او علاوه بر اینکه در جنگ درخشید بعدها که در سطح منطقه نیازمند توسعه سیاست و دفاع از اسلام بودیم، نقش اول در این زمینه را ایفا کرد. خاورمیانه و جهان اسلام مدیون خدمات حاج قاسم است.

خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست - زینب رجایی: دور و برش حسابی شلوغ است؛ اما موضوع مصاحبه را که می‌شنود می‌گوید پشت خط بمانم. گفتم که می‌خواهم گفتگوی حضوری داشته باشیم اما قرار است تا یک هفته کرمان بماند، خودش می‌خواهد گفتگو را تلفنی انجام دهیم و می‌گوید هرچقدر زمان نیاز باشد سوالات این سوژه را پاسخ می‌دهد.

لابلای حرف‌هایش، مدام صدا می‌زند «نفر بعدی»؛ اگر نمی‌دانستم با یک نماینده مجلس تماس گرفته‌ام گمان می‌کردم پشت خط مطب یک دکتر هستم؛ به یک نفر درباره دریافت وام توضیح می‌دهد و دیگری را به فلان نهاد ارجاع می‌دهد تا بتواند ادامه کارهایش را پیگیری کند.

وقتی گوشه به گوشه به دنبال یکی از هم‌رزمان و هم‌نشینان «سردار سلیمانی» می‌گشتم، به آن ضرب‌المثل رسیدم که می‌گویند: «آب در کوزه و ما گِرد جهان می‌گردیم». نماینده مردم سیرجان در مجلس مدتی معاون حاج قاسم سلیمانی بوده و البته وقتی از او در این باره سوال شد، تاکید داشت که «فقط نیروی حاج قاسم و در خدمت او بوده است».

«شهباز حسن‌پور» نماینده مردم سیرجان در مجلس یازدهم شورای اسلامی، بعد از آنکه سال‌های اوایل انقلاب و جنگ مسئول بسیج بوده، مدتی در سمت فرماندهی پشتیبانی لشکر ثارالله خدمت کرده است؛ لشکری که حاج قاسم سلیمانی فرماندهی آن را بر عهده داشت. حسن‌پور به عنوان یکی از کسانی که مدت زیادی در کنار سردار سلیمانی بوده، می‌گوید: «او ۴۰ سال مرگ را به اسارت گرفته بود و به دنبال مرگ می‌گشت؛ بهتر بگویم، نه اینکه به دنبال مرگ می‌گشت بلکه با آن زندگی می‌کرد».

متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:

حاج قاسم یک درخت تنومند بود. اصل آن ریشه‌ای ثابت و فرع آن در آسمان‌هاست و ثمربخش است. این درخت ریشه‌اش در بافت خانوادگی او بود، خانواده‌ای مذهبی که به شدت دوست‌دار اهل بیت بودند. خانه‌ای که در آن ذکر و یاد و نام امام حسین همواره جاری بود.

خوش‌شانسی سردار سلیمانی این بود که جوانی‌اش همزمان با رشد انقلاب بود، همین باعث شد استعداد و شرافت خانوادگی او خیلی زود به ثمر بنشیند. حاج قاسم به جریان انقلاب پیوست و در سپاه رشد کرد، رشدی که به خاطر فداکاری و از جان گذشتگی‌هایش سرعت بالایی داشت.

او یک شخصیت برجسته نظامی، یک تحلیلگر میدان نبرد و یک فرمانده قدرتمند برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران بود؛ چه در دوران جنگ و چه پس از جنگ که عمق استراتژی جمهوری اسلامی تا دریای مدیترانه رسید حاج قاسم یک شخصیت چندبُعدی است؛ نظامی بودن بُعد مشهور او بود. او یک شخصیت برجسته نظامی، یک تحلیلگر میدان نبرد و یک فرمانده قدرتمند برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران بود؛ چه در دوران جنگ و چه پس از جنگ که عمق استراتژی جمهوری اسلامی تا دریای مدیترانه رسید. مقام معظم رهبری هم فرمودند حاج قاسم شجاعت و تدبیر داشت و با این دو خصیصه در حوزه نظامی درخشید.

