زلزله براي سرزمين ما يك واقعيت طبيعي ، تاريخي است كه به تناوب هاي زماني كوتاه و بلند مدت و با شدت زياد و متوسط دائما نقاطي از كشور ما را مورد هدف قرار مي دهد و هيچ گريزي از آن نيست و نقاط مختلف سرزمين ايران به تناوب و با شدت كم و زياد دستخوش اين سانحه مي شود و تنها راه مقابله با آن پذيرش منطقي اين واقعيت است و انجام اقدامات برنامه ريزي شده و مسئولانه در چهار مرحله ذيل:
الف - پيش از وقوع زلزله
ب - هنگام وقوع زلزله
ج - مرحله نجات بخشي
د - مرحله بازسازي
الف - پيش از وقوع زلزله:
پيش از وقوع زلزله مقاوم سازي بناها در مقابل زلزله به خصوص بناهاي عمومي مانند مراكز درماني ، آموزشي، امدادي و .... از اهميت خاصي برخوردار است.
در زمينه مقاوم سازي نيز هر چند از طريق بهبود طراحي ، به كارگيري مصالح مقاوم ، پي سازي هاي مناسب ، بارگذاريهاي متعادل ، كلاف كشي هاي چوبي ، ريشه دار نمودن ساختمان و سبك نمودن سقف ها اقداماتي به عمل مي ايد و ليكن اين اقدامات به جز درمورد بناهاي عمومي مهم و اشرافي در بقيه موارد ابتدايي بوده و همچنان زندگي انسان ايراني به علت زلزله در مخاطره قرار داشته است.
تدريجا به اين موضوع پي مي بريم كه هر چند وقوع زلزله به عنوان يك پديده طبيعي طي قرون گذشته چهره نازيبا و مخرب و مهلك از خود به جاي گذاشته است ، ولي بدون ترديد عدم شناخت و بصيرت علمي بر روابط علت و معلولي اين پديده باني اصلي اين همه فجايع بوده است، لذا از طريق طرح مباحث مختلف علمي مرتبط با آن موضوع و رويكرد جدي محققين و متخصصين در پذيرش اين پديده نه به صورت خشم طبيعت و پديده اي ويرانگر بلكه در قالب شناخت هر چه بيشترعلوم مرتبط با آن منجر به تهيه و تدوين و تاليف كتابها ، مقاله ها و آيين نامه ها مي شود كه در اين ميان تهيه و تدوين آيين نامه طراحي ساختمان ها در برابر زلزله استاندارد 2800 ايران يكي از اقدامهاي شايسته و بجايي است كه توسط محققين و متخصصين ذيربط ايراني تهيه و در سال 1367 لازم الاجرا بودن آن به تصويب هيات محترم وزيران رسيد .
نقش موثر و سازنده اين آيين نامه و روشهاي تحليلي آن در طراحي و ساخت و ساز كشور بر كسي پوشيده نيست، اما وقوع حوادث گوناگون ، پيشرفتهاي علمي ، دستاوردهاي تحقيقاتي و تغييرات مهمي كه در فرآيند رشد علمي و فني بوجود مي آيد از يك طرف و مفاد خود تصويب نامه كه تجديد نظر در آن را هر 5 سال يكبار به عهده وزارت مسكن و شهرسازي گذارده است از طرف ديگر، زمينه بازنگري آن را فراهم مي آورد ، لذا در سال 1372 بازنگري آن شروع و در سال 1377 به اتمام مي رسد و تمامي نظرات اصلاحي در متن اعمال مي شود و آيين نامه تجديد نظر شده طراحي ساختمانها در برابر زلزله در سال 1378 به تصويب هيات محترم دولت مي رسد و در سال 1379 نيز در كميته ملي استاندارد هاي مهندسي ساختمان و مصالح و فرآورده هاي ساختماني در قالب استاندارد ملي ايران به شماره 2800 تصويب مي شود . بنابراين تمامي مهندسين و طراحان دستگاههاي اجرايي و اجرا كنندگان ساختمانها ملزم به اجراي تمامي مقررات و ضوابط اين آيين نامه براي تامين ايمني ساختمان در برابر زلزله مي گردند و تفسير، اصلاح و بازنگري ادواري اين آيين نامه بر عهده كميته دائمي بازنگري آن به صورت يك مجموعه از تخصص هاي ذيربط قرار مي گيرد.
