خدمت میر سیدعلی عرض کردم که عسل را خورده‌ام ولی کتاب باقی مانده است و به آن دست نزده‌ام. فرمودند: خود را معطل نکن، تو عالم نمی‌شوی. طلبه‌ای که عسل را بر کتاب ترجیح دهد، عاقبتش معلوم است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ_ محمد آسیابانی: در نخستین قسمت از مجموعه «روایت‌هایی از کتاب‌خوانی اندیشمندان» ضمن مختصری بحث پیرامون زندگی و آثار و آرا آیت‌الله میر سیدعلی نجف آبادی (از علمای برجسته امامیه از انقلاب مشروطه تا دوره پهلوی اولی که مدفون در تخت فولاد اصفهان است) روایتی از چگونگی مطالعه توسط این شخصیت درج شد. این قسمت از اینجا قابل مطالعه است.

در آن مطلب به زندگی سیاسی آیت‌الله مجتهد نجف آبادی هم اشاره شد و حمایت‌های بسیارش از مشروطه خواهان. چند ویژگی مهم او را چنین برشمرده‌اند: مطالعه بسیار، توجه به مؤلفه اجتماعی دین اسلام و مبارزه با خرافات. به دلیل ترویج خرافات او مدام به طلاب خود توصیه می‌کرد که به منبر بروند و برای مردم مسائل دینی را بیان کنند. به باور او منبر باید از تسلط بی‌سوادان خارج شده و دانشمندان و اهالی واقعی علم از آنجا به بیان مسائل مردم بپردازند.

مبارزه با خرافات؛ کار ویژه آیت‌الله میرسیدعلی نجف آبادی

نوشته‌اند که در دوران فعالیت آیت الله میرسیدعلی درختی مقابل مسجد قطبیه (یا حسینیه خلجا در خیابان طالقانی فعلی در اصفهان که از بناهای مربوط به دوره صفوی است و امروزه در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسیده است) وجود داشت که مردم آن را مقدس می‌دانستند و برای آن نذر و نیاز کرده و به آن پارچه می‌بستند.

آیت‌الله میرسیدعلی اصرار داشت که آن درخت بریده شده تا خرافات پایان یابد. روزی که قرار شد درخت را قطع کنند، او گفت که «اکنون نبرید چون من می‌خواهم امشب به نجف آباد برم و اگر در راه حادثه‌ای برایم اتفاق بیفتد،، این درخت نزد مردم مقرب‌تر شده و ارج بیشتری پیدا می‌کند چرا که مردم می‌گویند به خاطر بریدن این درخت، سید آسیب دید. مردم خرافاتی هستند، بگذارید بروم و برگردم بعد آن درخت را قطع کنید.»

با توجه به زندگی این شخصیت و حضور سیاسی او در انقلاب مشروطه و همچنین دوران پهلوی اول و اهتمام ویژه‌ای که او به جامعه بر اساس مبانی اسلامی داشت و دین را برای بهبود وضعیت جامعه می‌خواست، ضرورت دارد که به عنوان الگویی برای نسل جدید معرفی شود.

متأسفانه پژوهش‌های چندانی درباره این شخصیت برجسته انجام نشده است. یکی از معدود آثار درباره او کتاب «مجتهد نجف‌آبادی: مجموعه مقالات و مصاحبه‌هایی در شرح حال زندگی علمی، اجتماعی و سیاسی» است که به کوشش محمد جواد نورمحمدی به سال ۱۳۸۷ با شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه، ۲۶۴ صفحه و بهای ۲,۵۰۰ تومان توسط انتشارات انصار الامام المنتظر (عج) در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

کتاب حاضر حاوی مقالات و گفت‌وگوهایی در شرح حال و زندگی علمی، اجتماعی و سیاسی این عالم بزرگوار است. عناوین برخی از مطالب این کتاب بدین شرح است: «شرح حال آیت‌الله العظمی حاج سیدعلی نجف‌آبادی» به قلم سید مصلح‌الدین مهدوی، «زندگانی آیت‌الله العظمی میر سیدعلی آیت نجف‌آبادی (ره)» به قلم احمد عابدینی و «پیرامون حیات مجتهد نجف‌آبادی». همچنین گفت‌وگوهایی با حجت‌الاسلام مدنی، حاج عبدالرزاق حر و… نیز در این کتاب منتشر شده که جملگی درباره سیره و سرگذشت آیت‌الله مجتهد نجف آبادی است.

طلبه‌ای که عسل را به کتاب ترجیح داد

در کتاب «مجتهد نجف آبادی» و به نقل از آن در کتاب‌های دیگری چون «حدیث خوبان» اثر حمید خلیلیان از قول سید محمد آیت، نوه آیت‌الله میرسیدعلی نجف آبادی چنین روایت زیر نقل شده است.

سیدمحمد آیت مسئول اداره ثبت احوال و آمار نجف آباد بود. او نوشته است: روزی به یکی از روستاهای اطراف نجف آباد رفتم. سید پیرمرد معممی را دیدم که دفتر ازدواج و طلاق داشت. پس از شنیدن فامیل آیت و مقداری پرس و جو من را شناخت و این خاطره را برایم تعریف کرد: وقتی من طلبه شدم، حجره‌ای که به من دادند، همانی بود که پیشتر میر سیدعلی نجف آبادی در آن سکونت داشت.

میر سیدعلی اثاثیه خود را از آن حجره برد و حجره را تحویل داد و وقتی رفت دیدم یک ظرف عسل و یک کتاب باقی مانده است. من هم شیشه عسل را به تصور اینکه برای من گذاشته مصرف کردم. ولی کتاب دست نخورده در طاقچه اتاق باقی ماند. پس از چند روز ایشان آمدند.

بنده خدمت میر سیدعلی عرض کردم که عسل را خورده‌ام ولی کتاب باقی مانده است و به آن دست نزده‌ام. فرمودند: خود را معطل نکن، تو عالم نمی‌شوی. طلبه‌ای که عسل را بر کتاب ترجیح دهد، عاقبتش معلوم است. سخن ایشان درست از آب درآمد و من هیچ رتبه‌ای از علم و معرفت را احراز نکردم و صرفاً دفتردار شدم و ازدواج و طلاق را جاری می‌کنم.