خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: مساله تالیف و ترجمه در ادبیات کودک، یکی از موضوعاتی است که سالها مورد بحث و گفتگو و چالش فعالان و مخاطبان اینحوزه بوده و هست. در اینزمینه، هانیـه تجریشـی مترجم و مدرس زبان انگلیسی و عضو گروه تئاتر نقشخیال در یادداشتی که با عنوان «خسارت جبران ناپذیر ترجمه ضعیف ادبیات کودک» نوشته و در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده، به اینموضوع پرداخته و دغدغههای خود را مطرح کرده است.
مشروح متن اینیادداشت در ادامه میآید:
در بخش ترجمه محتوایی (شعر، کتاب، داستان، کارتون و...) برای کودکان، متاسفانه این تفکر وجود دارد که ترجمه کتابِ کودک، مخصوصاً کتابهای تصویری، کار آسودهای است و متاسفانه خیلی از افراد غیرمتخصص با دانشِ ضعیف زبانی، تنها با داشتن مدرکی در زمینه زبان انگلیسی یا دیگر زبانهای خارجی، به کار ترجمه کتاب کودک میپردازند. ترجمه آثار مکتوب برای مقطع سنی کودکان، کاری بسیار سخت و با حساسیتی بالا هست، بخصوص در کتابهای تصویری که سازههای درون مایهای متفاوتی دخیل هستند که باید برای ارائه توسط مترجم، کاملا موشکافی و بررسی شود. از آنجا که کودکان، جزء مخاطبین خاص در جامعه فرهنگی ما محسوب میشوند، بر یک مترجمِ کتاب کودک، در ابتدا واجب است که برای ارائه دادن هر نوع محصول فرهنگی، دنیای کودکانهی آنها را از لحاظ شخصیتی و روحی بهتر بررسی کند و بشناسد. شخصی میتواند در بخش ترجمه کتابِ کودک فعالیتی موفق داشته باشد که خود سالها در حوزه تربیتی و اخلاقی با کودکان کار کرده باشد و با نیازها، رویاها و فضای ذهنی کودکان آشنایی کامل داشته باشد.
بهتر است بگوییم، خودِ مترجم، از کودکِ درونِ فعالی برخوردار باشد. چون کودک دنیایی پر از پرسش و پاسخ دارد. پس وظیفهی مترجم به گونهای است که در کنار ترجمه مضمون و مفهوم متن، کاملاً به بخش انگیزشی و گفتوگوی آن هم توجه داشته باشد و تلاش کند تا با عنصر خلاقیت، این فضا را برای کنجکاوی کودک در مورد کتابی که برایش ترجمه شده و توسط والدین یا خود او خوانش میشود باز بگذارد. همچنین مترجم کتاب کودک باید با ادبیات کودکان آشنا باشد. زیرا ادبیات کودکان دارای شکل و ساختار ویژهای است و بی شک کتابهای نگارش شده به زبانهای دیگر هم در حوزه کودکان، شامل ادبیات خاصی هستند که مترجم باید این سبک خاص را بشناسد و بدون آشنایی و تسلط کافی بر ادبیات کودک، نمیتواند محتوای ذهنی کتاب را منتقل کند.
یک مترجم کاردان در زمینه ترجمه کتاب کودک، باید توانایی این را داشته باشد که یک متن ضعیف ادبی را از یک متن قوی ادبی تشخیص دهد. بهواسطه تکرار این انتخابها، قدرت تشخیص مترجم بالا میرود و تسلط بالایی در انتخاب کتاب مناسبِ کودک پیدا میکند.
انتخاب صحیح کتاب، سرآغاز یک ترجمه خوب است. معمولا مترجم با توجه به فرهنگ و مسائل اخلاقی جامعه ایرانی، کتابهایی را برای ترجمه، گزینش و پس از بررسی نهایی، انتخاب میکند اما غالبا برخی از موضوعات کلامی و تصویری کتب خارجی و ساختار فرهنگی کار شده در آنها با ساختار و دایره فرهنگی جامعه ما مغایرت دارد، بنابراین در مرحله انتخابی کتاب، توسط مترجم کنار گذاشته میشود.
