محمد علی رامین با خبرنگار خبرگزاری مهر به گفتگویی مشروح نشست و درباره موضوعاتی چون نقد پذیری دولت، طرح تحول اقتصادی، انتخابات مجلس هشتم شورای اسلامی، انتخابات آینده ریاست جمهوری ، وضعیت رسانه ها و... با حوصله و شفاف پاسخ داد .
خبرگزاری مهر به لحاظ اهمیتی که برای تعاطی افکار قائل است متن کامل این گفتگو را منتشر کرده و پیشاپیش از درج پاسخ و یا هر گونه اظهار نظری از سوی شخصیت های محترم و یا گروههای سیاسی قانونی در این زمینه استقبال می کند.
* خبرگزاری مهر : آقای رامین، امروز و در آخرین سال تصدی قوه مجریه برخی منتقدان دولت می گویند احمدی نژاد که شعارهایی همچون عدالت محوری را در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سر داد ، نتوانسته آنها را عملی کند. آیا شما با این انتقادها موافقید یا خیر؟
- رامین : باید گفت که آیا منتقدان مورد نظر شما نمی دانند اهدافی مانند عدالت گستری که از سیاست های دولت های قبلی حذف شده بود و بعضا با آن مقابله می شد، در دو - سه سال قابل جبران و قابل تحقق نمی باشد؟ امروز مهمترین انتقادی که از سوی روشنفکران متعهد به دولت نهم می شود این است که چرا احمدی نژاد صرفا به مسائل و نیازهای مادی و اقتصادی و ابعاد سازندگی و توزیع عادلانه ثروت در تمامی نقاط کشور توجه می کند، ولی به مسائل فرهنگی آنچنان که باید توجه نکرده است؟ پاسخ این انتقاد روشن است و عملکرد احمدی نژاد از بسیاری ابعاد و آثار مترتب آن در جامعه یک عملکرد فرهنگی است . چرا که طی 20 سال اخیر فرهنگ ما دچار آسیب های فراوانی شده به طوری که بعضی از ابعاد تهاجم فرهنگی دشمن بر جامعه ما کاملا تحمیل شده است، به نحوی که امروز کانون اصلی جامعه یعنی خانواده، دچار آسیب دیدگی بسیار شدید است و بحران هویت فرهنگی در بین بعضی از جوانان ما کاملا بسترسازی شده است.
علت این وضعیت این است که در دوران حاکمیت کارگزارانی که بعد از رحلت امام خمینی(ره) اداره امور جامعه و دولت ها را بر عهده گرفتند، چون از اصول و ارزشها و آرمانهای نظام عدول کردند و از صفاتی همچون زهد، تواضع، ارائه خدمت بی منت، مردم داری، عدالت گرایی ، نیک اندیشی نسبت به محرومین جامعه ، و عزت مداری در برابر بیگانگان فاصله گرفتند و به جای آن به تجمل گرایی و مردم گریزی و بیگانه گرایی روی آوردند و خاندان سالاری را پیشه کردند و فرهنگنامه اسلامی و کلیدواژه های انقلابی را تغییر دادند و ارزشهای ماندگار جامعه را به بازی گرفتند و انسانهای ارزشمند جامعه را بخصوص نیروهای حزب اللهی و جبهه رفته را منزوی کردند ، در نتیجه، همین امور باعث خلع سلاح فرهنگی جامعه ما شد.
به عبارتی دیگر می توان گفت مردم نیز درآن دوران وقتی دیدند که کارگزارانشان همان خصلت شاهان را برگزیدند و به بی راهه می روند ، از آنها فاصله گرفته اند. وقتی مردم دیدند که حکومت گران از شعارهای انقلاب و ارزشهای دینی جامعه فاصله می گیرند، آنها نیز بعضا تحت تاثیر قرار گرفتند و در برابر تهاجمات فرهنگی بیگانه آسیب پذیر شدند.
بازگرداندن دولتمردان به میان مردم از سوی احمدی نژاد در دولت نهم ، فرهنگی ترین و انسانی ترین کار در تاریخ دولت ها بود. |
حال احمدی نژاد که بسیار فراتر از کریمخان زند ، خود را "نوکر ملت" نامیده و در محروم ترین مناطق کشور حاضر شده و به انسانهایی که هیچ گاه مورد توجه کارگزاران حکومت قرار نگرفته بودند، حرمت گذاشت و به وضعیت آنها رسیدگی کرد، آیا این اقدامات همچون حرکتی ماندگار در تاریخ ایران باقی نخواهد ماند؟ از سویی دیگر آیا بازتاب این اقدامات مردمی دولت جمهوری اسلامی ایران در سراسر جهان الگوی نوینی از مردم سالاری را به نسل های امروز و فردا ارائه نمی دهد.
