کرمان - بازار قلعه محمود که از آن به عنوان هسته مرکزی بازار کهن کرمان یاد می‌شود در حالی قرار بود گذر فرهنگی شود که این روزها به پاتوق و گذرگاهی برای معتادان تبدیل شده است.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: کرمان از جمله شهرهای ایرانی است که نامش با تاریخ گره خورده است، مورخان دلیل ایجاد کرمان کنونی را توسعه یکجا نشینی پیرامون بازار این شهر می‌دانند. این بازار به عنوان طولانی‌ترین راسته بازار ایران شهرت دارد و متشکل از ده‌ها راسته بازار است که هر یک در یک دوره تاریخی ساخته شده و معماری منحصر به فرد خود را دارد به همین دلیل هم از بازار کرمان در مباحث آکادمیک تاریخی به عنوان کلکسیونی از معماری اعصار مختلف ایران نام برده می‌شود.

گفته می‌شود بازار بزرگ شهر به تدریج پیرامون هسته اولیه شکل گرفته است و با عبور کاروان‌های جاده ادویه و جاده ابریشم از هند و پاکستان و آسیای میانه به سمت بندرعباس توسعه یافته است، وجود ده‌ها کاروانسرا، سراچه و راسته بازار و حمام و آب انبار یکی از بزرگترین مجموعه‌های تاریخی ایران را در بافت تاریخی شکل داده که بخشی از آن قلعه محمود نام دارد.

بازاری که بعد از احداث خیابان امام از بازار اصلی جدا شد و حالا در دست فراموشی و وعده‌های فراوان مسئولان رها شده است.

بازار کرمان گرفتار کویید ۱۹ شد / ‏‬ خبری از گردشگر نیست

چند ماه قبل بود که در حرکتی نمادین و البته قابل توجه پنجشنبه بازار صنایع دستی در این بازار شکل گرفت و این امید در دل مردم کرمان زنده شد که شاید این حرکت فرهنگی فعالان صنایع دستی موجب می‌شود مسئولان به بخشی از وعده‌های خود در راستای احیای این بازار جامه عمل بپوشند اما بعد از شیوع کویید ۱۹ پنجشنبه بازار به دست فراموشی سپرده شد.

اما حال این بازار این روزها از همیشه بدتر است، بازدید روز گذشته‌ام از بازار وضعیت شوکه کننده‌ای را مقابل چشمانم قرار داد که در صورت حضور گردشگران در کرمان و مشاهده چنین تصاویری می‌تواند به یکی از چالش‌های فرهنگی عمده شهر تبدیل شود.

بازاری که روزگاری مرکز تجارت و رونق و پویایی این شهر بود و قرار بود به بازار صنایع دستی استان تبدیل شود این روزها به اندازه‌ای فراموش شده است که عابران اندک بازار و حتی معتادان نمی‌خواهند در قاب دوربینم قرار گیرند.

از سمت خیابان پیروزی وارد کوچه منتهی به بازار قلعه محمود می‌شود ابتدای کوچه سنگ فرش شده و کمی بعدتر به آسفالت ختم می‌شود. محله از جزو محله‌های قدیمی شهر کرمان است بعد از مدتی به یکی از درب‌های بازار می‌رسم.

سوت و کور است تمام مغازه‌ها به جز یکی بسته است، بازار تاریک و از لای نورگیرهای سقف گنبدی‌ها ده‌ها پرتو نور در میانه تاریکی رسوخ کرده است، کمی می‌گذرد که به نور عادت می‌کند. مغازه لحاف دوزی در کمر بازار باز است.

درب‌های بسته حجره‌ها و نگاه‌های سنگین معتادان

کمی جلو تر جوانی برای کرایه یکی از مغازه‌ها به عنوان انبار با صاحب خانه که ظاهراً از اتباع افغانستانی است صحبت می‌کند و کمی بعد خواهش می‌کند که از قاب دوربین حذفش کنم دلیل این در خواست را نمی فهم تا اینکه چشمم به نور بازار عادت می‌کند.

گوشه گوشه بازار مملو از معتادانی است که پشت حجره‌ها کز کرده‌اند و در لاک خود فرو رفته‌اند. بوی استعمال مواد مخدر فضای بازار را فرا گرفته است

گوشه گوشه بازار مملو از معتادانی است که پشت حجره‌ها کز کرده‌اند و در لاک خود فرو رفته‌اند. بوی استعمال مواد مخدر فضای بازار را فرا گرفته و معتادان با تعجب به من می‌نگرند و سوال می‌کنند که دنبال چه می‌گردم.

سکوت بازار را صدای فندک و پچ و پچ معتادان می شکند و از درب دوم میانه بازار که روبرویش یک کوچه که در آن چند ساختمان نیمه ویران قرار دارد خارج می‌شوم و قصد می‌کنم از درب اصلی بازار وارد شوم.

مسئولان در خصوص وعده‌هایشان به مردم گزارش دهند

طول این بازار بیش از ۵۰۰ متر است و در دو سویش صدها حجره قرار دارد، سقف بازار گنبدی و دارای گچ بری است و یک حمام تاریخی نیز در میانه بازار قرار دارد.