درانتهاي تصويب نامه هيات وزيران در خصوص آيين نامه طراحي ساختمانها در برابر زلزله كه توسط وزارتخانه هاي مسكن و شهرسازي و كشور پيشنهاد شده است و به تاريخ 17/9/1378 به تصويب رسيده آمده است :" شهرداريها و ساير مراجع صدور پروانه و كنترل و نظارت بر اجراي ساختمانها و همچنين مالكان ، كارفرمايان و مجريان ساختمانها و صاحبان حرفه هاي مهندسي ساختمان ملزم و موظف به رعايت اين تصويب نامه درحوزه شمول تعيين شده هستند ." ليكن زلزله بم نشان داد كه تدابير مقاوم سازي وزارت مسكن در چندين سال اخير هر چند از حيطه ذهن گرايي به حوزه خرد و تعقل راه يافته است ولي كارساز نبوده و تمام مناطق شهري و روستايي را پوشش نداده و حتي آيين نامه 2800 نيز كه حدود 12 سال از عمر آن مي گذرد و اواخر سال 1378 نيز بازنگري شده است ، مجددا نياز به بازنگري درمتن و يا حداقل در روش اجرا و نظارت دارد و دستگاههاي اجرايي پيشنهاد دهنده اين آيين نامه بايد پاسخگو باشند كه چرا بسياري از ساخت وسازهاي 12 ساله اخير شهر بم علي رغم ملزم بودن به رعايت آيين نامه 2800 فرو ريخته اند و مسئوليت اين مهم به عهده چه كسي يا كسانياست ؟
اكنون كه زلزله را به عنوان يك پديده طبيعي فارغ از خشم طبيعت مورد بررسي قرار داديم و براي آن تصويب نامه و ساز و كار اجرايي و نظارتي مشخص كرديم بايد مشخص شود مسئول كشته شدن بخشي از شهروندان بمي و اهالي روستاي بروات كه در واحدهاي مسكوني ساخته شده ظرف 12 سال اخير كه اجراي آيين نامه مربوطه الزامي بوده زندگي مي كردند و در اثر زلزله فرو ريخته اند بر عهده كيست؟ آيا آيين نامه مربوطه اشكال داشته؟ يا اينكه ساختار اجرايي و نظارت دچار نقصان بوده است؟ اگر پاسخ اين سئوالات روشن شود شايد بهبودي نسبي در زمينه احساس مسئوليت نسبت به مقاوم سازي ساختمانها درديگر شهرهاي كشور حاصل شود. آيا سازمان نظام مهندسي كشور به اين موضوع رسيدگي خواهد كرد يا مراجع ديگر.
ب - هنگام وقوع زلزله:
بايد اين واقعيت را بپذيريم كه در هر حال تمام نقاط كشور ما زلزله خير با خطر نسبي بسيار زياد تا متوسط مي باشد و لذا تا وقتي كه مقاوم سازي بناها را بطور مسئولانه سرلوحه ساخت و سازهاي خود قرار نداده ايم هيچ شهري و روستايي امن نيست و بايد با آمادگي تمام با زلزله بعنوان يك پديده طبيعي زندگي كنيم و با آموزش دائمي در اين زمينه در تمام سطوح آموزشي و حتي در رسانه هاي عمومي تدابير لازم براي زندگي در سرزمين زلزله خير را به بهترين وجهي اشاعه داده و فرهنگ زندگي در سرزمين زلزله خيز را ارتقا بخشيم.
آموزش به شهروندان نه تنها در زمينه انتخاب موقعيت زمين و روشهاي ساخت و ساز مناسب ، بلكه در زمينه دكوراسيون و نحوه زندگي در خانه ازاهميت ويژه اي برخوردار است، براي مثال توجه به اين اصل ساده كه انتخاب اتاقهايي كه ابعاد كوچكتر ، موقعيت مطمئن تر ، سازه مقاومتر و دكوراسيون مناسبترو كمدها و كتابخانه هاي ديواري كمتري دارند براي اتاق خواب ، مي تواند ارزش سلامتي بسيار بالايي درهنگام وقوع زلزله ايجاد نمايد.
زلزله بم به ما آموخت كساني كه آموزشهاي لازم را ديده بودند و يا محل امن تري را براي استراحت انتخاب كرده بودند، خطرات كمتري را متحمل شدند. همچنين فراهم نمودن تجهيزاتي در شهر كه درهنگام وقوع زلزله جريان شبكه برق ، گاز ، آب را به موقع قطع نمايد نيز مي تواند از وارد آمدن آسيب هاي بعدي جلوگيري كند.
