خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - مهدی عزیزی: مقاومت در فلسطین به نقطه جدیدی رسیده است. وقتی میگوئیم مقاومت در فلسطین تنها محدود به یک مساحت جغرافیایی آن هم در نوارغزه نیست.
فلسطین در این نبرد یعنی غزه، کرانه باختری، قدس و مناطق ۱۹۴۸ و حتی فراتر از آن محیط پیرامونی فلسطین. شرایط بگونه ای متفاوت است که حتی برای مراکز امنیتی و اطلاعاتی غافلگیر کننده بود. تغییر معادله از بازدارندگی مؤثر به حمله در برابر حمله.
معادلهای که بی تردید اسرائیلیها را مجبور خواهد کرد تا در چند روز آینده تن به آتش بس بدهند. اما بنظر میرسد این بار مانند گذشته شروط و سطح خواستههای مقاومت تغییر ویژه ای دارد.
ویژگیهای میدانی و توانمندی جدید موشکی
منطقه شیخ جراح آغاز این ماجرا بود. جایی که چند روزی است منازل ساکنان آن توسط شهرک نشینان یا مصادره میشد یا تخریب. مقاومت در غزه وارد میدان میشود. ضرب الاجل چند ساعته تعیین میکند؛ شلیک موشکی از تمامی نقاط نوارغزه آغاز میشود.
مساحتی که بشدت هر ترددی در آن تحت کنترل است، در مدت ۲ دقیقه بیش از ۱۰۰ موشک بسمت اهداف تعیین شده پرتاب میشود.
موشکهایی که این بار هدفمندتر است. حاشیه خطا کمتر است و اهداف نظامی، زیرساختها و فرودگاههای بین المللی هدف اصلی قرار میگیرند.
این در حالی است که درصد کمی از این موشکها توسط سامانه گنبد آهنین رهگیری شد. بیش از ۲ هزار موشک شلیک شد. یعنی دو برابر موشکهایی که در جنگ ۵۱ روزه بسمت مناطق اشغالی اصابت شد.
موشکهای مقاومت توانست از ۴ حلقه سامانه ضد موشکی عبور کند. از گنبد آهنین گرفته تا فلاخن داود که برای رهگیری موشکهای بالستیک با برد کوتاه تا پاتریوت و سامانه تاد که برای دور برد استفاده میشود، هیچ کدام نتوانست مانع اصابت حجم و تراکم موشکهای مقاومت شود.
از سویی دیگر بیش از دو سوم مناطق اسرائیلی و تل آویو در دسترس مقاومت قرار گرفت. بیش از ۲ میلیون شهرک نشین صهیونیست در اطراف نوارغزه به پناهگاهها گریختند.
بروز ظرفیتهای جدید جهانی ضد اسرائیلی در جهان
موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد، بروز ظرفیتهای جدید جهانی و نیز نوع واکنش به رفتار جنون آمیز رژیم صهیونیستی بود. اگر چه در گذشته و بویژه از سال ۲۰۰۶ بر حجم این اعتراضات و آگاهی عمومی افزوده شد اما این بار تفاوت عمدهای داشت.
لبنانیها با عبور از فنسها در مرزهای اشغالی، پرچم رژیم صهیونیستی را به زیر کشیدند. اردنیها از مرزهای فلسطین عبور کردند. عراقیها بیشتر از گذشته به این موج پیوستند. شهرهای اروپا به محلی برای تجمع نفرت انگیز از اسرائیل تبدیل شد. از کپنهاگ گرفته تا سیدنی همه به این موج پیوستند.
احیای مقاومت بعد از فرایند عادی سازی روابط
مهمترین اتفاقی که در این نبرد رخ داد این بود که بار دیگر مقاومت که به نظر میرسید در فرآیند عادیسازی کمرنگ شده است یا دست کم برای اعتبار زدایی و نیز کاهش روحیه مردم فلسطین بر آن تمرکز شد، اینچنین احیا شد. این نبرد، تارهای سست معامله قرن و طرح الحاق و انتقال سفارت و روند عادی سازی را بر باد داد و دوباره شرایطی برای زنده نگه داشتن و احیای مقاومت آن هم در تمامی جغرافیای فلسطین و تمامی سلیقههای سیاسی جریانهای مقاومت شکل گرفت.
