اکنون بیش از ۱۵ میلیون دانش‌آموز، بیش از ۶۰۰ هزار معلم، بالغ‌بر ۳.۵ میلیون دانشجو و نزدیک به ‏یکصدهزار استاد در سراسر کشور با آموزش الکترونیکی و مجازی در ارتباط هستند.

خبرگزاری مهر - گروه جامعه: دانش پورشفیعی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، در خصوص جایگاه معلم و مدرسه در روزگار کرونا نوشت:

نزدیک به یک سال از ورود ویروس کروناکووید ۱۹ – به ایران می‌گذرد. ویروسی که به مثابه یک سونامی ‏همه کشور، طبقات اجتماعی و مشاغل و کسب‌وکارها را درگیر خود کرد و با مبتلا ساختن میلیون‌ها نفر از ‏انسان‌ها و مرگ آنها در ایران و جهان، نشان داد که با کسی شوخی ندارد و هرکس آن را دست کم بگیرد، ‏راحتش نخواهد گذاشت.‏

یکی از بخش‬ های‬ از جامعه که تحت‌الشعاع این ویروس و بیماری قرار ‏گرفت، نظام آموزشی آموزش و پرورش و آموزش عالی بود؛ مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شدند و اگر هم در ‏طول یک سال گذشته برخی از مدارس به‌طور محدود باز شدند در اندک زمانی، ترجیح دادند بسته بمانند تا ‏شرایط به حالت عادی و به دوران پیش از کرونا برگردد. ‏

اکنون بیش از ۱۵ میلیون دانش‌آموز، بیش از ۶۰۰ هزار معلم، بالغ‌بر ۳.۵ میلیون دانشجو و نزدیک به ‏یکصدهزار استاد در سراسر کشور با آموزش الکترونیکی و مجازی در ارتباط هستند که در این یادداشت ‏تلاش شده تا به سه موضوع مرتبط در این‌باره پرداخته شده و تأثیرگذاری کرونا بر آنها مورد واکاوی قرار ‏گیرد.‏

۱- تا پیش از کرونا بخشی از افراد جامعه و نه همه آنها به‌دلیل ترویج نگاه کم‌ارزشی به معلم و جایگاه او که ‏درصدی از این نگاه برگرفته از کم‌توجهی دولت‌ها به این قشر از جامعه است، به این باور و پرسش رسیده ‏بودند که مگر معلمان در مدارس چه می‌کنند؟ و در ادامه می‌گفتند خانواده‌ها بیش از معلمان و در خانه ‏زحمت می‌کشند و کار اصلی را پدرها و مادرها انجام می‌دهند. گاهی هم می‌گفتند مدارس و معلمان به ‏بهانه‌های مختلف ازجمله آلودگی هوا و بارش برف تعطیل هستند پس چه زمان با بچه‌های ما کار می‌کنند؟

البته به این جملات، نقدها و جملات دیگری را هم می‌توان اضافه کرد اما نکته اصلی این است که در طول ‏یک سال اخیر دیگر کسی از این حرف‌ها نمی‌زند و جملات از حالت پرسشیِ منتقد به عاطفیِ ستایشگر و ‏تشکرآمیز تغییر کرده است.‏

چرا چنین شده است؟ آیا معلمان عوض شده‌اند یا افرادی از سیارات دیگر به زمین آمده و به دانش‌آموزان ‏این مملکت درس می‌دهند؟

در پاسخ باید گفت: خیر. تغییری انجام نشده بلکه شیوع ویروس کرونا سبب شده تا لایه‌ها و زوایای پنهان و ‏ناگفته کار و تلاش معلمان این کشور چنان به رخ کشیده شود که کسی توان نفی آن را نداشته باشد. همان ‏معلمانی که تا پایان بهمن‌ماه ۱۳۹۸ هر روز در مدرسه حاضر می‌شدند و به تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و ‏بوم می‌پرداختند از ابتدای اسفند ۱۳۹۸ تاکنون نیز، گوشی و تبلت به دست یا با رایانه و لب‌تاپ در حال ‏آموزش و پرورش دانش‌آموزان هستند و در این مدت نه خسته شدند و نه صحنه را خالی کردند و از همان ‏راه دور و به‌صورت مجازی با هنر خویش، ارتباط معنایی و عاطفی با فراگیران برقرار و مستدام کردند تا ‏علاقه و اشتیاق بچه‎ها به درس و کتاب کم نشود و رابطه‌شان با آموزش، نقصان پیدا نکند.‏

ارتباط مداوم که گاه شبانه‌روزی می‌شود، خانواده‌ها را متوجه بُعد دیگری از ارتباط بین معلم و شاگرد ساخت. ‏حضور نزدیک به یک سال بچه‌ها در خانه که به اعتراف خانواده‌هایشان آنها را خسته کرده است یادآور این ‏نکته شد که نگهداری از فرزندشان و آموزش او در مدرسه، کار ساده‌ای نبوده و نیست که اگر بود نباید ایشان ‏لحظه‌شماری کنند تا مدارس هرچه زودتر باز شود! ‏

خانواده‌ها دریافتند که نقش معلم تا چه اندازه اساسی و مهم است وقتی در همین دوران از او می‌خواهند تا با ‏فرزندشان صحبت کند و درباره فلان موضوع، متقاعدش سازد.

