هایدگر تأثیر متفکر را در ایجاد چالشهای نظری میداند
به گزارش خبرنگار مهر، مترجم کتاب هستی و زمان در مراسم رونمایی از کتاب در دانشگاه تهران گفت: هایدگر معتقد است که متفکر در آنجایی که به مبارزه طلبیده میشود، اساسیتر تأثیر می گذارد و این مصداق زندگی پر فراز و نشیب خود اوست. سیاوش جمادی مترجم کتاب «هستی و زمان» به بیان اهمیت و چگونگی شکلگیری کتاب پرداخت.
سیاوش جمادی که پس از سی سال باز به دانشکده بازگشته بود نخستین سخنش را با اشاره به زمینهای که هایدگر کتاب را نگاشته آغاز کرد و گفت: این کتاب در فوریه سال 1927 یعنی مقارن با جمهوری وایمار، پس از ده سال که هایدگر سخنرانیهای متعددی در دانشگاههای آلمان داشت، برای دریافت پست در دانشگاه ماربورگ، منتشر شد.
نویسنده «زمینه و زمانه پدیدارشناسی» گفت: البته بسیاری از مطالب کتاب پیش از آن به صورت سخنرانی ارائه شده بود، اما انتشار کتاب موجب شهرت فراگیر او و استقبال بیسابقه آن شد، بهگونهای که برخی کتاب را به بمب فلسفه قرن بیستم تشبیه کردند.
جمادی سپس به اهمیت کتاب اشاره کرد و گفت: کتابها برای خوانده شدن نوشته می شوند و «هستی و زمان» را نیز باید خواند. آنچه در یک کتاب مهم است مضمون آن است. نام ها و عناوین گاهی سحر و افسونی دارند که مانع از تفکر آزاد است و فضای فکری ایجاد می کند که به ایدئولوژی سازی، قهرمان پرستی و کیش شخصیت منجر می شود، اما اینکه کتاب متعلق به هایدگر است و هایدگر نام بزرگی است هیچ اعتباری به کتاب نمی بخشد. هایدگر برای شخص من فیلسوف منحصر به فرد و تافته جدا بافته ای نیست.
مترجم «متافیزیک چیست» تأکید کرد: حتی برخی گفتهاند که تمام فلسفه سده بیستم حاشیهای بر «هستی و زمان» است و مطالب بسیاری در نقد ادبی، هرمنوتیک، الهیات وجودی و روانکاوی و روانشناسی دازاین متأثر از اندیشههای هایدگر هستند. خود هایدگر معتقد است که متفکر در آنجایی که به مبارزه طلبیده میشود، اساسیتر تأثیر می گذارد و این مصداق زندگی پر فراز و نشیب خود اوست.
وی گفت: البته من خودم تا اوایل انقلاب از مسائل سیاسی و حضور هایدگر در زمینه سیاست اطلاع نداشتم، اما در زمینه سیاست و دیدگاههای سیاسی او اطلاعی نداشتم.
جمادی در پایان گفت: هایدگر در هستی و زمان پرسش هستی را به نحو انضمامی طرح می کند، پدیدارشناسی فلسفه محض نیست، عرفان هم نیست، بلکه روش پدیدارشناسی برهان نشان دهندگی است و پدیدارشناس اجازه می دهد که چیزها خودشان را آنچنان که هستند نشان دهند.
هایدگر متفکر در معنای متداول کلمه نیست
محقق و نویسنده آثار فلسفی در نشست رونمایی از کتاب "هستی و زمان" گفت: هایدگر متفکر در معنای متداول کلمه نیست. در نشست رونمایی از کتاب «هستی و زمان» هایدگر که با حضور مترجم کتاب، به همت جامعه فرهنگی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در تالار شیخ انصاری این دانشکده برگزار شد، دکتر بیژن عبدالکریمی به سخنرانی پیرامون «کتاب وجود و زمان و تفکر آینده» پرداخت.
استاد فلسفه دانشگاه آزاد در آغاز سخن گفت: هایدگر متفکر در معنای متداول کلمه نیست. او متفکری طراز اول در تاریخ تفکر غربی و در ردیف ارسطو، افلاطون، کانت و هگل است. کتاب «وجود و زمان» او اگر نگوییم مهمترین، لااقل یکی از مهمترین آثار قرن بیستم است که برخی آن را در ردیف آثار چون «رساله منطقی- فلسفی» و «پژوهشهای فلسفی»ویتگنشتاین از بزرگترین کتابهای سده بیستم خواندهاند.
نویسنده «هایدگر و استعلاء» که در نوشتههای اخیر خود بر اهمیت تفکر معنوی تأکید کرده و بر تفسیر معنوی از هایدگر اصرار میورزد، در ادامه به بیان ویژگی اندیشۀ هایدگر در برابر سایر اندیشمندان غربی پرداخت و گفت: این ویژگی این است که اکثر متفکران غربی در دل سنت متافیزیک غربی میاندیشند و در درون این سنت و با مفاهیمی که از آن در اختیارشان بوده صحبت میکنند، اما هایدگر صرف نظر از اینکه تلاشش را مقرون به موفقیت بدانیم یا خیر، میکوشد به این سنت، بحرانها و بن بستها و راهبرون شوی از آن بیاندیشد.
وی تأکید کرد: اگرچه هایدگر تحت تاثیر آگوستین، برنتانو، اکهارت، شلایرماخر، نیچه، هوسرل، دیلتای و بسیاری دیگر از اندیشمندان غربی است، اما سودای عبور از سنت متافیزیک غربی را دارد و این امر او را یگانه و ممتاز میکند. به همین دلیل هایدگر میکوشد به مفاهیم و مقولاتی دست پیدا کند که غیر از آن مفاهیم و مقولاتی است که در دل سنت متافیزیک غربی شکل گرفتهاند.