پیوند مردم با حکومت و پیوند مجدد دولتمردان با مبانی دینی اسلام، قطعا یک حرکت فرهنگی است. امروز احمدی نژاد تحت لوای جانشین امام علی(ع) و نایب امام زمان (عج) تلاش می کند تا رفتار انسانی کارگزاران اسلامی را در عمل نشان دهد و این حرکت یک پدیده ماندگاری برای آیندگان خواهد بود.
اگر امروز رسانه ها این امر را نادیده بگیرند و شخص رئیس جمهور را تخریب کنند، به خودشان صدمه زده اند زیرا واقعیت تحولات رفتاری دولت نهم را در مقایسه با دولتمردان قبلی نمی توان با تبلیغات منفی و فریب و شایعه و تهمت و تحقیر، تغییر داد؛ بلکه برعکس این مظلومیت رسانه ای احمدی نژاد، حقانیت وی را برای مردم ما آشکار تر خواهد کرد .
یکی دیگر از کارهای خوب دولت نهم "امانت داری" است. بزرگترین مشکلی که در جامعه اسلامی ما بروز و ظهور کرده بود دست اندازی بعضی از کارگزاران نظام به بیت المال مسلمین بود. به نوعی که آنها بیت المال مسلمین را به مثابه مال البیت خود می پنداشتند و در سو استفاده از آن گستاخی بسیار می کردند. کارگزاران در دولت آقای هاشمی رفسنجانی عملا اعلام می کردند که اگر 5 درصد از بودجه عمومی تلف شود - یعنی رشوه داده شود-، اما باقی بودجه جاری و ساری شود، این یک موفقیت سیاسی مدیران کشور خواهد بود. یعنی آنها با روی آوردن به حرام خواری، رشوه دادن و رشوه گرفتن را در جامعه مشروعیت دادند.
پدیده زشت "قانون فروشی" و زورگیری از شهروندان در زمان حاکمیت کارگزاران، ذهنیت مردم را نسبت به حقانیت نظام جمهوری اسلامی شدیدا تخریب کرد که به این زودی ها قابل ترمیم نیست.
در همان دوران ما شاهد بودیم که تورم تا مرز 50 درصد تثبیت شد و سود بانکی سرسام آور گردید و اتفاقا همان دانش آموختگان اقتصادی که در غرب تحصیل کرده بودند و می دانستند که بالاترین نرخ سود بانکی در غرب 3 تا 4 درصد می باشد، وقتی می خواستند در سیستم بانکی ایران کارشکنی کنند با افزایش سود بانکی حتی به 12 تا 13 درصد هم راضی نبودند و پیوسته این سود را افزایش دادند وبا این کار رباخواری را در جامعه ترویج و توجیه کردند و جامعه شیعه ما را به حرام خواری وادار ساختند.
آنها ظالمانه بسیاری از نسلهای پاک این جامعه دینی را با رشوه و رباخواری آلوده کردند و لطمات سنگینی را بر فرهنگ نجیبانه ایران اسلامی وارد کردند.
امروز کسانی که به فساد و فحشا و اعتیاد و شرارت روی می آورند به خاطر همان حرام خواری ها است . حال چه کسی باید این بحران فرهنگی تحمیل شده بر جامعه را پاسخگو باشد؟ شاید بزرگترین کار احمدی نژاد این باشد که این بحران فرهنگی را مهار و اصلاح کند.
* پس به نطر شما دولت احمدی نژاد یک دولت فرهنگی است یا اینکه به گفته برخی از کارشناسان دولت احمدی نژاد یک دولت اقتصادی است؟
- به اعتقاد بنده دولت نهم علاوه بر همه تلاشهای اقتصادی و بازسازی مخروبه های بازمانده از گذشته، حقیقتا یک دولت فرهنگی و بلکه فرهنگ ساز است. البته ممکن است تخریب یک فرهنگ در کمترین فرصت انجام گیرد، اما اصلاح و بازسازی یک فرهنگ نیاز به هماهنگی، تلاش و زمان بسیار دارد.این یک جهاد اصلاح گرایانه بزرگ فرهنگی است که دولت به صورت دسته جمعی در حال پیگیری آن است.
