به گزارش خبرنگار مهر، این نشست با حضور مدیران، اساتید، کارشناسان و جمعی از دانشجویان مرکز تربیت معلم شرافت و انتشارات مدرسه به منظور کنکاش نقادانه در ویژگی های هنری و تصویری کتاب های انتشارات مدرسه برگزار شد.
برنامه بعد از قرائت سرود ملی و قرآن مجید با اجرای محمد رضا جهانبخش - دبیر نظام پیشنهادات انتشارات مدرسه - در سالن قائم مرکز تربیت معلم شرافت کار خود را آغاز کرد.
ابتدا مرتضی باباییان مدیر بخش گروه هنر مرکز تربیت معلم و مدیر تولید انتشارات علمی فرهنگی با اشاره به ظرفیت ها و قابلیت های مراکز تربیتی در تعامل و نقد و کنکاش در امور فنی تولید کتاب گفت: برگزاری چنین جلسات نقدی که در حضور اساتید و دانشجویان برگزار می شود در راستای بالا بردن سطح کیفیت و اثرگذاری بر کار هنروران و ظاهر فیزیکی و فنی کتاب موثر است.
باباییان اظهار داشت: چون من خود در آموزش و پرورش فعالیت دارم، معتقدم آنهایی که در گود آموزش و پرورش هستند بهتر می توانند نظر دهند؛ چه در مورد کتاب های درس و چه غیر درسی. همچنین معتقدم این نگاه ها و نظرات نقادانه مشوق حرکت های جسورانه برای کسانی است که در این سازوکار نقشی ایفا می کنند و چنانچه این ساز و کار برنامه منظمی داشته باشد کیفیت کتاب ها چه به لحاظ فنی و چه هنری افزایش می یابد.
باباییان افزود: آنچه در این میان بسیار حائز اهمیت است این است که کتابهای درسی به عنوان یک پروژه ملی جایگاه خاصی دارند و این خود عاملی است که کتاب ها را به گونه ای طراحی کنند تا از هر لحاظ برای همه فرهنگ های قومی ساکن کشور قابل استفاده باشد. شاید به دلیل ملی بودن پروژه کتاب های درسی است که نمی توان با آن سلیقه ای برخورد کرد و چه شایسته است که در جهت طراحی کتاب های درسی فراخوانی برای هنروران داده شود تا از میان طرح های کار شده، بهترین ها برگزیده شود. اما همه این اتفاقات زمانی می افتد که زمان و دقت مناسب وجود داشته باشد و کارها در زمان بندی مناسب هدایت شود چرا که توجه و ایجاد زمان بندی مناسب موقعیت بیشتری در زمینه اجرای پروژه های ملی ایجاد می کند و موجب ارتقای سطح سواد بصری دانش آموزان و البته همه مردم می شود. شاید اگر کتاب هایمان را در مقایسه با کتاب های یک ناشر درجه سه اروپایی بررسی کنیم، هم نقاط ضعف پیدا کنیم و هم نقطه قوت. البته به هیچ عنوان عقیده ندارم کار ما به کلی ضعف دارد اما اگر بخواهیم چیزی را به اسم نقطه ضعف مطرح کنیم می توانیم از مواد و مصالح نام ببریم.
وی ادامه داد: پذیرش این نکته که توان خرید جامعه پایین است و ما نیز باید تولیداتمان را با خرید جامعه تطبیق بدهیم تا حدی صحیح است اما این موضوع هرگز نباید سبب شود که کتاب ها را در سطح کیفی پایین باقی بگذاریم.
باباییان اضافه کرد: درباره نحوه تعامل مراکز تربیت معلم عقیده دارم که اگر یک راهکار و برنامه منسجم داشته باشیم، در بسیاری از مباحث - تصویرسازی، محتوا و ظاهر - به نتایج خوبی خواهیم رسید و این نیز این گونه نتیجه می دهد که دست ناشر برای انتخاب طرح باکیفیت باز خواهد بود چرا که به جای آنکه طرح را از بین سه یا چهار طرح انتخاب کند از بین 20 طرح انتخاب می کند. من عقیده دارم کار تیمی بهتر جواب می دهد و دانشجویان را زنده و فعال نگاه می دارد.
در ادامه، جهانبخش گفت: من به عنوان یکی از ناظرین بخش فنی انتشارات مدرسه با طرح ها و طراحان خوبی روبرو بوده ام اما متاسفانه یا طرح های آنها انتخاب نمی شود و یا خود آنها در مراحل اولیه کار خسته می شوند و کار را رها می کنند و من از دلایل عمده این اتفاق می توانم به سه مورد اشاره کنم: 1- نا آشنا بودن به خواست مشتری 2- بی توجهی به بودجه بندی های موجود 3- گرایش به نوعی خاص از طراحی. من تصور می کنم آنچه یک طراح را در اوایل کار خود بسیار موفق می کند توجه به مواردی است که به اختصار ذکر شد.
علیرضا جهانبخش سپس از حمید قاسم زادگان - مدرس دانشگاه تربیت مدرس و نویسنده - برای سخنرانی دعوت کرد.
قاسم زادگان صحبت های خود را به "تئوری نقد" اختصاص داده بود. او صحبت هایش را با قطعه شعری از قیصر امین پور آغاز کرد و گفت: هنگامی که کتاب بررسی می شود باید همه ابعاد آن مدنظر قرار گیرد و هنگامی که کار به نقد فنی و هنری کتاب می رسد از همه عناوین آن اعم از صفحات کتاب، صحت و سقم تصویر خوانی، مواد و ابزار، رنگ، ترکیب بندی تصاویر و... پرسش می شود.