از سمت کوچه به طرف درب اصلی بازار و یک راست سراغ قصابی مجاور درب اصلی می‌روم از مغازه دار می خوام در مقابل دوربین از مشکلات بازار بگوید اما امتناع می‌کند و به جمع مغازه داران رو بروی این راسته بازار می‌رود.

با تعجب می پرسم چرا این بازار مملو از معتاد است، یکی از مغازه داران می‌گوید: نمی‌خواهیم مقابل دوربین صحبت کنیم چون بعداً همین معتادها برای ما دردسر درست می‌کنند، بارها مسئولان آمده و رفته‌اند و هیچ کاری به جز وعده دادن انجام نمی‌دهند و حالا هم با وجود اراذل و اوباش و معتادان وضعیت بدتر و ناامن شده است، الان خوب است که طرف صبح بیایی تعدادشان بیشتر است و به راحتی در بازار مواد مخدر استعمال می‌کند.

بارها مسئولان آمده و رفته‌اند و هیچ کاری به جز وعده دادن انجام نمی‌دهند و حالا هم با وجود اراذل و اوباش و معتادان وضعیت بدتر و ناامن شده است

با اصرار و همراهی اش از درب اصلی وارد بازار می‌شوم و تعدادی از معتادان را از ورودی بازار دور می‌کند، حجره‌های این سمت بازار هم همه بسته است و فقط همان لحاف دوزی از دور مشخص است.

در گوشه گوشه بازار می‌توان رد مواد استعمال شده و ته سیگارهای معتادان را دید، درب‌های شکسته و دیوارهایی که از آتش سیاه شده‌اند. درب برخی از این حجره‌ها سالهاست باز نشده و یک دفترکار که گویا مربوط به صنایع دستی است در میانه بازار احداث شده است.

مسئولان با دوربین‌هایشان سلفی می‌گیرند و می‌روند

درب یکی از ساختمان‌ها باز می‌شود و تعدادی از بچه‌های افغانستانی با تعجب دور و برم جمع می‌شوند و سوال می‌پرسند که اینجا چه می‌کنم اما خیلی زود مادرشان جمعشان می‌کند و با نگاه کش دار و متعجب درب را می‌بندد.

بار دیگر در جمع مغازه دارهای اطراف بازار اضافه می‌شوم و می پرسم مگر قرار نبود اینجا گذر فرهنگی و صنایع دستی استان شود.

یکی از مغازه دارها می‌گوید: هر از چند گاهی مسئولان میراث فرهنگی و استانداری می آیند و قول‌هایی می‌دهند و عکس یادگاری می‌گیرند و می‌روند اما هیچ وقت این بازار رونق نگرفته است، امنیت مهمترین عامل رونق بازار است اما کدام آدم عاقلی با وجود این همه معتاد جرأت می‌کند وارد بازار شود چه برسد که مغازه راه بیندازد. اینها امنیت محله را هم تحت الشعاع قرار داده‌اند.

یکی دیگر از کاسبان محله قلعه محمود می‌گوید: برای مدتی روزهای پنجشنبه فعالان صنایع دستی اینجا جمع می‌شدند و همین حرکت که روزهای پنجشنبه انجام می‌شد موجب شد مردم محله تصور کنند قرار است اینجا یک اتفاق فرخنده روی دهد اما بعد از کرونا و بسته شدن بازار همه رفتند و معتادان آمدند.

این روزها خبری از گردشگران هم نیست و تعدادی تبعه افغان محدود خانه‌های موجود در بازار که بیشتر شبیه خرابه اند را اجاره کرده‌اند و در آنها زندگی می‌کنند

وی گفت: این روزها خبری از گردشگران هم نیست و تعدادی تبعه خارجی محدود خانه‌های موجود در بازار که بیشتر شبیه خرابه اند را اجاره کرده‌اند و در آنها زندگی می‌کنند.

یکی دیگر از ساکنان این محله قدیمی شهر کرمان می‌گوید: در مقطعی بخش‌هایی از بازار مرمت شد به خصوص بدنه قلعه محمود به شک کنونی احیا شد اما وقتی رونقی در بازار نیست و تمام حرف‌ها برای ایجاد بازارچه صنایع دستی وعده‌های پوچ از کار درآمد بخش‌های مرمت شده هم کم کم فرسوده شد.

فراموشی سرنوشت بنای تاریخی

در سیاهی درون بازار نورگیرها تا انتهای این بنا را روشن کرده‌اند و بازاری که روزگاری مملو از شور و هیجان حالا در گوشه گوشه‌اش فراموشی و اعتیاد موج می‌زند.

ساکنان محله می‌گویند قلعه محمود هزار سال قدمت دارد و از کهن‌ترین بخش‌های بازار محسوب می‌شود اما این بازار به شکل کنونی اش یکی از آثار به جای مانده از دوران قاجار است. به گفته مردم این محله بازار در زمان قاجار مرمت و توسعه یافته است.

وجود این بازار در بافت تاریخی شهر و تناسبی که بافت مسکونی اطراف دارد می‌تواند این بنای زیبا را به یکی از مهمترین گذرهای فرهنگی و تفریحی کرمان تبدیل کند، این فضای زیبای تاریخی می‌تواند پس از احیا به قطب جذب گردشگر و خلق ثروت تبدیل شود اما هم اکنون ساکنان این بازار معتادان هستند.