ج - مرحله نجات بخشي :
اولين مرحله پس از وقوع زلزله ، مرحله نجات بخشي مي باشد كه خود شامل امداد، نجات و اسكان موقت مي گردد در اين مرحله بايد سريعا براي نجات شهروندان اقدامات ايمني اوليه صورت گيرد، آماده به كار بودن سيستم روشنايي اضطراري قابل حمل و تجهيزات اوليه نجات بخشي ، مي تواند ساكنين گرفتار شده در ساختمانهاي آسيب ديده را در اسرع وقت از خطرات جدي نجات دهد.
اين اقدامات اوليه شهري (فوريتهاي شهري) بايد در ساختمانهاي مقاوم به زلزله در شهرها مستقر باشند و كمكهاي امداد و نجات خود را سريعا شروع نمايند تا نيروهاي ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه به فوريت و مجهز خود را به صحنه حادثه برسانند و امداد و نجات با امكانات بيشتري تداوم يابد.
شهر بم فاقد آن مركز امداد و نجات اوليه بود و سرعت عمل و عملكرد ستاد حوادث و سوانح غير مترقبه نيز علي رغم تلاشهاي فراوان انجام شده قابل پرستش به گونه اي كه ضرورت تجديد نظر در اين ساختار قديمي ، قطعي گرديده است. لذا با توجه به حوادث مكرر زلزله درمناطق مختلف كشور و آسيب هاي سنگين ناشي از اين حوادث ضرورت دارد سازمان ملي مديريت مقابله با حوادث و سوانح زيرنظر نماينده ويژه رييس جمهوري با اختيارات ويژه ايجاد شود تا بتواند در هنگام وقوع سانحه طبق مدلهاي پيش بيني شده به فوريت مديريت حادثه را برعهده گرفته و كليه دستگاههاي ذيربط ملي ، استاني و نهادهاي مربوطه را در اين راستا هماهنگ و فعال نمايد، تا مرحله نجات بخشي را در دو بخش امداد و نجات و اسكان موقت تا حصول نتيجه مطلوب دنبال نمايد.
همچنين ضرورت دارد اين سازمان با توجه به ظرفيت بالاي مشاركتهاي مردمي و استفاده بهينه از اين توان مردمي سريعا نسبت به نهادنيه كردن اين ظرفيت ها در قالب سازمانهاي تخصصي غيردولتي با مديريت ويژه اقدام نموده و هر سال حداقل دو بار مقابله با سانحه را در يكي از شهرهاي زلزله خيز تمرين نمايد تا آمادگي لازم براي مقابله با سانحه در كوتاهترين فرصت ايجاد شود.
د - مرحله بازسازي:
پس از اتمام مرحله نجات بخشي (امداد ، نجات و اسكان موقت) محله بازسازي شروع مي گردد، ضرورت دارد يك هيات راهبردي مركب از اعضاي وزارت مسكن و شهرسازي ، وزارت كشور، سازمان ميراث فرهنگي كشور، سازمان مديريت و برنامه ريز ، موسسه زلزله شناسي كشور ، وزارت جهاد و كشاورزي ، وزارت صنايع و معادن، وزارت بازرگاني ، وزارت امور اقتصادي و دارايي زير نظر نماينده ويژه رييس جمهوري تشكيل تا درهنگام وقوع زلزله ضمن فراهم نمودن مقدمات كار و دستور انجام مستند سازي آسيبهاي وارده و تحليل آنها، اصول راهبردي بازسازي اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي ، كالبدي آن منطقه را بر اساس جنبه هاي فرابخشي ميراث فرهنگي منطقه شامل ساختارهاي تاريخي ، طبيعي ، فرهنگي منطقه و وضعيت موجود اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و كالبدي و توجه به مقاوم سازي ساخت و سازها در مقابل زلزله ، رعايت اصول اقليمي و جغرافيايي ، توجه به الگوهاي سكونت و طراحي شهري منطبق با هويت تاريخي فرهنگي و ويژگيهاي مردم شناسي آن منطقه را تصويب نمايد، تا براساس آن مشاورين مربوطه بتوانند در اسرع وقت طرح استراتژيك بازسازي منطقه را با توجه به اصول فوق تهيه نمايند، خصوصا مشاورين معمار و شهرساز با توجه به اصول فوق و تحقيقات انجام شده الگوي محله بندي و ساخت واحدهاي مسكوني را ارايه نمايند تا پس از آن تحت يك مديريت اجرايي منسجم اجراي طرح استراتژيك بازسازي ساختارهاي اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و كالبدي منطقه به عنوان يك ميثاق ملي مورد توجه كليه دستگاههاي اجرايي قرار گيرد و طرح بازسازي محلات مختلف شهر نيز با نظارت مديريت واحد به نهادهاي ذيربط واگذاري گردد، تا با ايده هاي مشاركت جويانه در همه زمينه ها از مرحله شناخت و برنامه ريزي تا اجرا كارها را به پيش ببرند.