در ادامه، کاظم طلایی - مدیر هنر انتشارات مدرسه - صحبت های خود را با نقش مدیریت هنری در کار هنری آغاز کرد. او موفقیت ناشران را در نوع سیاستگذاری ها و انتخاب هنری مهم دانست و گفت: اکنون کار به شکل تخصصی انجام می شود و مدیر هنری علاوه بر آنکه کار تیمی را هدایت می کند با محتوا و نوع کار آشناست و کار را به شکلی مناسب پیش می برد.
وی همچنین در بخشی از سخنانش به شیوه های همکاری انتشارات مدرسه با طراحان و تصویرپردازان اشاره کرد و ادامه داد: ما هر روز شاهد مراجعه تصویرگرهای دانشجو یا فارغ التحصیل هستیم اما آنچه برای ما مهم است این است که به جای آنکه طراح خود را معرفی کند کار او، خودش را معرفی می کند. ما برای برگزیدن طرح ها در انتشارات مدرسه هیچ محدودیتی نداریم حتی به سراغ کسانی که در شهرستان هم هستند می رویم، حتی طراحانی از مشهد و قم انتخاب کرده ایم و این اتفاق در هر شهرستان دیگری نیز می افتد.
در این میان مرتضی باباییان انتقادی به صحبت های طلایی ابراز داشت. وی عنوان کرد: شیوه انتخاب طراح از طریق انتشارات مدرسه همانند سایر انتشاراتی هاست. به نظر من آنچه که موجب ارتقای کیفیت کار طراحی های ما می شود این است که به جای آنکه کار یک طراح بررسی شود ما طرح خود را در بین طراحان و دانشجویان مراکزی مثل نشر مدرسه و تربیت معلم ها در میان بگذاریم تا آنها به صورت تیمی و گروهی روی آن طرح کار کنند. آن هنگام است که استعداد درون دانشجو زنده می شود و به کار می آید.
کاظم طلایی در پاسخ به باباییان گفت: من به هیچ عنوان انحصار در کار را قبول ندارم. ما حتی برای کسانی که ظاهرشان به ما نمی خورد هم وقت می گذاریم. اما چون زمان ما اندک است ناچاریم طرح و کار را به آدم حرفه ای بسپاریم. اما می توانیم برای تغییر تصویرسازی های کتاب های قدیمی زمان بگذاریم و از دانشجویان کمک بگیریم.
سپس سولماز ایمانی - یکی از دانشجویان که تعدادی از کتاب های انتشارات مدرسه را از میز میان سالن جلسه انتخاب کرده بود - گفت: من عقیده دارم این کتاب ها در سطح متوسط هستند و کتاب هایی که ویژگی های برتری داشته باشند در این میان کم دیده می شوند. قطع این کتاب ها تقریبا شکل رایجی است که همیشه دیده می شود و ابتکاری در این زمینه در بین کتاب های موجود دیده نمی شود.
وی اضافه کرد: آنچه در بین این کتاب ها قابل رویت است نوع تصویر سازی و قرار گرفتن لوگوی کار است. تصویرها با رنگ های نامناسب پرداخت شده اند و لوگوی کار در اندازه نامناسب روی جلد بعضی از کتاب ها دیده می شود. من تصورم این است که اگر تصویر و طراحی جلد اهمیت ندارد اصلا چرا آورده می شود و اگر اهمیت دارد پس لوگوی کار نباید به شکلی قرار گیرد که تصویر را تحت الشعاع قرار دهد.
این دانشجوی منتقد همچنین به خط و فونت حروف کتاب اشاره کرد و ادامه داد: کودک باید بتواند با خط کتاب هم ارتباط برقرار کند اما متاسفانه خط بعضی از کتاب ها نستعلیق است و از طرف دیگر آغاز کتاب با "بسم الله" شروع می شود که کودک از این کلمه درکی ندارد. او با "به نام خدا" آشناست، از طرف دیگر صفحات اول کتاب بسیار شلوغ هستند که این مورد نیز تاثیر مثبتی بر ذهن او ندارد.
قاسم زادگان در این باره گفت: بسیاری از تصویرسازی های این کتاب ها سازمان فکری به مخاطب نمی دهد چرا که گرافیست های ما سعی نمی کنند تحلیل های کلامی متن را بیرون بیاورند. در این زمینه رایزنی طراح با نویسنده بسیار ضعیف است؛ در مجموع می توان گفت: کتاب ها اندیشه ساز نیستند و حس زیبایی شناسی را تحریک نمی کنند. این کتاب ها با فرهنگ های ملی، دینی و جغرافیایی ما نزدیکی ندارند.
طلایی نیز در توضیح مطالب گفته شده خاطرنشان کرد: شیوه ما در انتشارات مدرسه به شکلی است که در کارهای جدید به تصویرسازی های موفق تکیه می کنیم؛ هر چند قبول دارم که معماری و جغرافی و فضا باید در خدمت متن باشد.
در پایان جواد محقق، علی اصغر فیضی زاده (مدیرعامل انتشارات مدرسه) و جواد عظیمی (مدرس مرکز تربیت معلم شرافت) نکاتی را عنوان کردند.
علی اصغر فیضی زاده از برگزاری این نشست ابراز خرسندی کرد و این دست نشست ها را بابی دانست تا دانشجویان با صبر و تامل وارد عرصه جدیدی از زندگی شوند و مقدمه ای باشد برای همکاری های آینده.
جواد عظیمی نیز گفت: اگر بخواهیم کتاب های ایرانی را در مقایسه با دیگر کتاب های جهان قرار دهیم کتاب ها بیشتر رئالیستی هستند و به تکنیک و پردازش کمتر توجه می شود، در حالی که خلاقیت در متن و تصویر باید هماهنگ باشد چرا که اگر چنین نباشد کودک از یکی از اینها صرف نظر می کند.