سکوت اردوگاه سازش و بازنگری در ارزیابیها
اردوگاه سازش تقریباً در برابر این تجاوزات و کشتار سکوت کرد و اگر انتخابات فلسطین برگزار میشد، همان اندک اقبالی را که داشت از دست داد. کشورهای عربی تحت فشار افکار عمومی مجبور به صدور بیانیه شدند و شاید هم در ارزیابیهای خود بازنگری کنند و این پرسش مطرح میشود چگونه رژیمی که نمیتواند در برابر حماس و جهاد و گروههای دیگر مقاومت بایستد میتواند حیات سیاسی آنها را تضمین کند.
هم تکمیلی مقاومت در یک نقطه مشترک
بجز توانمندی نظامی و توازن وحشت از سوی گروههای مقاومت که یک مانع و قدرت بازدارندگی مؤثر در برابر رژیم صهیونیستی ایجاد کرد باید گفت مهمترین ویژگی نبرد این روزهای مقاومت فلسطینی، هم تکمیلی و هم افزایی در یک نقطه مشترک است با جغرافیای متفاوت.
از غزه تا کرانه باختری و قدس گرفته تا مناطق ۱۹۴۸ که در اختیار رژیم صهیونیستی و عمق امنیتی رژیم به شمار میرود، هدف مقاومت است.
نکته بعدی اینکه هر اندازه که حملات رژیم صهیونیستی تشدید میشود مقاومت نیز به حملات خود ادامه میدهد.
و این به معنای تغییر راهبرد مبارزه از معادله بازدارندگی مؤثر به معادله حمله در برابر حمله است. افزون بر آن که امروز تمامی سرزمینهای اشغالی و مناطق اسرائیلی یک هدف برای مقاومت است.
وضعیت نابهمگون و نابسامان اجتماعی و سیاسی رژیم صهیونیستی
عامل دیگری که میتوان از آن به عنوان یک تفاوت عمده با رویدادهای گذشته اشاره کرد، این است که جامعه صهیونیستی این روزها به ویژه در ماههای اخیر به شدت دچار بحران سیاسی و اجتماعی است تا آنجا که تنها در یک سال چهار انتخابات برگزار شده است و افق روشنی وجود ندارد.
با نگاهی به روحیه روانی جامعه صهیونیستی میتوان به خوبی دریافت که این جامعه از هم گسسته و اعتماد به نفس خود را از دست داده است و این موضوع به دلیل این است که جامعه صهیونیستی بر اساس مؤلفههای تشکیلی یک ملت ایجاد نشده است بلکه یک جامعه اجارهای و عاریتی است که با قدرت نظامی برای حفظ آن تلاش شده است.
نکته مهم اینجاست که این جامعه اعتماد به نفس خود را از تجهیزات و قدرت نظامی میگیرد و اساساً دارای انگیزهای برای رویارویی با بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیست.
تلفات در جبهه رژیم صهیونیستی
اگرچه رژیم صهیونیستی و رسانههای آن همواره از ارائه آمار درست تلفات در نبرد مقاومت خودداری میکنند اما در این چند روز بیش از چهارده صهیونیست به هلاکت رسیدند که حدود ۴ تن از آنها افسران امنیتی بلندپایه بودند که به آنها اشارهای نشد.
بنابراین به نظر میرسد که در ساعتهای آینده رژیم صهیونیستی با توسل به سازمانهای بین المللی و کشورهای عربی مانند مصر از آن بخواهد تا یک آتش بس برقرار شود.
به ویژه این که مصریها در آغاز واکنش مقاومت به حملات رژیم صهیونیستی به جای ایستادن در کنار مردم فلسطین، مقاومت را مورد سرزنش قرار دادند.
شروط مقاومت برای پایان درگیری
اگرچه به نظر میرسد که روزهای آینده شاید در ۴۸ ساعت دیگر رژیم صهیونیستی تن به آتش بس دهد و از سویی این بار شروط مقاومت متفاوت و سطح خواستههای آن فراتر از گذشته خواهد بود.