اما بیشک، امروزه با توجه به گستره ارتباطات جهانی و در دسترس بودن تمام راههای انتقالی اطلاعات به کودکان و یادگیری بالای آنها، این اطلاعات و محصولات فرهنگی خارجی، از رسانههای دیگری بدون هیچ نظارتی به کودک خواهد رسید. پس بهتر است که فعالان حوزه فرهنگی تدابیری را در نظر بگیرند که انتقال این اطلاعات از کانال صحیح و درست با پیکرهبندی منشِ فرهنگی ایرانی صورت بگیرد.
بنابراین بهعنوان آموزگاری که سالیان متمادی در حوزه ترجمه و آموزش زبانانگلیسی به کودکان فعالیت پیوسته دارم، برگزیدن کتاب و انتقال صحیحِ محتوا در بخش ترجمه کتابِ کودک، باید مورد پردازش، واکاوی و بازنگری مجدد قرار گیرد.
بدین منظور، به جای اینکه مترجمان کتاب در حوزه کودک، با هرگونه اختلاف کوچک فرهنگی، در بخش محتوایی کتابهای کودکِ خارجی و آثار ادبی جهانی، آنها را کنار بگذارند و از ترجمه آنها و ورودشان به بخش ادبیات کودک جلوگیری کنند، شایسته است که محتوای درونی کتاب را با تمام تفاوتها و تطابقهای فرهنگی، بررسی و آنالیز کنند و با چاشنی کردن اندکی خلاقیت در این زمینه، محتوای آموزشی مطالب کتاب را از آنِ کودکانمان کنند. بدینسان مطالب و آثار به روز دنیا از کانال و دیدگاه فرهنگی خودمان به طور صحیح به کودک منتقل میشود.
ایناتفاق در حالی باید صورت بگیرد که مترجم با رعایت تمامی این نکات، نسبت به حفظ سبک و قالب جهانی اثر مذکور، متعهد و وفادار باشد. بدینسان که با حفظ خصوصیاتِ شخصیتهای داستانی، از بومیسازی آنها پرهیز کند. زیرا اگر شخصیتی بومیسازی شود، کودک دیگر با ویژگیهای شخصیتی انسانهای جوامع دیگر آشنا نمیشود.
کَما اینکه بسیاری از انتقالِ آثار ادبی عرصه جهانی به کودکانمان، بهخاطر تلاش و تعهدِ مترجمانی باسواد و متخصص بوده است که در این عرصه، طبق قالب ساختاری و سبک مشخص کاری و استفاده بهجا از خلاقیت، کار خود را به بهترین شکل انجام دادهاند و مفاهیم را به سبک کودکانه ترجمه کردهاند و باعث یادگیری و بالابردن سطح علمی کودکان کشورمان شدهاند.
بعد از انتخاب و آنالیز کتاب مورد نظر، چگونگی واژهیابی در ترجمه مطرح میشود. مترجم باید محدودیتهای واژگانی کودکان را بداند و بتواند با استفاده از همین واژگان و لغات محدود، منظور نویسنده را به خوبی منتقل کند. حتی گاه لازم است مترجم با تغییراتی کوچک در جملات اصلی، منظور نویسنده را شفافتر به مخاطب برساند.
و کلام آخر اینکه، چون مذاق فرهنگی و تربیتی کودکان، به مثابه دریای عظیمی است که میتواند هر نکته اخلاقی را دریافت و در خودش حل کند و در رشد و شکوفاییاش از آن بهره ببرد، با ترجمههای بیکیفیت و سطح پایین، علاقه به مطالعه و کسب دانستهها، از مجرای سالم را در کودکان کاهش ندهیم و یا با معلومات اشتباه و اندک، ذهن کودک را آشفته نکنیم. پس این باور غلط را که ترجمه کتاب کودک، کار آسانی است، کنار بگذاریم و به این بخش به عنوان یک علم تخصصی نگاه کنیم.