متأسفانه در ایران به دلیل نبود درک درست از فرایند تاریخ شفاهی، بیشتر مراکز مطالعاتی و نهادهای متولی تاریخ شفاهی آنچه منتشر می‌کنند متن‌های خام و فاقد اعتبار است.

به گزارش خبرنگار مهر محسن کاظمی نویسنده و محقق تاریخ شفاهی کشورمان در یادداشتی به بحث تاریخ شفاهی و لزوم نگاه درست به آن پرداخته است.

تاریخ شفاهی وضعیت بغرنجی در کشور را طی می‌کند، از سویی هیاهو برای آن از سوی مراکز و نهادها بلند است، از سویی دیگر به قربانگاه برده می‌شود. قضاوت‌ها و برخوردهای صفر و صدی به عنوان یک معضل فرهنگی در جامعه ایران، مدتی است گریبان تاریخ شفاهی را نیز گرفته است.

در واقعه انتشار مصاحبه دکتر محمد جواد ظریف در رسانه‌های اپوزیسیون، مسئولان امر به جای آنکه در پی آسیب‌شناسی و پر کردن حفره‌های امنیتی و رفع خلاءهای حقوقی باشند، به یک‌باره در پی حذف صورت مسأله برآمده و خواهان حذف و تعطیلی پروژه تاریخ شفاهی عملکرد دولت هستند، تا به این شکل شانه از زیر بار مسئولیت حقوقی آن خانه خالی کنند.

مصاحبه‌ تاریخ شفاهی در بستری کاملاً بین‌الاذهانی شکل می‌گیرد. بر فضای ذهنی راوی (مصاحبه‌شونده) و مورخ (مصاحبه‌گر)، چارچوب‌های فکری، روحی، روانی و هنجارهای جامعه‌ی زیسته و تربیت یافته، و نیز داده‌ها و اطلاعات متمرکز و پراکنده مؤثر هستند. مصاحبه گرچه رکن مهم تاریخ شفاهی است، اما همه آن نیست، فقط بخشی از فرآیند تاریخ شفاهی است. برای این‌که متن مصاحبه‌ای تبدیل به «تاریخ» شفاهی شود، باید از مراحل پیاده‌سازی، آرشیو، کنترل و مقابله، نمایه‌سازی، گویاسازی و تحقیق، و تدوین و ... عبور کند. تدوین فقط ناظر به متن مکتوب کتاب نیست، بلکه شامل تنظیم و سره کردن محصول تاریخ شفاهی در مدیاهای مختلفی است که دست مخاطب را می‌گیرد.

رعایت مراحل پیچیده تاریخ شفاهی از آن روست تا متنی معتبر و معتنابه تولید شود. از آنجا که مصاحبه تحت تأثیر فضای بین‌الاذهانی است، نمی‌تواند بی‌عیب و بی‌نقص باشد. توانایی ذهنی راوی و مورخ محدود است، و وقایع تنها از «زاویه دید» ذهنِ دیده‌بان آن‌ها روایت می‌شود. بر این محدویت، باید نقایص مهارتی و فنی، اختلال رفتاری، علایق و سلایق عاملان مصاحبه، و فاکتورها و ریزفاکتورهای بسیاری را افزود، که شرح آن‌ها در حوصله این یادداشت نیست. از این روست که مصاحبه نیاز به غربال‌گری دارد، و از همین جاست که یکی از تفاوت‌های مصاحبه تاریخ شفاهی با دیگر مصاحبه‌ها پیش می‌آید. بخشی از غربال‌گری سر صحنه مصاحبه در چالش‌های پیش آمده میان مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده صورت می‌گیرد، اما بخش عمده صحت سنجی یا به عبارتی رواسازی پس از مصاحبه محوری، از طریق سنجش اعتبار بیرونی، اعتبار درونی و انتقال‌پذیری صورت می‌گیرد تا مصاحبه بتواند به درجه‌ی بالای قابلیت اطمینان برسد، و وارد مرحله‌ی تأییدپذیری شود.

متأسفانه در ایران به دلیل نبود درک درست از فرایند تاریخ شفاهی، بیشتر مراکز مطالعاتی و نهادهای متولی تاریخ شفاهی آنچه منتشر می‌کنند متن‌های خام و فاقد اعتبار است؛ و در آینده بلایی که در داوری‌ها و ارزیابی‌ها بر سر انتشار متن مصاحبه رواسازی و اعتبار سنجی نشده‌ی دکتر ظریف آمد بر سر آن‌ها نیز آوار خواهد شد.

در مصاحبه منتشر شده ظریف، اشکال بر سر اصل و اساس پروژه تاریخ شفاهی نیست، بلکه اشکال بر اختلالی است که بدون در نظر داشتن دیگر مراحل فرایند تاریخ شفاهی این طرح رخ داد، و متن مصاحبه بدون طی مرحله رواسازی منتشر شد. به راستی دریغ و درد است که به سبب ندانم‌کاری اصل چنین پروژه‌ای آسیب ببیند، و حافظه تاریخی یک ملت از داده‌ها و اطلاعات آن تهی گردد، که اگر چنین شود و این نمط بر دیگر پروژه‌های تاریخ شفاهی سرایت کند، نه از حافظه جمعی چیزی می‌ماند، و نه هویتی برای دفاع در تاریخ.

پیشنهاد است به جای توقف پروژه ارزشمند «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید»، منافذ و مفرهای نَشت و درز مصاحبه‌های خام مسدود، و متخصصان و خبرگان تاریخ شفاهی برای صحت سنجی پای کار آورده شوند. این توصیه‌ای است به تمام نهادها و مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی دست‌اندرکار تاریخ شفاهی در ایران.

لطفا صورت مسأله را پاک نکنید، آسیب‌شناسی را دریابید.