عبدالعلی دستغیب در گفتگو با خبرنگارمهر ضمن اعلام این مطلب افزود: مسائلی چون برطرف کردن اشکالات دستوری و متن اشعار و تصحیح متون شاعرانی چون منوچهری دامغانی، سعدی و دیگران، روشن کردن معانی کلمات قدیمی و بررسی تاثیر و تاثر شاعران بر ادبیات فارسی، ارکان و پایه های ادبیات به شمار می روند و تا زمانی که متن صحیح کتاب های فردوسی، حافظ و مولوی را در اختیار نداشته باشیم نمی توانیم درباره آثار منثور و منظوم گذشته قضاوت کنیم.
این منتقد ادبی تصریح کرد: تصحیح های انتقادی روی متون قدیمی از دیرباز، بیشتر برعهده مستشرقان و خاورشناسان بوده و در ایران جز افرادی معدود، کمتر کسی به این کار مبادرت ورزیده است. البته ناگفته نماند که در آن زمان افرادی چون "خانلری"، "معین"،" ملک الشعرا بهار"، "جلال الدین همایی" و... رویکردهای نوینی نسبت به متون قدیم و تصحیح آن داشتند و در جریان این تصحیح ها، شیوه های جدیدی نیز پدید آوردند. اما متاسفانه چنین رویکردهایی درحال حاضر مشاهده نمی شود. از اینها گذشته، دانشگاه های ما هم از داشتن پروژه های تحقیقی بی بهره اند.
دستغیب اضافه کرد: دانشگاه های ادبیات و مدارس، متون امروزی را چندان قبول ندارند و بیشتر تمایل دارند، اگر هم متون امروزی در دروس گنجانده می شود، حتما با ادبیات قدیم پیوند داشته باشد. شاید وقت آن رسیده است که استادان در دانشگاه های ادبیات، در اندیشه های خود تجدیدنظر کنند و به تجهیز دانش جدید بپردازند. متاسفانه درحال حاضر هرچه مشاهده می شود، ادامه همان روش های گذشته است.
این پژوهشگر در ادامه گفت: در قدیم رساله های دانشجویی شخصیت هایی چون دکتر معین، دکتر صفا، خالقی، خانلری و... بعد از انتشار، واقعا ادبیات را دستخوش تحول کردند اما امروز سطح دانشی که در رساله های دانشجویی به چشم می خورد، نازل است؛ شاید به این خاطر که اغلب این رساله ها در قالب انشاء ارائه می شوند و اینکه چطور چنین رساله هایی مورد توجه استادان قرار می گیرند، در مواقعی سوال برانگیز است.
عبدالعلی دستغیب خاطرنشان کرد: دانشگاه های ادبیات ما درباره هنرآفرینی از نظم و نثر گذشته، شرحی ارائه نداده اند. به همین دلیل است که دانشجو ناچار است از منابع غیر دانشگاهی برای اطلاع یافتن از این موارد استفاده کند. همچنین رواج ترجمه های غلط و ارائه تعاریف اشتباه از اصطلاحاتی چون پست مدرنیسم باعث شده است تا ادبیات قدیم و جدید، درقالب های مستعار شکل گیرد.