همه ما بیشتر از فعالیت‌های نظامی سردار سلیمانی می‌دانیم؛ اما حاج قاسم در سایر حوزه‌ها هم خدماتی داشته...

بله؛ بُعد دیگر شخصیت حاج قاسم بُعد فرهنگی است که معمولاً کمتر به آن توجه شده یا تحت‌الشعاع بُعد نظامی قرار گرفته است. حاج قاسم به معنای واقعی کلمه یک شخصیت فرهنگی عمیق بود. با مفاهیم و معانی دینی از قرآن و نهج‌البلاغه تا مفاتیح و احادیث آشنا و مأنوس بود.

اطلاعات وسیعی در این زمینه داشت؛ در سخنرانی‌های او دیده‌اید که با استفاده از این معارف، چه زبان نافذ و بیان گیرایی داشت. در دوران جنگ اگر می‌خواست نیروها را به سوی جبهه اعلام کند، با سخنرانی حماسی موج ایجاد می‌کرد و اگر بعد از جنگ بود با عاطفه عمیق و سخنرانی‌های عاطفی و عرفانی، التهاب درگیری و داغ شهدا را تسکین می‌داد. او یک نهادساز فرهنگی بود و فرهنگ را زیربنای توسعه و رشد کشور می‌دانست.

سردار سلیمانی به آموزش نیروها اهمیت زیادی می‌داد. استان کرمان از اولین استان‌هایی بود که دبیرستان سپاه در آن تأسیس شد و نهضت سوادآموزی در لشکر داشت. یکی از کارهای بزرگ سردار سلیمانی در حوزه آموزش، تأسیس «مجتمع آموزشی ثارالله» بود که در مقطعی ۲ هزار و ۶۰۰ دانش‌ آموز داشت و اکثر اینها از خانواده پاسداران و رزمندگان بودند.

در دوران جنگ اگر می‌خواست نیروها را به سوی جبهه اعلام کند، با سخنرانی حماسی موج ایجاد می‌کرد و اگر بعد از جنگ بود با عاطفه عمیق و سخنرانی‌های عاطفی و عرفانی، التهاب درگیری و داغ شهدا را تسکین می‌داد هدفش این بود که بچه‌هایی که در جنگ وقت گذاشته بودند، خودشان و فرزندانشان از نظر تحصیلی عقب‌ماندگی نداشته باشند. بنابراین مجتمع عظیمی با تعداد بالایی از دانش‌آموزان و بیش از ۱۰۰ نفر کادر و حدود ۲۰۰ کلاس تأسیس کرد.

به مسائل فرهنگی چه نوع نگاهی داشت؟

سردار سلیمانی باور داشت که اگر قرار است فرهنگ جهاد و شهادت باقی بماند باید به یک بنا و نماد تبدیل شود. بر اساس همین تفکر و برای اولین بار در کشور، موزه دفاع مقدس در جایی مناسب تأسیس شد. این موزه تاریخ و جغرافیای جنگ را یک جا در خود جای داده است. یعنی اگر کسی بازدید کند هم با تاریخ جنگ آشنا می‌شود و هم با جغرافیای آن آشنا می‌شود.

یکی دیگر از اقدامات حاج قاسم که برای اولین بار در کشور اتفاق افتاد، کنگره عظیم سرداران شهید و ۸ هزار شهید استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان بود که سال ۷۶ برگزار شد. سردار سلیمانی خودش دبیر کنگره بود. در این کنگره‌ها، با کمک نهادهای مختلف، حدود ۱۰ هزار سند از شهدا جمع‌آوری شد. بیش از ۱۰۰ برگرفته از خاطرات و زندگینامه شهدا نوشته شد. بیش از ۲۰۰ پایان نامه راجع به سرداران شهید نوشته شد. آن کنگره به یک مرکز پژوهشی مملو از اسناد جمع‌آوری شده، تبدیل شد که پژوهشگران به آن مراجعه می‌کنند.

در مجموع اهمیت ویژه‌ای برای آثار و اسناد شهدا و همچنین خانواده آنها قائل بود...

