به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «چالشهای اقتصادی ناشران در دوران کرونا» با حضور سیدعلیرضا بهشتی (مدیر نشر روزنه) و با دبیری مصطفی اسدزاده (عضو پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) بهصورت مجازی برگزار شد.
علیرضا بهشتی در ابتدای سخنان خود درباره آثار کرونا بر حوزه نشر گفت: هر تهدیدی اگر درست به آن نگاه شود یک فرصت است. کرونا هم میتواند همینطور باشد. از طرف دیگر اقتصاد نشر هم، خیلی اقتصاد نحیفی است. وقتی اقتصادهای بزرگی مثل خودروسازی دچار آسیب میشوند، دیگر از نشر چه انتظاری میتوان داشت. وقتی کرونا آمد، ابتدا یک وحشتی بر همه غالب شد. ما فروش شب عید خود را از دست دادیم. فروردین هم برای ناشران ماه خوبی نبود. همچنین تعطیلی نمایشگاه کتاب را داشتیم. به غیر از این موارد، موزعین در این شرایط، در پاس کردن چکهایشان، خیلی دچار مشکل شدند. ما در این شرایط مجبور شدیم از جاهای دیگر پول تزریق کنیم تا این بحران را رد کنیم. با این حال ما هیچ چک برگشتی نداشتیم. موزعین هم در اوایل اردیبهشت با اینکه میگفتند انتظار پرداخت از ما نداشته باشید، در اواخر این ماه شروع به پرداخت تعهدات خود کردند.
مدیر نشر روزنه یکی از مشکلات حوزه نشر را عدم استقلال آن خواند و تصریح کرد: یک مشکلی که در صنعت نشر داریم این است که روی پای خود نیستیم. کسی که ضعیف باشد، در چنین شرایطی وضعیتش بدتر میشود. فکر میکنم خیلی از ناشران ضعیف در این دوره کنار رفتند. چون ما وابسته به یارانهها و حمایتها هستیم، طبعاً ضعیفتر و در مقابل بحرانها آسیبپذیرتر هستیم.
و با اشاره به اصول و شیوه حمایت از یک صنعت با استناد به علم اقتصاد، افزود: کتاب یک موجود معصومیست و همه فکر میکنند خوب است که از آن حمایت شود اما مطابق آنچه که در علم اقتصاد است، هر بخشی که به آن یارانه تعلق میگیرد، برای اینکه یارانه حمایتی موجب ضعف آن بخش نشود، ضمن اینکه باید هدفمند باشد، باید حتماً موقت باشد چراکه اگر ادامهدار باشد، تنبلی پیش میآید و درنهایت ممکن است به رانت تبدیل شود. به نظر میرسد که همین مسأله منجربه ضعف صنعت نشر شده است. به نظرم نکته مهمتر این است که یارانهها، برای حل مشکل مهم صنعت نشر، هدفگیری شوند. یارانهها متوجه مشکل اصلی نشر نیستند. اگر یارانهها موقت و متوجه مشکل اصلی نشر باشند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
بهشتی با بیان اینکه مشکل اصلی نشر، مشکل توزیع است، عنوان کرد: ما هشتاد میلیون جمعیت داریم که از این جمعیت، به اندازه ۴ میلیون نفر دسترسی به کتاب ندارند. بهترین اقدامی که شاید در طول سی سال گذشته در این زمینه شده، نمایشگاه مجازی کتاب بوده است. این نمایشگاه نشان داد که مسأله قابل حل است و این امیدواری را ایجاد کرد که بتوانند از این به بعد، آن سوبسیدها را متوجه مشکل اصلی کنند.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا نگاه اقتصادی به تولید کتاب در کشور ما همچنان ضعیف است، اظهار داشت: کتاب در کشور ما یک موجود معصومی است و همین معصومیت باعث میشود ناشران با آن نگاه اقتصادی وارد این عرصه نشوند. اما برای اینکه در این زمینه موفق باشیم، باید ناشران اقتصادی قدرتمند داشته باشیم. نشر در دنیا یک صنعت کاملاً سودده است؛ هم برای ناشر و هم برای نویسنده. در دنیا از یک مدل اقتصادی پیشرفته و مدرن استفاده میکنند که باعث میشود به آینده صنعت نشر امیدوار شویم. در صنعت نشر، باید رفتار اقتصادی جدی گرفته شود و بخش خصوصی مسئولیت آن را برعهده بگیرد.
این ناشر درباره چه باید کردهای دولت متذکر شد: دوران کرونا یک دوران استثناییست و قطعاً دولت باید به داد ما برسد. دولت در این زمینه حمایتهایی ازقبیل دادن وام و غیره به ناشران داشته اما بایستی هر گونه کمکی، موقت و زمان آن معلوم باشد. به طور مثال دولت اعلام کند که این کمکها برای سه سال است تا ناشر تکلیف خود را بداند و طوفانهای خود را در این مدت رد کند. دولت باید با یک تحلیل عمیق از وضعیت نشر، کمک کند که متأسفانه این کمکها با نگاه به چشمانداز آن مشکل در آینده، صورت نمیگیرد. در زمینه نمایشگاه مجازی نیز، باید تلاش شود زیرساختهای آن حفظ شود چراکه نمایشگاه، مشکل توزیع را حل میکند. لذا نباید زیرساخت نمایشگاه برچیده شود و امیدواریم دوباره این تجربه را در اردیبهشتماه هم داشته باشیم چرا که اگر دوباره تکرار شود، قطعاً ادامهدار خواهد بود. در این مسیر نیز مسئولین میتوانند با الهام از تجربههای دیگر مثل آمازون، نقاط ضعف آن را حل کنند و امیدواریم تغییر دولت، باعث از بین رفتن آن نشود.
بهشتی در پایان با اعلام نارضایتی خود از بحث تبلیغات گفت: ما تبلیغ میکنیم ولی راضی نیستیم. چراکه این تبلیغ معمولاً با اهدافی ازجمله تقلید از نشریه کتاب جهان یا عقب نماندن از همکاران خود، صورت میگیرد. این تبلیغات، تبلیغی نیست که منجربه افزایش فروش ما شود. اگر بهطور مثال یک تومن تبلیغ میکنیم، باید ۱۰ برابر سود فروش داشته باشیم ولی اینطور نیست. مشکل اصلی ما در تبلیغات این است که، کتابفروش ۳۰۰۰ ظرفیت فروش دارد، درحالیکه ۱۰۰ هزار کتاب در سال تولید میشود. بنابراین هر چقدر هم تبلیغ شود، کتابفروش به این تعداد نمیرسد. پس میتوانیم بگوییم مشکل اول ما در این زمینه، تعداد عناوین است که به صورت سرطانی، زیاد است. همین مسأله باعث شده ۱۴ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی نسبت به کتاب، بیاعتماد شوند و منتظر پیشنهاد کتابی ازسوی دوستان و آشنایان خود بمانند. پس ما بخش مهمی از تبلیغات خود را باید متوجه حل این مشکل کنیم. مسأله دیگر، موضوع نقد کتاب است که باید آن را خیلی جدی بگیریم. اگر ما بخواهیم درست تبلیغ کنیم، باید روی نقد کتاب سرمایهگذاری جدی کنیم.