اما درخصوص بناهاي تاريخي كه مربوط به جنبه هاي بخشي ميراث فرهنگي مي شود درمرحله اول رعايت دقيق حريم آنها بسيار ضروري است ، خصوصا در هنگام آواربرداريهاي شهر ، در مرحله دوم در ساخت و سازهاي واقع درحريم منظري بناهاي تاريخي بايد ضوابط تفكيك قطعات ، ضريب اشغال، ارتفاع ساختمانها، نما سازي و انتخاب مصالح دقيقا مورد توجه قرار گيرد، در مرحله سوم همزمان با انجام مستند سازيهاي دقيق از بناهاي تاريخي عمليات تثبيت آنها بايد انجام شود، در مرحله چهارم با انجام تدريجي آواربرداريها ضمن ادامه مستند سازي ؛ آسيب شناسي دقيق بايد صورت گرفته و با تجزيه و تحليل آنها ضمن ادامه عمليات تثبيت و استحكام بخشي اضطراري ، براي جلوگيري از تخريب بيشتر بناها و ساماندهي آنها نيز بايد انجام گردد، درمرحله پنجم كه مرحله بسيار مهمي مي باشد، با توجه به آسيبهاي وارده به بناهاي تاريخي ، اهميت آثار ، قابل دسترسي بودن مصالح اوليه، دسترسي به تكنولوژي ساخت، مدارك و مستندات موجود و خواسته شهروندان كه بر اساس پژوهشهاي ميداني و كتابخانه اي انجام خواهد شد طرح درمان بناهاي تاريخي مورد توجه قرار مي گيرد در اين طرح درمان روشهاي مختلفي از تثبيت ، استحكام بخشي اضطراري و ساماندهي ، استحكام بخشي اساسي و مقاوم سازي در مقابل زلزله ، مرمت و بازسازي يا تركيبي از آنها انتخاب خواهد شد.
در صورتي كه آسيبهاي وارده بسيار زياد ، اهميت اثر بسيار كم و خواسته شهروندان بسيار ضعيف ، مصالح و تكنولوژي ساخت بنا فراموش شده، مدارك و مستندات بسيار نازل باشد در همان مرحله تثبيت، استحكام بخشي اضطراري و ساماندهي كار متوقف خواهد شد و در غير اين صورت گزينه هاي ديگرمورد بررسي قرار خواهند گرفت.
اميد است با عبرت گرفتن از حوادث پيش آمده اهميت نگاه به زندگي از منظر ميراث فرهنگي در جنبه هاي بخشي و فرابخشي آن مورد توجه مردم و مسئولين قرار گيرد تا با اهميت دادن به تجارب گذشتگان در تعامل با اين سرزمين كهن و استفاده از دانشهاي نوين بتوانيم راه حلهاي بهينه و مقرون به صرفه را انتخاب كنيم ، زلزله در كشور ما پديده نوظهوري نيست كه از آن تجربه اي نداشته باشيم و نسبت به ان وحشت كنيم ، بلكه هشدارهاي مكرري است براي توجه به ساختارهاي طبيعي ، تاريخي اين سرزمين و پيدا كردن راه حلهاي بهينه منطبق با اين ساختارها ، كساني كه به اين نداي طبيعي گوش جان فرا دهند و تدابير لازم را بانديشند ضمن رشد دانش خود و جامعه آسيب ها را كاهش خواهند داد و قهر طبيعت را تبديل به تذكرات دوستانه طبيعت خواهند نمود و كساني كه تذكرات را نشوند با كم خردي خود لطف طبيعت را خشم طبيعت تلقي خواهند كرد.
اردشير اروجي - مشاور برنامه ريزي سازمان ميراث فرهنگي