دقیقاً. نسبت به خانواده شهدا بسیار حساس بود. خیلی به آنها سر می‌زد و از آنها دلجویی می‌کرد. مقید بود که در ایام فاطمیه یک شب در منزل مجلس عزاداری داشته باشد، بعد از جنگ این این مجلس به سه شب و چهار شب و نهایتاً به یک هفته تبدیل شد. بعد از مدتی آشنایان این مجلس را اصطلاحاً «روضه حاج قاسم» می‌گفتند.

بعد از مجالس هم می‌نشست پای حرف دوستان، رزمندگان و خانواده‌های شهدا به مشکلاتشان گوش می‌کرد و بعد با پیگیری و محبت آنچه از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد. حالا این مجلس به «بیت‌الزهرا» تبدیل شده است.

حسینیه «ثارالله کرمان» هم یکی از خدمات دیگر سردار سلیمانی بود، که بزرگترین بنای مذهبی است که بعد از انقلاب در این استان ساخته شده است. این حسینیه باشکوه ۱۰ هزار متری وسعت دارد و با معماری خاصی احداث شده است.

این نگاه فرهنگی و اجتماعی چطور با نگاه نظامی و امنیتی سردار سلیمانی جمع می‌شد؟

سردار سلیمانی امنیت را مردمی و مشارکتی می‌دانست و برای برقراری امنیت تلاش‌های زیادی کرد. بعد از جنگ مدتی جنوب شرق کشور ناامن شده بود ولی با تدبیر سردار سلیمانی امنیت به این برگشت

سردار سلیمانی خیلی توجه داشت که مسائل را ریشه‌ای حل کند؛ در نگاه او اقتصاد و فرهنگ زیر بنای امنیت بود حاج قاسم آنجا با تدبیری هوشمندانه امنیت را به اشتغال پیوند زد چراکه آنجا دید بسیاری از کسانی که در ناامنی دخیل هستند افراد فقیری هستند که اشتغالی ندارند. سردار سلیمانی طرحی به نام «احرار» اجرا کرد؛ در این طرح حدود ۱۰۰ حلقه چاه حفر شد و این چاه‌ها را واگذار کردند تا به امرار و معاش و رونق اقتصادی کمک کرده باشند.

مسئله مهم این بود که او خیلی توجه داشت که مسائل را ریشه‌ای حل کند؛ در نگاه او اقتصاد و فرهنگ زیر بنای امنیت بود.

از دورانی که کنار حاج قاسم فعالیت داشتید، کدام اتفاق در ذهنتان بیشتر باقی مانده است؟

یادم هست که اشرار، تعدادی از نیروهای انتظامی را در دوره ناامنی‌ها گروگان گرفتند و به مرز افغانستان بردند. اوضاع پیچیده‌ای پیش آمده بود، نهایتاً سردار خودش شخصاً وارد میدان این ماجرا شد. دستور داد گروهی که پشت ماجرا هستند شناسایی شوند. بعد از پیچ و خم‌های امنیتی با آنها وارد گفتگو شد. در این مذاکرات که با هوشمندی درخواست آزادی را مطرح کرد و توان او در مذاکره باعث شد خیلی زود این امکان فراهم شود.

گروگان‌ها آزاد شدند. آنها آنقدر از تدبیر حاج قاسم خوشحال شده بودند که به نشانه ادب و تشکر، پرچم سپاه را بالای خانه‌هایشان نصب کردند تا به مردم بگویند ما آزاد شده سپاه هستیم.

چرا سردار سلیمانی در فضای سیاسی داخلی کشور با جناح خاصی همراه نشد؟

حاج قاسم از لحاظ سیاسی انسانی آگاه و بصیر بود. هم در سیاست خارجه اطلاعات و نگاه عمیقی داشت هم در موضوعات داخلی سیاست‌شناس توانمندی بود؛ البته نگاه او در سیاست داخلی فراتر از این بود که در بازی جناح‌ها وارد بشود. نسبت به همه دید برادرانه و پدرانه داشت.

