خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - مهدی شکیبایی: در خصوص انتخابات سوریه که قرار است به زودی در این کشور برگزار شود، چند نکته حائز اهمیت وجود دارد که از جمله میتوان به حرکت این کشور به سمت دمکراسی حداکثری با حضور چندین حزب اشاره کرد.
۱- انتخابات در هر جامعهای در واقع بیانگر مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود است و دولتهایی که از بستر انتخابات متولد میشوند در حقیقت نمایانگر اراده مردم بوده و این دولتها مشروعیت مردمی و انتخابی دارند.
با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری سوریه بر اساس تغییرات سال ۲۰۱۲ انجام میشود میتوان گفت نظام سوریه نسبت به گذشته خود روند رو به تکامل داشته است. چرا که برخلاف گذشته که تنها یک حزب مشروعیت داشت اکنون احزاب متعدد میتوانند در یک رقابت مساوی برای کسب قدرت تلاش کرده و خود را در معرض آراء انتخابی مردم قرار دهند. دولت سوریه از این حیث از بسیاری از رژیمهای عربی منطقه بالاتر است چرا که در این رژیمها رأی و نظر مردم اساساً محلی از اعراب در تصمیم گیری ها و حوزه تقنین ندارد.
دولت سوریه بیش از ۱۰ سال است که درگیر جنگ با تروریستها است. تروریستهایی که مدیریت آنها در دست آمریکا، اسرائیل و برخی از رژیمهای عربی منطقه و ترکیه و حتی برخی قدرتهای اروپایی است. همه تلاش این جریان ضد سوری آن بود که نظام فعلی سوریه را نامشروع معرفی کنند اما برگزاری انتخابات همه این تلاشها را خنثی میسازد و تردیدی نیست که دولت منتخب مردمی سوریه با قدرت بیشتری در تحولات کشور خصوصاً مقابله با تروریستها و مداخلات خارجی نقش آفرینی میکند و عمده تلاش دشمنان را در منزوی سازی نظام خنثی میکند.
هر چند دشمنان ملت سوریه با توجه به همین نگرانی است که تلاش میکنند تا این انتخابات را زیر سوال ببرند و یا در مقاطعی با تشدید بحرانهای درگیری در مناطق مختلف و حتی حملات تروریستی در شهرهای بزرگی مانند حلب و دمشق میکوشند شرایط را بگونه ای دیگر رقم بزنند.
۲- اساساً یکی از مهمترین اهداف جنگ تروریستی تغییر نظام سوریه از یک نظام مقاوم در برابر اسرائیل به یک نظام سازشکار بوده است اما با مقاومت مردم و دولت و ارتش سوریه شرایط تغییر کرد و سقوط نظام امری غیر ممکن شده است لذا تلاش برای تفکیک کشور و ایجاد کانونهای بحرانی و خارج از کنترل دولت در دستور کار قرار گرفته است.
باید توجه داشت سوریه حلقه مهم اتصال شرق و غرب محور مقاومت است با حذف تغییر نظام عملاً شرق و غرب محور مقاومت از هم جدا شده و شرایط پشتیبانی از غرب با محدودیتهای بسیار زیادی روبرو میشد. در حقیقت جنگ تروریستی در سوریه بر اساس نیازهای امنیتی اسرائیل راه افتاده بود. ایران با درک درست این موضوع فوراً به درخواست کمک ارتش و دولت سوریه پاسخ داد و با ارائه کمک اجازه سقوط نظام مقاوم سوریه را نداد.
دشمن اما در تلاش برای تفکیک کشور سوریه عملاً تلاش دارد تا در مسیر شکل گیری اتصال زمینی تهران، بغداد، دمشق و بیروت مانع ایجاد کند. از سوی دیگر با سرقت ثروت نفتی سوریه هزینههای مداخلات خود در منطقه را از جیب مردم سوریه و البته عراق برداشت کند. یعنی هم جنگ را به منطقه تحمیل کرده و هم هزینه آن را از جیب مردم منطقه برداشت کند.
۳- دولت سوریه با کمک محور مقاومت نه تنها سقوط نکرد بلکه با توجه به تجاربی که آموخت و نیز تقویت خود در حوزه تسلیحات و تجهیزات بسیار قویتر از گذشته شده است. همچنین با توجه به اینکه هدف اصلی دشمنان از تولید و ادامه جنگ در سوریه تغییر شرایط به نفع نیازهای امنیتی اسرائیل، هنوز پیگیری میشود، تقویت و گسترش روابط با همپیمانان به عنوان یک اولویت مطرح است.
اسرائیل با تداوم حملات خود به سوریه تلاش دارد تا ضمن اینکه به نوعی در یکسره سازی بحران تروریستی و پاکسازی کشور از تروریست ها توسط دولت و ارتش جلوگیری کند به نوعی هم از تقویت ارتش جلوگیری کند و هم به زعم خود هزینههای حضور همپیمانان سوریه در سوریه و نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی را افزایش دهد و البته بخشی از این اقدامات مصرف داخلی نیز دارد.
هر چند دشمن صهیونیستی تحرکات نظامی چندی در منطقه دارد اما واقعیت آن است از ورود به جنگ کامل نگرانی دارد زیرا هم شرایط داخلی یعنی ناپایداریهای سیاسی و نیز شرایط همه گیری کرونا و وضعیت بد اقتصادی و هم اینکه حلقههای محور مقاومت توان بالایی در بعد نظامی کسب کرده اند که مجموعه اینها صهیونیستها را از ورود به یک جنگ فراگیر نگران کرده است.