دکتر عبدالکریمی دلیل دشواری و غرابت زبان هایدگر را همین امر خواند و گفت: هایدگر به هیچ وجه لفاظی نمیکند و دشواری زبان او به دلیل ظهور سنت اندیشگی جدید است و ترجمه هایدگر نیز به همین دلیل کار دشواری است. هایدگر صرفاً یک نظام فلسفی در کنار سایر نظام های فلسفی بنا نمیکند، بلکه کل نظام سنت فلسفی غرب را به نحو انضمامی مورد نقد و سنجش قرار میدهد.
وی گفت: کاری که هایدگر میکند این است که نشان دهد که تمدن غربی و سنت متافیزیک غربی تنها یک امکان است و بشر راههای دیگر را فراموش کرده است و این خطری است که هایدگر در مقاله «پرسش از تکنولوژی» آن را زیانبارتر از خطر انفجار سلاحهای هسته ای میداند.
وی در پایان به مضمون کتاب «هستی و زمان» اشاره کرد و گفت: این کتاب در واقع تلاشی برای تخریب سوبژکتیویسم متافیزیکی به معنای کلی و تخریب سوبژکتیویسم دکارتی در معنای خاص و فهم غیر سوبژکتیویستی از جهان، انسان و نسبت او با جهان است. هایدگر میخواهد در کنار دو تفسیر تئولوژیک سنتی و سکولار و عرفی جدید، تفسیری جدید از جهان ارائه کند. این تفسیر ضمن آنکه تئولوژیک و سنتی نیست، تفسیری معنوی از جهان است که به آن نیازمندیم.
هایدگر نگاهی نو به پرسش از هستی میافکند
استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی در مراسم رونمایی از کتاب «هستی و زمان» گفت: هایدگر معتقد است برای نخستینبار پرسش از هستی را در تاریخ فلسفه بهنحو تازهای طرح کرده است. در مراسم رونمایی از کتاب «هستی و زمان» که بههمت جامعه فرهنگی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در تالار شیخ انصاری این دانشکده برگزار شد، سعید حنایی کاشانی، استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی به شرح علت دشواری زبان فلسفی مارتین هایدگر در این کتاب پرداخت.
مترجم بخشهایی از کتاب «هستی و زمان» در نشریه "ارغنون" سخن خود را با اشاره به نویسندگان و مترجمان فلسفیی آغاز کرد که تحصیلات خود را از دانشکده حقوق و علوم سیاسی آغاز کردهاند و به چهره هایی چون محمد حسن لطفی، سید جواد طباطبایی، مصطفی رحیمی، منوچهر بدیعی و مرحوم حمید عنایت اشاره کرد.
حنایی کاشانی در ادامه به زبان دشوار هایدگر اشاره کرد و گفت: در هر بحث از فلسفه نخستین پرسشی که طرح میشود زبان نامفهوم فلسفی است که فیلسوفان در آثارشان به کار میگیرند. اگر این مسئله در مورد تمام فیلسوفان صادق باشد، در مورد هایدگر صادقتر است.
وی تأکید کرد: مدتها جملات و نوشتههای هایدگر به عنوان طنز در نمایشنامهها، فیلمها و نقیضهگوییهای طنزنویسان گفته میشدند، اما اگر زبان را با اندیشه یکتا ببینیم و اگر فلسفه برای ادای مفاهیم خودش غیر از زبان هیچ وسیلهای در اختیار ندارد، حق داریم بپرسیم که زبان فلسفه چگونه به وجود میآید؟
مترجم «فلسفه وجودی» اثر مک کواری در ادامه با اشاره به شکلگیری مفاهیم فلسفی به چگونگی شکلگیری مفاهیم فلسفی در دل اندیشه هایدگر پرداخت و گفت: هایدگر به شیوه خاص خودش به بازاندیشی در بسیاری از مفاهیم فلسفی میپردازد و در مواجهه با پرسش اندیشهسوز فلسفه یعنی «چرا چیزها هستند حال آنکه می توانند نباشند» معتقد است که نخستین بار این پرسش را در تاریخ فلسفه بهنحو تازهای طرح کرده است.
وی تأکید کرد: او با تفکیک هستی از باشندگان برای پاسخ به پرسش از هستی به باشندهای میپردازد که بهمثابه روشنگاه هستی، چیستیای از پیش ساخته ندارد و به همین دلیل میتواند هستی را نشان دهد. انسان به عنوان دازاین همین باشنده است که وجود(اگزیستانس) دارد و هایدگر در "هستی و زمان" میکوشد با مجموعهای اصطلاحات رایج در زبان آلمانی، نسبت وجود و هستی را روشن سازد.
وی گفت: او با نگرش پدیدارشناسی میکوشد به خود چیزها توجه کند و لذا در هایدگر با زبان ابتکاری مواجهیم که مختص اوست. او در "هستی و زمان" با استفاده از سنت فلسفه قارهای و زبان آلمانی سعی میکند به تحلیل ساختارهای وجودی دازاین و سپس به کشف هستی بپردازد.
حنایی کاشانی در پایان به اهمیت نوآوری کتاب «هستی و زمان» تأکید کرد و گفت: به هر حال وقتی ما «هستی و زمان» را میخوانیم باید توجه کنیم که با فیلسوفی مواجهیم که نگاهش برایمان تازه است و این کتاب به ما یک نحوه دیگری از دیدن جهان را میآموزد.