مدیریت و فرماندهی سه فرهنگ متفاوت در لشکر ثارالله کار بسیار سختی بود اما مدیریت حاج قاسم باعث شد موضوع قومیت یا مذهب فراموش شود زمان جنگ که در لشکر ثارالله خدمت می‌کرد، این لشکر متشکل از سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و بندرعباس بود. مدیریت و فرماندهی سه فرهنگ متفاوتی که برخی از آنها اهل سنت بودند کار بسیار سختی بود اما حاج قاسم به گونه‌ای هدایت و تدبیر کرد که همه این رزمندگان پس از ورود به لشکر ثارالله همچون یک روح در چند بدن عمل می‌کردند. آنها خود را موظف می‌دانستند که با تراز حاج قاسم عمل کنند. مدیریت حاج قاسم باعث شد موضوع قومیت یا مذهب به کلی فراموش شود.

او علاوه بر اینکه در جنگ درخشید بعدها که در سطح منطقه نیازمند توسعه سیاست و دفاع از اسلام بودیم، نقش اول در این زمینه را ایفا کرد. خاورمیانه و جهان اسلام مدیون خدمات حاج قاسم است. کردستان عراق به حاج قاسم سلیمانی مدیون است و اگر او نبود سرنوشت بدی برای این منطقه رقم می‌خورد؛ کما اینکه بسیاری از زنان مظلوم آنجا به دست داعش می‌افتادند.

به نظرتان همین نگاه فراجناحی پشت آن جمله معروف حاج قاسم است؟

ببیند؛ او محبت و عشقی عجیبی به همه مردم داشت؛ نگاهی که در آن همه را هم‌نوع خود می‌دانست و حتی به کسانی که با او همسو نبودند احترام می‌گذاشت. شاید اگر به همین خصیصه از سردار سلیمانی توجه می‌کردیم بسیاری از مشکلات حل می‌شد.

آن جمله معروف سردار سلیمانی هم که گفت «آن دختر بی‌حجاب هم دختر من است» همین نگاهی استثنایی او را نشان می‌دهد و ثابت می‌کند او علیرغم اینکه مرد میدان بود قلبی بسیار رئوف و روحی گشاده داشت. آن جمله معروف سردار سلیمانی هم که گفت «آن دختر بی‌حجاب هم دختر من است» همین نگاهی استثنایی او را نشان می‌دهد و ثابت می‌کند او علیرغم اینکه مرد میدان بود قلبی بسیار رئوف و روحی گشاده داشت.

هوش سرشار و بلندنظری که نسبت به جامعه داشت باعث می‌شد به مطالب جزئی اهمیتی ندهد. آنچه برای او اهمیت داشت، وحدت اجتماع، حول محور رهبری بود. او سیاست را فقط در سایه رهبری پسندیده می‌دانست و اعتقاد داشت حول این محور سعادت و خوشی رقم خواهد خورد.

همین نگاه باعث آن شده که امروز همه کسانی که در کرمان و ایران عاشق سردار سلیمانی هستند به جناح‌های مختلف وابسته‌اند. تمام جناح‌های سیاسی از کندرو گرفته تا تندرو پای روضه‌خوانی حاج قاسم کنار هم می‌نشستند. زیر سایه او تقسیم‌بندی‌ها رنگ می‌باخت، به طوری که در این مکتب، رهبر یک جناح سیاسی در کنار رهبر جناح مخالف خود می‌نشیند.

می‌گویند حاج قاسم به آرزویش رسید...

او ۴۰ سال مرگ را به اسارت گرفته بود و به دنبال مرگ می‌گشت او ۴۰ سال مرگ را به اسارت گرفته بود و به دنبال مرگ می‌گشت؛ بهتر بگویم؛ نه اینکه به دنبال مرگ می‌گشت بلکه با آن زندگی می‌کرد. تمام مناطقی که سردار سلیمانی ۴۰ سال در آن زندگی کرده، از کردستان گرفته تا عراق و سوریه، همگی مناطق خطرآفرینی بوده‌اند؛ اما او همچون «مالک اشتر» از خطر گریزان نبود و در کام خطر فرو می‌رفت.

این همه فداکاری نشانه ایمان به خدا و تشنگی برای شهادت است. او برای پیوستن به لقاءالله بود بی‌تاب بود؛ همین باعث شد کارهایی انجام دهد که از هر کسی ساخته نیست.