خانواده‌ها دریافتند مدارس و کلاس درس ‏فقط برای وقت‌گذرانی نیست چراکه حضور بچه‌ها در مدرسه و حفظ و نگهداری‌شان در آن چند ساعت، نیاز ‏به برنامه‌ریزی و هماهنگی یک مجموعه آموزشی دارد و فهمیدند که مدارس نه تنها کار آموزشی که دیگر ‏ابعاد وجودی بچه‌ها را نیز پرورش می‌دهند و ای کاش هرچه زودتر بازگشایی شوند! ‏

کم‌انگاری معلم و مدرسه با کووید ۱۹ به فراموشی سپرده شده و همگان دانستند که معلمان بیش از زمانِ در ‏اختیارشان و بیش از حقوق ناچیز دریافتی‌شان، زحمت می‌کشند و شبانه‌روز به فکر تعلیم و تربیت ‏دانش‌آموزان هستند که اگر این‌گونه نبود باید چرخه آموزش در کشوری که زیرساخت لازم برای آموزش ‏مجازی را نداشته و همچنان نیز به قدر کافی ندارد، نابود می‌شد.‏

۲- الزامی شدن آموزش از راه دور و مجازی و الکترونیکی شدن آن، جنب‌وجوشی در میان قشر معلمان، ‏آموزگاران و اساتید دانشگاه ایجاد کرد. آنان که تا پیش از این نسبت به محتوای الکترونیکی و بهره‌گیری از ‏امکانات و تولیدات آموزشی دروس مختلف، کم‌توجه و شاید بی‌توجه بودند و یا شیوه و روش بکارگیری و ‏استفاده از آن را به خوبی نمی‌دانستند به تقلا و تلاش افتادند تا کمبود و عقب‌افتادگی خود در این بخش را ‏جبران کنند. ‏

البته این غریبگی با روش‌های آموزش الکترونیک، خاص معلمان نیست بلکه نظام آموزش و پرورش و ‏آموزش عالی هم با آن تقارب چندانی نداشت که در بخش بعدی به آن پرداخته خواهد شد.‏

این دفعه هم بار اصلی کار روی دوش معلمان افتاد چراکه نه مدارس و نه مناطق، ادارات کل و حتی ‏معاونت‌های سازمان‌ها و وزارت آموزش و پرورش آمادگی و توان ساخت و تولید محتوای الکترونیکی ‏آموزشی مورد نیاز پایه‌های تحصیلی مختلف را نداشتند و این بار نیز معلمان وارد میدان شدند. اما غریبگی ‏معلمان با این مهم که نتیجه یک عقب‌افتادگی تاریخی است سبب شد تا این قشر متوجه ضعف و ناتوانی ‏خود در این‌باره شود. بر این اساس دبیران، معلمان و اساتید دانشگاه‌ها با یک تلاش فشرده دست به کار ‏یادگیری فنون و روش‌های آموزش الکترونیکی شدند.‏

درواقع کرونا این فرصت را ایجاد کرد تا همه آموزش‌دهندگان دوره‌های آموزشی در همه سطوح این الزام را ‏در خود ایجاد کنند تا با کشف کمبودها و عقب‎ماندگی‌های خود، به یادگیری در این‌باره بپردازند و با تولید ‏محتوای مناسب و مفید الکترونیکی به آموزش دانش‌آموزان و دانشجویان خود بپردازند و اکنون که نزدیک به ‏یک سال از فراگیری کرونا در کشور می‌گذرد، از نظر کمیت و کیفیت، محتوای الکترونیکی تولید شده قابل ‏مقایسه با همه سال‌های قبل از کرونا نیست. بنابراین نباید این دستاورد را دست کم گرفت چراکه ساخت و ‏تولید این حجم از محتوا نیز به وسیله معلمان و آموزگارانی انجام شده که کمترین حمایتی از سوی دستگاه ‏آموزش و پرورش نشده و هر آنچه تولید کرده‌اند با بهره‌گیری از توان جسمی، علمی و مالی و معنوی ‏خودشان بوده است. ‏

پس چنین دستاوردی را نباید نادیده گرفت و ضروری است جهش علمی و تخصصی معلمان، آموزگاران و ‏اساتید در حوزه آموزش الکترونیک را تحسین کرد و به فال نیک گرفت به این دلیل که اکنون چنین ظرفیت ‏بزرگی در این بخش ایجاد شده و آموزش‌دهندگان دارای توانایی مضاعف و مجهز به مدل‌های ارایه آموزش ‏الکترونیکی (‏WBT، آموزش همزمان و غیرهمزمان، محتوا، ارزشیابی)، روش‌های ارایه آموزش ‏الکترونیکی(تک‌گویی بر خط، شبیه‌سازی و بازی‌های الکترونیکی، تنوع، تفکیک، ارتباط دادن، دشواری) و راهکارهای آموزش الکترونیکی(‏ECP، ‏VC، ‏LMS، ‏IPTV، ‏MOOC‏) هستند.‏

