب آوری و راه سلامت زندگی خود را بیایند و هویتی در اجتماع کسب کنند عملاً یکی از مکانهای هویت یابی خود را از دست میدهند. اگر این آموزشها با این فرض اساسی همراه باشد که حداقل دو روز در هفته دانش آموزان در محیط واقعی مدرسه حاضر شوند و در تعامل باشند و در تعامل با معلم و… میشود تا حدی این مهم را جبران کرد.
چنین طرحی قاعدتاً در ذهن و روی کاغذ از سوی برخی دغدغه مندان حوزه تعلیم و تربیت مطرح شده و در آینده به صورت جدی تری مطرح میشود. باید آموزش و پرورش از حالا به ابعاد آن فکر کند. نه یکسره خط بطلان بر چنین مدل پیشنهادی بکشد و نه آن را یکسره و بدون رصد و پایش بپذیرد از سوی دیگر باید دقت داشت که این طرح به زیرساختهای مهمی در حوزه آی تی نیاز دارد تا کیفیت مطلوب حفظ شود، به مراتب به معلمان با تجربه تر و مسلط به آموزش مجازی نیاز دارد و رصد و پایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز از دردسرهای دیگر این مدل آموزش است که باید رصد شود. همین امروز اکثر معلمانی که آموزش مجازی را پیش گرفتهاند در خوشبینانهترین حالت میگویند ۵۰ درصد دانش آموزان تکالیف خود را حل میکنند.
باز از سوی دیگر آموزش و پرورش دو رکن دارد. در مدل آموزش غیرحضوری عملاً بخش پرورشی و تربیتی از دست میرود. هر چند دانشگاههایی مانند پیام نور که بر این روش دانشجو میپذیرند این سالها روشهایی برای امور غیرآموزشی تدارک دیدهاند اما اهمیت بعد پرورشی و تربیتی در میان دانش آموزان به مراتب بیشتر است. آیا میشود راهکارهایی برای جبران آن در این مدل آموزش داشت؟
در مجموع اینکه چنین طرحی قاعدتاً در ذهن و روی کاغذ از سوی برخی دغدغه مندان حوزه تعلیم و تربیت مطرح شده و در آینده به صورت جدی تری مطرح میشود. باید آموزش و پرورش از حالا به ابعاد آن فکر کند. نه یکسره خط بطلان بر چنین مدل پیشنهادی بکشد و نه آن را یکسره و بدون رصد و پایش بپذیرد.
خبرگزاری مهر حتماً در روزهای آینده این مدل پیشنهادی را با کارشناسان در میان خواهد گذاشت و چالشهای آن را در همین بدو طرح شدن بررسی خواهد کرد تا اگر راهی به آموزش رسمی پیدا کرد، مانند بسیاری از مدلها در عمل با انبوهی از اما و اگرها رو به رو نشویم.