به اعتقاد بنده دولت نهم علاوه بر همه تلاشهای اقتصادی و بازسازی مخروبه های بازمانده از گذشته، حقیقتا یک دولت فرهنگی و بلکه فرهنگ ساز است. |
این پدیده که یک فرهنگ سازی است تاکنون، بجز اصل انقلاب اسلامی، چنین بازآفرینی فرهنگی در عصر ما وجود نداشته است. این یک حرکت سرنوشت ساز و جهانشمول است. بنده متحیرم که رسانه های ما با چنین پشتوانه ای چرا در این راستا حرکت نمی کنند و از سوی دیگر برخی ها ناجوانمردانه با فریب کاری و عقده گشایی سعی می کنند تا این شعارهای دینی - مذهبی را تخریب کنند و به شخص احمدی نژاد نیز به جرم دین پروری توهین می کنند.
به گفته آقای رئیس جمهور بعضی ها برای اینکه مخالفت خود را با این دولت نشان دهند، گاهی اوقات حتی حاضر می شوند اعتقادات دینی خود را نیز زیر سئوال ببرند. این یک مصیبت زدگی ننگ آور است که بعضی از رسانه های ما این احساس خودناباوری را منتقل می کنند و چون خودشان را در جهت آرمانها و اهداف بزرگ اسلامی رشد نمی دهند، درجهت تخریب احمدی نژاد حرکت می کنند تا شعارهای دینی و انقلابی وی را از پویندگی و جذابیت عمومی ساقط نمایند.
* گفته می شود بیشترین انتقادها از سوی رسانه ها به دولت نهم شده است که بیشترین این انتقادها ، انتقادهای اقتصادی است، آیا شما فکر نمی کنید که عملکرد تیم های اقتصادی دولت نهم باعث این میزان انتقاد نسبت به دولت های گذشته شده است؟
- هیچ دولتی در هیچ جای دنیا وجود ندارد که در یک دوره زمانی 3-4 ساله همه شعارهای خود را محقق کند؛ معمولا دولت ها با طرح یک مجموعه شعارها ، اولویت بندی زمانی می کنند . آنها سعی می کنند تا بعضی از شعارهای خود را از همان ابتدا محقق سازند. مانند شعار "خدمتگزاری"، که احمدی نژاد از روز اول برای آن اقدام کرد و حتی یک روز پیگیری آن را تعطیل نکرد.
بعضی شعارها به مرور و در یک فرایند طولانی محقق می شوند ، مانند شعار "عدالت گستری". از سوی دیگر بعضی شعارها را در جامعه مطرح می کنند تا آنها احیا شوند و به فراموشی سپرده نشوند و با تلاش مستمر به فرهنگ عمومی تبدیل شوند و بعضی دیگر از شعارها نیز احتیاج به همراهی سایر نهادهای حکومتی دارند و بدون اجماع فراگیر قابل تحقق نیستند. وقتی احمدی نژاد با موضوعاتی مانند بیکاری، کمبود مسکن و رشد تورم جهانی روبرو است و آنها را مطرح کرده و مردم نیز از او انتظار حل این مشکلات را دارند ، اگر مجلس با او همراهی نکند این موضوعات حل نخواهد شد.
مجلس هفتم که مجلسی با ادعای اصولگرایی بود دربسیاری از موارد با دولت نهم به مخالف پرداخت. مخالفت هایی که مجلس هفتم با دولت نهم انجام داد هرگز مشابهتی در روابط دولت ها و مجلس های سابق ندارد. در هیچ دوره ای، هیچ مجلسی با دولت زمان خود این گونه عمل نکرد. |
محمد علی رامین: |
لذا برای تحقق بعضی از شعارهایی که احمدی نژاد مطرح کرد، همکاری سایر قوا الزامی است. یعنی اگر قوای مقننه و قضاییه با دولت همراه نباشند، کاری از پیش نمی رود. مثلا اگر احمدی نژاد با قاطعیت در حذف دستهای آلوده اقدام کند و بسیاری از پرونده های آنان را تشکیل دهد و به قوه قضائیه معرفی کند، ولی این قوه در کمترین زمان آنها را از مجازات معاف سازد و مجددا آزاد کند، خوب احمدی نژاد چه باید بکند؟!