۳- کرونا تلنگری بزرگ به آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور زد؛ دو دستگاه عریض و طویل آموزشی ‏که درشان بر پاشنه کم‌توجهی به آموزش‌های نوین می‌چرخید و به خود زحمت نمی‌دادند تا در این بخش ‏دست به نوآوری و خلاقیت عملی و کاربردی بزنند. نمونه بارز این بی‌توجهی را می‌توان در نداشتن وبسایت ‏فعال و به‌روز اغلب واحدهای دانشگاهی کشور که جمعیت دانشجویان برخی از آنها بالغ‌بر چندهزار نفر ‏است، دید. این موضوع درباره مدارس دولتی و حتی مدارس غیرانتفاعی نیز صادق است که اگر مدارس ‏دولتی را به‌دلیل نداشتن بودجه و اعتبار لازم بتوان از این بخش کنار گذاشت اما مدارس غیرانتفاعی و ‏غیردولتی که مبالغ قابل توجهی بابت هزینه‌های آموزشی و فوق آموزشی از خانواده‌ها دریافت می‌کنند، ‏نداشتن یک سایت اینترنتی که بتوانند روی آن محتوای آموزشی الکترونیکی خود را پیاده و بارگذاری کنند ‏جای بسی تأمل دارد! ‏

سونامی کرونا نشان داد که بخش سیاستگذار و برنامه‌ریز آموزش کشور چه در آموزش و پرورش و چه ‏آموزش عالی، آمادگی رویارویی با آن را نداشته و از کمترین آمادگی هم در این زمینه برخوردار نبود. و در ‏این کارزار هم باز معلمان و آموزگاران با از خودگذشتگی و تلاش شبانه‌روزی در حد توان کمبودها و خلاءهای زیرساختی آموزشی را پُر کردند و تا قبل از ایجاد سامانه «شاد» با شبکه‌های اجتماعی در دسترس، ‏اجازه ندادند جریان تعلیم و تربیت به تعویق بیفتد.‏

کرونا سبب شد تا واحدهای دانشگاهی به تکاپو برای به‌روز کردن وبسایت‌های خود بیفتند و برای ‏دانشجویانشان نام کاربری و رمز عبور جدید جهت حضور در کلاس‌های مجازی تعریف کنند. از آن سو ‏وزارت آموزش و پرورش هم با راه‌اندازی شاد (شبکه آموزشی دانش‌آموز) به‌صورت رسمی و استاندارد ‏دانش‌آموزان را در مسیر آموزش الکترونیکی و مجازی قرار داد اگرچه این سامانه هنوز هم به آن سطح ‏مناسب از عملکرد خود نرسیده و همچنان با کندی در بارگذاری و نمایش محتواهای آموزشی روبه‌روست و ‏آموزش‌دهندگان و آموزش‌گیران را دچار اتلاف زمان و از دست دادن بخشی از آموزش‌های ارایه شده ‏می‌کند.‏

از سوی دیگر مدارس غیردولتی و حتی مدارس دولتی به فکر افتادند تا از پلتفرم‌ها و نرم‌افزارهای آموزشی ‏مورد تأیید داخلی و بین‌المللی استفاده کنند تا بهتر و بیش از پیش به آموزش دانش‌آموزان خود بپردازند و در ‏این راه به موفقیت‌های مطلوبی هم دست پیدا کردند و با همراهی و استقبال خانواده‌ها روبه‌رو شدند. ‏بهره‌گیری از پلتفرم سیستم مدیریت یادگیری یا سیستم مدیریت دروس(‏LMS‏)، سمیم، اسکای روم و … این ‏امکان را در اختیار مدارس، دانشگاه‌ها، معلمان، آموزگاران، دبیران، دانش‌آموزان، دانشجویان و خانواده‌ها قرار ‏داد تا قرابت بیش تری به محتوا و آموزش الکترونیکی پیدا کنند و به این باور برسند که در کنار و همراه ‏آموزش فیزیکی و حضوری می‎توان به نحو مطلوب از آن آموزش‌ها نیز بهره برد.‏

اکنون دیگر نباید نگران تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها از آلودگی هوا یا تعطیلات ناخواسته دیگر شد چراکه ‏سونامی کرونا سبب شد تا زیرساخت‌های آموزش مجازی و الکترونیکی در نظام آموزش و پرورش و ‏آموزش عالی فراهم شده و بهره‎برداران و بهره‌گیران از آن – معلمان، مدارس و دانشگاه‌ها – آمادگی لازم ‏برای استفاده از آن را پیدا کنند با این همه حضور در مدرسه و دانشگاه و ارتباط مستقیم با معلم و استاد با ‏هیچ پلتفرم و نرم‌افزاری جایگزین نمی‌شود و باید قدردان تلاش و زحمت همه آموزگاران و اساتید بود.