تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۸۲ - ۱۵:۲۰

خبرگزاري مهر : جشنواره يكي از روزهاي شلوغ خود در حالي پشت سر گذاشت كه بسياري از كارگردان ها در كنار مطبوعاتي ها حضور داشتند.

جابجايي در برنامه فيلم هاي اكران شده در روز دوم باعث نارضايتي مطبوعات شد.
بعد از فيلم هاي ايراني، فيلم "اوساما" به كارگرداني "صديق برمك" بسيار مورد توجه مخاطبان سينما استقلال قرار گرفت و اكثر خبرنگاران و منتقدان از سالن راضي بيرون آمدند.
"اوساما" كه به موضوع دختران حول محور وضعيت اجتماعي افغان پرداخته بود توانست بر مخاطب جشنواره اي تاثير جدي بگذارد. بعد از اكران "اوساما" رستوران پر از منتقداني شد كه درباره آن نظر مي دهند و اكثرا هم از آن به عنوان اثري خوب ياد مي كنند .از نكات جالب توجه در اين روز قبل از اكران "اوساما" ازدحام خبرنگاران در سالن انتظار براي تماشاي بازي بين دو تيم پرسپوليس و استقلال بود.
عطش روزنامه نگاران  براي ديدن بازي فوتبال بين دو تيم بسيار زياد بود و گويا تماشاي اين بازي براي عده اي خاص مهم تر و جذاب تر از ديدن يك فيلم جشنواره اي با موفقيت هاي بين المللي جلوه كرد. جالب تر اينكه هنگام گل زدن ها و گل گرفت ها سروصداي آنها مزاحم تماشاگران فيلم در سالن نمايش مي شد.
عده ديگري هم كه در رستوران توي دسته هاي 2 و 3 نفري نشسته بودند ، راجع به فيلم شهرزيبا به كارگرداني اصغر فرهادي بحث و  گفتگو مي كردند و دوست نداشتند حس و حال تماشاي فيلم شهر زيبارا با ديدن فيلمي ديگر هر چند اساما باشد خراب كنند.
گرچه در مورد پايان بندي شهر زيبا نيز اختلاف سليقه وجود داشت . عده اي پايان باز آن را تقليد مستقيم از فيلمهاي جشنواره اي مي دانستند و عده اي ديگر كاملا آن را تاييد مي كردند.
سالن هاي نمايش هنگام اكران "اوساما" پراز سكوت بود. فضاي حاكم بر فيلم بر روي تماشاگران تاثير جدي گذاشته بود ، حتي كسي حاضر نمي شد موبايلش را (به عكس هميشه) جواب بدهد.
استراحت 40 دقيقه اي بعد از "اوساما" فرصت مناسبي براي آماده شدن خبرنگارها و منتقدان براي تماشاي فيلم "من و نگين دات كام" بود.
سالن انتظار ، ورودي سالن ، رستوران، بوفه و ... مملو از مخاطباني است كه قرار است فيلم هاي موجود را به نقد بكشانند.
فكس و اينترنت و تلفن هم همچنان مهيا نشده كه اگر شده بود بعدازهراكران خبرنگاران و نويسندگان سينمايي خبرهاي داغ جشنواره را به روزنامه هاي خود ارسال مي كردند.
سركارگردان هاي حاضر در سالن نيز بسيار شلوغ بود، آنقدر كه براي مصاحبه با آنها مي بايست وقت قبلي گرفته شود.
شلوغي سالن ها ، جمعيت بيرون از سالن را كنجكاو كرده بود و مردم پشت در سينما ، هيجان زده و كنجكاو ايستاده بودند كه از داخل سينما سر در بياورند.
اهالي سينما هم حسابي سرشان شلوغ بود ، تا جايي كه هيچ يك از آنها را نمي شد تنها پيدا كرد و 3-2 دقيقه اي با آنها راجع به فيلم هايي كه ديده اند، صبحت كرد.