یک کارشناس خانواده با اشاره به اینکه بخش مهمی از فرزند هراسی از کمال گرایی نشات میگیرد، گفت: این کمال گرایی افراطی در شیوه تربیت فرزند، خلاقیت و قدرت کنش مادران ما را کم کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، مریم اردبیلی در برنامه «بدون توقف» در خصوص ترس زوجین به ویژه مادران از فرزندآوری گفت: یک کمال‌گرایی افراطی بر روش‌های تربیتی ما سایه انداخته و خلاقیت و قدرت کنش مادرانه ما را کم کرده، مادر این توان و استعداد را دارد که مطالعه کند، نسخه‌های دیگران را ببیند و روش‌های تربیتی جدید خودش را ابداع کند، این مادر یک کنشگر فعال است، حتی از روی کتاب بچه‌اش را تربیت نمی‌کند، ممکن است ۱۰۰ کتاب بخواند اما این قدرت را دارد که روش تربیتی خودش را در لحظه خلق کند، چون فقط آن روش به درد بچه‌اش می‌خورد.

این کارشناس خانواده عنوان کرد: ما در الگوهای تک‌نسخه‌ای کلیشه‌ای کمال‌گرای افراطی گم می‌شویم و مادری‌مان را فراموش می‌کنیم، یک علت اصلی فرزند هراسی در جامعه ما این است، قبل از اینکه بچه‌دار شویم می‌ترسیم که نتوانیم آن‌طور که باید درست تربیتش کنیم، ما در آینده‌پژوهی یک حرفی داریم که آینده استعماری آینده من نیست، آینده‌ای که دیگران تصویر کرده‌اند، آینده من نیست، آینده خودم را خودم باید درست کنم، لذا به تعداد مادران ما تجربه تربیت وجود دارد.

وی در پاسخ به این سؤال که «هراس مادران این است که با همه آموزش‌ها و تربیت‌هایی که داشته‌اند، فرزندان با ورود به مدرسه و اجتماع با مسائل تلخ اجتماعی دیگری روبرو شوند» اظهار کرد: همین کمال‌گرایی باعث می‌شود که شما اصلاً بچه‌دار نشوید و از بچه بترسید، در واقع یک بخش جدی فرزند هراسی از کمال‌گرایی نشأت می‌گیرد، یکی از اشکالات ما تربیت ایزوله و استریلیزه است، ما باید به تدریج کودکان‌مان را با تلویزیون، دوستان، روابط، مشکلات و محیط اجتماعی آشنا کنیم، قرار است ما یک کنشگر فعال اجتماعی تربیت کنیم، متأسفانه ما در این کمال‌گرایی افراطی کودکان‌مان را به شدت مقلد بار می‌آوریم و این باعث می‌شود کودکان ما قدرت مواجهه فعال و پردازشگری دیتاهای بیرونی آنها کم شود، این بچه حتی در زمان تماشای کارتون نیز باید دیدی منتقدانه، پرسشگرانه و تحلیلگر داشته باشد، بچه‌های ما انسان‌هایی هستند در مقیاس‌های کوچک و قدرت پردازشگری و عقلانیت را در مقیاس خودشان را دارند.

عضو گروه آینده‌نگری و نظریه‌پردازی فرهنگستان علوم پزشکی کشور در خصوص این مطلب که در زمان کرونا بچه‌ها ارتباط زیادی با فضای مجازی نداشتند و به یک‌باره در معرض این ارتباط قرار گرفتند و خانواده‌ها هم مجبور به تن دادن به این اتفاق هستند، یادآور شد: اما از طرفی این اتفاق به ما نشان داد که چقدر مهم است که بتوانیم بچه‌های خود را فعال‌تر و کنشگر تر بار بیاوریم و از این کمال‌گرایی خارج شویم تا بچه‌ها هم از آن فضای ایزوله تربیتی خارج شوند، اما جالب است که در همین دوران مدیران متعددی از مدارس مختلف با من صحبت کردند که حتی من این را مبنای پژوهش قرار دادم، این افراد اذعان کردند در این هشت ماه اخیر، بیشترین مشکلات روحی از افسردگی تا اضطراب و وسواس و بی‌انگیزگی برای تحصیل در بچه‌های تک فرزند بوده و بیشترین مشکل را با بچه‌های تک فرزند داشتیم و با کمترین مشکل از این جهات در بچه‌های خانواده‌های پر فرزند روبرو بودیم.

اردبیلی همچنین ادامه داد: چون در این مدت زندگی بچه‌های خانواده‌های پر فرزند عوض نشده بود، اما آن تک فرزندان تعاملات اجتماعی خود را از دست داده بودند، ولی دغدغه ما در خصوص خانواده‌های پر فرزند این است که آن رسیدگی‌ها در آنها کمتر است اما باز هم در طولانی مدت نتیجه آموزشی آنها هم بهتر است چون مستقل‌تر و خود کارترند، چراکه مادری نبوده که مرتب کمک‌شان کند، باید توجه داشته باشیم که همین وسواس‌ها بچه‌ها را خراب می‌کند، در واقع کرونا باعث شد متوجه شویم که آموزش مجازی در خصوص بچه‌های خانواده‌های پرجمعیت بیشتر جواب داده است.

مدیرکل بانوان و خانواده استان فارس همچنین در خصوص تصور ایده‌آل‌گرایی والدین نسبت به رفتار فرزندان عنوان کرد: از بس که تعداد بچه‌ها در جامعه و خانواده‌ها کم شده، معیار بچه طبیعی را گم کردیم، یعنی اتفاقاتی که در زندگی یک بچه معمولی ممکن است رقم بخورد، از حرکات و بازی و رفتار و غذا خوردن همه زیر ذره‌بین بزرگترها است و دیگر با ۲۰ بچه دیگر مقایسه نمی‌شود بلکه با یک بچه آرمانی مقایسه می‌شود، در حالی که در گذشته حتی خطاهای بچه‌ها طبیعی‌تر بود، بسیاری از اعمال کودکان ما اشتباه نیست بلکه در واقع این تصور غلط ما از رفتار بچه‌هاست. متأسفانه الان مادری که با دو بچه بیرون از خانه می‌رود زیر بار نگاه‌های اطرافیان له می‌شود، آن‌قدر که اطرافیان حتی فامیل‌ها با وسواس روی رفتار این بچه‌ها دقت و تمرکز دارند و با دید نقادانه به اعمال آنها توجه می‌کنند.

وی در پایان نیز تصریح کرد: درست است که در گذشته با وجود خانه‌های بزرگ‌تر و خانه‌های حیاط دار امکان اینکه فرزندان بیشتری داشته باشیم و آنها هم فضای راحت‌تر و مناسب‌تری برای بازی و تفریح داشته باشند، بیشتر فراهم‌تر بود اما آیا امروز این میسر نیست که بتوانیم با زندگی در حومه شهر یا شهرستان‌های کوچک‌تر این محیط طبیعی را برای بچه‌های خود فراهم کنیم؟. از طرف دیگر هم توجه داشته باشید که در همین خانه‌های کوچک هم وقتی تعداد بچه‌ها دو یا سه تا می‌شود خودشان با هم بازی کرده و بازی خلق می‌کنند، اما بچه‌ای که تنهاست با وجود اینکه اتاقش پر از اسباب‌بازی است، حوصله بازی کردن با آنها را ندارد و مطمئن باشید که هیچ‌وقت بازی با پدر و مادر نمی‌تواند کیف بازی با یک هم‌سال را به بچه بدهد.