به گزارش خبرنگار مهر، برنامه 90 درشرایطی از روی یک نمونه ایتالیایی الگو برداری و پا به عرصه برنامه های تلویزیونی کشورمان گذاشت که با توجه به نقاط ضعف فراوان در زمینه داوری و حاشیه های فراوان درعرصه باشگاهی، خیلی زود به یک نیاز تبدیل شد. با این حال امروز می بینیم که حاشیه سازی و جنجال سازی برای پیشبرد این برنامه به یک نیازتبدیل شده و مسئولان برنامه به جای اینکه به فکربرطرف کردن مشکلات حاشیه ای ورزش و فوتبال باشند، تنور این برنامه را با جنجال سازی داغ می کنند.
فردوسی پورمجری این برنامه پربیننده، امروز دیگر با گذشته تفاوت آشکاری کرده و مدام در پی آن است که میهمانان برنامه - چه حضوری و چه تلفنی - را به آن سویی سوق دهد که در نهایت منجر به شفاف سازی از جانب او شود. با عنایت به اینکه اصل شفاف سازی قابل تقدیر است اما نباید فراموش کرد که همین شفاف سازی هم باید پیرو قاعده و منطقی باشد و هدف غایی آن ، از میان برداشتن باری از مشکلات ورزش باشد و نه اینکه مشکلی بر مشکلات بیفزاید. به زعم نویسنده ، شفاف سازی به رویه ای اطلاق نمی شود که این مجری جوان در پیش گرفته است.
بسیاری از اوقات در لفافه بودن یک موضوع بهتر از آشکار بودن آن است. به هر حال با توجه به در نظر گرفتن ظرفیت های فرهنگی و اجتماعی ، بعضا شاهد این هستیم که پرده از بعضی مسائل برداشته نشود بهتر است. به عنوان مثال در انگلستان یک گزارشگر تا آن حد مجاز است تا از طریق تریبون عمومی از روابط غیر اخلاقی یک ورزشکار پرده بردارد اما این قضیه در جامعه ما مصداق پیدا نمی کند. کما اینکه اگر بخواهیم برخی ملاحظات را کنار بگذاریم نه از تاک نشانی می ماند و نه از " تاک نشان". اگر قرار است بر فرض مثال حقیقتی در خصوص یک شخصیت ورزشی به اطلاع همگان برسد باید به عوامل علی و معلولی آن نیز پرداخته شود اما این برنامه هرگز مجال این را ندارد و با جمله کلیشه ای مجری:" ببخشید اگر می شود خیلی کوتاه، وقت نداریم" حق مطلب ادا نمی شود.
فردوسی پور در برنامه این هفته 90 از حجازی به عنوان میهمان برنامه دعوت کرده بود تا ابهامات موجود در باشگاه استقلال را برطرف کند اما در ادامه، برای اینکه بار هیجانی برنامه بالا برود ، ذهنیات خود را به سرمربی استقلال القا می کند. به عنوان مثال او در جایی از حجازی پرسید آیا برای موفقیت استقلال، 3 سال زمان می خواهد و بعد پای امیر قلعه نویی را به میان کشید و گفت مثل او که 3 سال زمان خواست. فردوسی پور در ادامه به همین امر بسنده نکرد و مرتب از حجازی می خواست در خصوص استقلال و موقعیت این تیم در پایان فصل گمانه زنی کند و بعد ادامه داد:" شما مثل افشین قطبی، قول قهرمانی نمی دهید؟"
آیا ونگرها، مورینیوها، فرگوسن ها، شوسترها ، هیتزفیلدها و ... که همگی به نوعی - یا صراحتا یا تلویحا - تیم هایشان را مدعی قهرمانی دانسته اند باید در یک برنامه تلویزیونی به یک مجری برنامه سوال و جواب پس بدهند؟ |
واقعا چه اهمیتی دارد که مربیان چه قول هایی می دهند و آیا در فوتبال روز دنیا که فردوسی پور مدعی است از آن اطلاع کامل دارد، ونگرها، مورینیوها، فرگوسن ها، شوسترها، هیتزفیلدها و ... که همگی به نوعی - یا صراحتا یا تلویحا - تیم هایشان را مدعی قهرمانی دانسته اند باید در یک برنامه تلویزیونی به یک مجری برنامه سوال و جواب پس بدهند؟ نه چنین نیست. در واقع برنامه 90 محلی شده برای اینکه گاف های دیگران را بزرگنمایی کند و مچ گیری را سرلوحه کار خود قرار داده است. مجری این برنامه زمانی آجرلو مدیرعامل وقت پاس را در شرایطی قرار داد که او پاس را قهرمان بلامنازع بداند حال آنکه استقلال قهرمان آن فصل از رقابت ها شد و از سویی هر دفعه از مجید جلالی قول می گرفت که آیا او سرانجام تیم شهید قندی را در لیگ برتر نگه می دارد یا نه و او هم بر حسب وظیفه ، می گفت این کار را انجام می دهد و در نهایت همچون آجرلو نتوانست به وعده اش وفا کند تا از این حیث نزد هواداران سرافکنده شود.
اکبر میثاقیان در بازی با پرسپولیس و در حالی که از دوربین غافل بود، با دست و لگد به سر و پای بازیکن خود کوبید و فردوسی پور این موضوع را که قرار بود فقط عده معدودی از آن مطلع باشند، علنی کرد. گویا فردوسی پور "نمایش ترومن" با بازی جیم کری را دیده و ای کاش میثاقیان هم این فیلم را دیده بود تا به قول مجری برنامه 90، مراقب انبوه دوربین هایی می بود که در اطراف و اکناف ما آدم ها قرار دارد. اکنون سوال اینجاست در برنامه ای که مدام بر بازی جوانمردانه و پهلوانی تاکید می شود آیا رسم جوانمردی بود موقعیت یک مربی که دچار چنین خبطی شده اینچنین به مخاطره افتد و به معرض دید عموم گذاشته شود؟
جان کلام اینکه برنامه 90 از هدف اولیه خود دور شده و تنور خود را با جنجال و حاشیه داغ می کند و جالب اینکه مجری این برنامه از همان ابتدا با این جمله که " امشب حتما پای برنامه ما بنشینید چون..." به سان فروشنده ای می ماند که دست ها را به هم می کوبد تا محصول خود را عرضه کند اما به چه قیمتی؟!