بازیگری فریدون جیرانی، قرار قبلی کارگردان مرحوم و تهیه‌کننده، رپرتاژ آگهی "صندلی داغ" برای "روز سوم"، بازیگری که فیلمش را ندیده و پخش مستند "گرگ‌ها" از تلویزیون برخی حاشیه‌های پررنگ فرهنگ و هنر هفته گذشته بودند.

به گزارش خبرنگار مهر، پس از بازگشت فریدون جیرانی از ترکیه به ایران، جلسه نشست نقد و تحلیل فیلم "پارک وی" با حضور عوامل در خبرگزاری مهر برگزار شد. حاشیه های جالب این نشست برجسته ترین ترش و شیرین فرهنگ و هنر این هفته هستند. نکته ای که همه بازیگران متفق القول به آن اصرار داشتند، شیوه خاص بازی گرفتن جیرانی از آنها بود. جیرانی از آن دسته کارگردانانی است که به اجرای نقش توسط خودش و ارائه پیشنهاد برای بازی بازیگر اعتقاد دارد.

اینکه بسیاری از فیلمسازان این روش را منسوخ و به نوعی سنتی می دانند بماند، مهم این است که جیرانی از این روش معمولاً نتیجه خوبی گرفته و حضور بازیگران در فیلم های او منجر به خلق نقشی خاص و جذاب شده است. اما نکته جالبتر شیوه خاص جیرانی است که هنگام بازی کردن برای بازیگرش عادت دارد چشمانش را ببندد و به ایفای نقش بپردازد! جیرانی حتی در مصاحبه هم وقتی می خواست حرف بزند و تمرکز بیشتری پیدا کند به این شیوه متوسل می شد که با توجه به حرف های بازیگران می شود اینطور برداشت کرد که در حال بازی کردن نقش خود در جلسه مطبوعاتی بوده است. اما ادعای محمدرضا شریفی نیا بازیگردان حرفه ای سینمای ایران که شم خاصی در شکار بازیگران دارد و می تواند به اصطلاح "آن" بازیگری را در آنها کشف کند، از نکات جالبتر قصه است. شریفی نیا معتقد بود جیرانی بازیگر بسیار خوب و مسلطی است و برای اثبات ادعایش بالاخره او را در یک نقش به بازی خواهد گرفت! با توجه به تجربه شریفی نیا و آنچه از بازیگری جیرانی دیدیم، باید به زودی شاهد حضور این فیلمساز در نقشی ویژه در فیلمی با بازیگردانی شریفی نیا باشیم.

* فریدون جیرانی به واکنش بیتا فرهی به فیلم "پارک وی" و نامه ترحیم او به مطبوعات واکنشی نشان نداد. او در حالی که از این برخورد تعجب کرده بود و می گفت بعد از جشنواره و نمایش فیلم با فرهی مرتبط بوده و حتی قبل از سفر به ترکیه با او گفتگو کرده و قرار بوده همکاری جدیدی در همین مجموعه "سفر به تاریکی" داشته باشند که به دلیل متناسب نبودن این بازیگر با کاراکتری در فیلمنامه این همکاری به سرانجام نرسیده، واکنش او را بیش از هر چیز محصول سوء تفاهم یا سوء برداشت دانست. او با تأکید بر اینکه هنوز هم برای این بازیگر و همکاری هایی که با هم داشته اند ارزش و احترام قائل است و فکر می کند فرهی در حال حاضر چنان نظر تندی نداشته باشد، به تحلیل علت خنده مخاطب در سکانس بازی این خانم بازیگر پرداخت. او با مقایسه واکنش مشابه مخاطب در سکانس کلیدی فیلم ترسناک "دیگران"، این خنده را بیش از هر چیز خنده ای هیستریک و ناشی از فشار ترس و وحشت و غریب بودن موقعیت دانست. موقعیتی که جسد مادر (بیتا فرهی) با طناب روی صندلی بسته شده، رها (رعنا آزادی ور) کتک خورده و ...! اما پس از این حرف های جیرانی که نه دفاعیه بلکه تحلیل او از سویه های دیگر خنده مخاطب در لحظاتی از فیلم بود، بازار تحلیل و نقد و نظر بین عوامل گرم شد. آنا نعمتی از مراجعه خود به یک پزشک روانشناس حرف زد که علت این خنده را ناشی از وحشت مخاطب و نوعی خالی شدن از زیر بار ترس دانسته است. غلامرضا موسوی واکنش عمومی خانم ها به فیلم را به جهت موضوع خاص فیلم طبیعی دانست و این واکنش را هم در همان امتداد تلقی کرد.

فرج حیدری هم که کم حرف ترین عضو گروه بود در این بخش همه تقصیرها را به گردن گرفت و اعتراف کرد که اگر نور بهتری به صحنه داده بود و موقعیت را از نمایشی به سمت رئال برده بود، این اتقاق نمی افتاد. در این میان شریفی نیا و نیما شاهرخشاهی به نوعی حرف های جمع را تأیید کردند و در کل همه از طبیعی بودن خنده مخاطب فیلم حرف زدند و آن را واکنشی خوب و طبیعی قلمداد کردند. یادمان باشد این بار که به دیدن یک فیلم ترسناک رفتیم ...

* پنجشنبه هفته گذشته علی ملاقلی پور پسر مرحوم رسول ملاقلی پور به حرف های تهیه کننده "روز سوم" واکنش نشان داد. او در نامه ای ادعای تهیه کننده فیلم را که در سابقه خود به تهیه کنندگی فیلم های "سفر به چزابه" و "نجات یافتگان" مرحوم ملاقلی پور اشاره می کند، کذب دانست و تیتراژ فیلم را به شهادت گرفت که او فقط دستیار کارگردان بوده است. اما تهیه کننده "روز سوم" و مجموعه برنامه های "صندلی داغ" در سیما که نامش به عنوان یکی از تهیه کنندگان و مجری طرح در تیتراژ "روز سوم" به چشم می خورد، با حضور در یک برنامه رادیویی ادعای خود را درست دانست و عنوان کرد که طبق قراری با آن مرحوم قرار بر این بوده فقط نامش به عنوان دستیار کارگردان این دو فیلم ذکر شود و افراد حرفه ای دیگری هم بر صحت ادعای او اشراف دارند. او در ادامه گفت که در زمان حیات ملاقلی پور هم این را گفته و آن مرحوم اعتراض نکرده، چون یک قرار از پیش تعیین شده بوده است.

* برنامه "صندلی داغ" شب گذشته به رپرتاژ آگهی فیلم "روز سوم"  اختصاص یافت . مهمان این برنامه پوریا پورسرخ بازیگر فیلم سینمایی "روز سوم" بود که در مقابل احمد نجفی، مجری برنامه قرار گرفت تا یک شو تبلیغاتی تمام عیار برای فیلم در حال اکران خود اجرا کند. هر چقدر خواستیم مشترک بودن تهیه کنندگان این برنامه و آن فیلم سینمایی را نادیده بگیریم و فکر ترفند تبلیغاتی برنامه برای فیلم را از ذهن بیرون کنیم، نشد. چون همه ذهن و خاطرات دیروز و امروز و فردای پورسرخ متأثر از "روز سوم" بود. بهترین خاطره او از بازیگری، سکانس برگزیده، بهترین گروه، بهترین پشت صحنه، بهترین نقش، بهترین ... که همه این بهترین ها منجر شد به راه و بیراه نمایش پشت صحنه فیلم، تمرین های پورسرخ، حوادث پشت صحنه و نهایتاً حضور مجری "صندلی داغ" در پشت صحنه "روز سوم"! این یعنی یک هماهنگی نامحسوس که اصلاً سعی نمی کند رد گم کند.

* هفته گذشته فیلم "گرداب" در یک شبکه رادیویی با حضور حسن هدایت کارگردان فیلم مورد نقد و تحلیل قرار گرفت. هدایت با ذکر این نکته جالب که تشابه اسمی او با صادق هدایت که فیلم اقتباسی از یکی از آثارش است، اتقاقی بوده ... صادقانه عنوان کرد که دلش می خواسته این تشابه اتقاقی و تصادقی نباشد. اما نکته جذاب این برنامه حضور تلفنی شهاب حسینی در برنامه بود تا از تجربه بازی در این فیلم که سه سال پیش تولید شده بگوید. ولی از آنجا که این بازیگر فیلم خود را در اکران عمومی ندیده بود، در واقع اصلاً فیلم را ندیده بود! او فقط توانست از تجربه بازی خود در یک فیلم تاریخی بگوید که برای این وجه هم حرف خاصی برای گفتن نداشت و در قیاسی مع الفارق عنوان کرد تجربه بازی در "گرداب" به حضور او در "مدار صفر درجه" کمک کرده، فقط و فقط به خاطر فضای تاریخی! احتمالاً چون این مجری / بازیگر همه نقش ها را مثل هم بازی می کند، شناسنامه نقش برایش چندان اهمیتی ندارد.

* هفته پیش در خبرها آمده بود داریوش مهرجویی قصد ساخت مجموعه "همسایه ها" را دارد. این تصمیم در پی پیدا شدن فیلمنامه گمشده وی از رمان "همسایه ها" گرفته شده که خودش ماجرای جالبی دارد. یک ماه پیش مهرجویی در گفتگویی اعلام کرده بود چند سال است فیلمنامه ای که از روی رمان "همسایه‌ها"ی احمد محمود نوشته، گم شده و خلاصه در پی آن است. چند روز بعد عباس رافعی که تازه از فیلمبرداری فیلمش در خارج از کشور بازگشته بود، با خواندن این خبر یادش می آید که چند سال است چنین فیلمنامه ای را در کشوی کناری میزش دارد که آن را کاملاً از یاد برده بوده است. او با خواندن حرف های مهرجویی خاطرات گذشته خود را مرور می کند و پس از درج نامه ای درباره چگونگی این سهل انگاری و فراموش کردن، فیلمنامه را به مهرجویی بازمی گرداند. خدا را از این بابت و خیلی از موارد دیگر شکر می کنیم ...

* هفته گذشته شبکه اول در اقدامی تحسین برانگیز دست به پخش مستندی به نام "گرگ ها" از شبکه یک سیما زد. مستندی کاملا سیاسی و بسیار جذاب که تصاویری به واقع نفسگیر را از روابط پنهان و آشکار سازمان مجاهدین خلق با حزب بعث عراق در دوره صدام و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به تصویر کشیده بود. در میان انبوه مستندهایی که شبکه‌های مختلف سیما روی آنتن خود می‌فرستند، "گرگ‌ها" با آنکه تصویر و صدایی چندان مطلوب هم نداشت، اما بینندگان پیگیر را پای گیرنده‌ها میخکوب کرد تا از طریق دوربین مخفی کار گذاشته شده در اتاق جنگ رژیم بعثی، اوج زبونی و دنائت منافقان را به تصویر بکشد. پول‌های کلانی که منافقان در هر بار فروش اطلاعات از بعثی‌ها می‌گرفتند، تلاش برای تخلیه اطلاعاتی نیروهای ایرانی، ملاقات‌های پی در پی سرکرده منافقان با افسران ارشد ارتش عراق، تجهیز مجاهدین خلق به جنگ‌افزارهای روز، سفارش اکید صدام به برآوردن تمام نیازهای منافقان، معانقه صدام با سرکردگان منافق و ... همه و همه تصاویری بود که برای نخستین‌بار از تلویزیون ایران روی آنتن رفت و تاثیر خودش را گذاشت. تلاش دست‌اندرکاران تلویزیون برای جمع‌آوری و تدوین مستند "گرگ‌ها" و اقدام رسانه ملی در پخش این مستند را ارج می‌نهیم و چشم انتظار پخش مستندهایی از این دست از شبکه‌های مختلف تلویزیون می‌مانیم.

* جمعه هفته گذشته منتقد محترم برنامه صد فیلم شبکه سه در نقد و بررسی فیلم سینمایی "پنجره مخفی" با بازی جانی دپ، این فیلم را به خاطر حضور ستاره هالیوودی یکی از آثار برتر سال 2004 و پرفروشترین فیلم آن سال پس از "مصائب مسیح" مل گیبسن معرفی کرد. فقط محض اطلاع بینندگان محترم آن برنامه عرض می‌کنیم که "پنجره مخفی" با بودجه‌ای 40 میلیون دلاری ساخته شد و حدود 48 میلیون دلار در منطقه آمریکای شمالی فروخت. حتما شما هم تصدیق می‌کنید که بین 48 میلیون دلار "پنجره مخفی" و 371 میلیون دلار "مصائب مسیح" فاصله بسیار زیاد است و حتما در این میان بوده‌اند فیلم‌هایی که بیش از 48 میلیون دلار فروخته باشند. سال 2004 فیلم های سینمایی "شرک 2" و "اسپایدرمن 2" به ترتیب با 441 و 374 میلیون دلار رده‌های اول و دوم فروش سالانه را از آن خود کردند و فیلم جنجالی مل گیبسن سوم شد. "پنجره مخفی" را در نهایت در رتبه 67 آن سال قرار گرفت.