اگر دولت نهم درخواست می کند که متخلفین اقتصادی به جامعه معرفی شوند ولی قوه قضائیه به هر دلیل آنها را به مردم معرفی نمی کند، احمدی نژاد چه باید بکند؟ یکی از کارهای دولت نهم این بود که از ایجاد تنش و کشمکش در درون نظام اسلامی جلوگیری کند، بنابراین امروز نه فقط عملگرا ترین و شجاع ترین و پرکارترین ، که صبورانه ترین مجری کشور را ما در نظام جمهوری اسلامی ایران در اختیار داریم. باید ببینیم که از این فرصت برای آینده بهتر مملکت خویش چگونه بهره برداری می کنیم.
حال اگر رسانه ها به کمک بیایند، می توانند بسیار کارساز باشند .در روزگار ما رسانه ها می توانند در جایگاه پیام رسانان حقیقت خبرهای واقعی و مهم را به جامعه بشری برسانند و موجب رشد و تعالی آنها شوند.
یافتن حقیقت و ایجاد اعتماد و خوشبینی در بین انسانها توسط رسانه ها موجب تامین صلح و عدالت در جهان می شود اما در حال حاضر آن چیزی که ما از رسانه های "مونوپل" غرب دریافت می کنیم این است که آنها به ابزاری برای یک گروه اندک تبدیل شده اند تا آن گروه بتواند برای استمرار سلطه خود در جهان با شایعه سازی و ایجاد جنگ روانی و توسعه نفرت در بین ملت های جهان به اهداف شوم خود برسد.
آن چیزی که بنده امروز مشاهده می کنم انفعال آزار دهنده ای است که در رسانه های ما از رسانه ملی تا رسانه های دیگر دیده می شودو به ندرت می توان یک خبرگزاری داخلی را یافت که مبنای فعالیت خود را خدا محوری ، حقیقت گویی ، آرمان گرایی و عدالت گستری قرار داده باشد. |
غالب رسانه های ما امروز به مسائل حزبی و گروهی تعلق خاطر دارند. اگر امروز برخی افراد مانند بنده با رسانه ها تعامل کمتری داریم به دلیل آن است که انسانهای آرمانخواه در رسانه های ما جایی ندارند. یعنی اگر انسانی آرمانخواه و عاشق ولایت و دلسوز ملت و دشمن مستکبران جهانی باشد و به روزمرگی قناعت نکند و جهت گیری نظام را در راستای اهداف متعالی انقلاب اسلامی مطالبه کند، رسانه های داخلی با او یک تعامل سازنده برقرار نمی کنند و حداکثر از او برای مسائل روزمره و مقطعی خود بهره کشی می کنند. امروز رسانه های ما انسانهای الگو و "تراز اسلام"را به جهان معرفی نمی کنند. در حالی که نظام اسلامی ایران موفق شده است انسانهای بزرگی را آموزش دهد و تربیت کند. حال در این بین رسانه های ما می توانند این افراد را به جامعه جهانی معرفی کنند ولی متاسفانه از این کار دریغ می ورزند و صرفا به سراغ افرادی می روند که تحولگرا و آرمان دار نباشد یا اینکه دیگر در میان ما نباشند. در حالی که افرادی هستند که می توانند آرمانهای انقلاب و نظام ما را پیش ببرند و می توانند پرچمدار شعارهای اسلامی باشند و دشمنان را زمین گیر کنند. متاسفانه رسانه های ما از معرفی چنین افرادی واهمه دارند.
* منظورتان آقای احمدی نژاد است و به نظر شما رسانه ها در معرفی ایشان به عنوان الگو برای جامعه بشری کوتاهی کرده اند؟
- بنده به عنوان کسی که نگاهی به تاریخ و تمدن دنیای اسلام دارد و با تاریخ و تمدن غرب نیز آشنا است، می توانم بگویم که احمدی نژاد شخصیتی است تربیت یافته در مکتب اسلام و شیعه در عصر حاکمیت ولی فقیه، که میراث گرانقدر 1200 سال تلاش روحانیت بزرگوار شیعه را در گنجینه خود داشته و به ساختن انسانها پرداخته است. چه اشکالی دارد احمدی نژاد را به عنوان یکی از دست پروردگان نظام ولایی که خود محصول تلاش 1200 ساله روحانیت اصیل است را به عنوان یک انسان خیرخواه، سیاستمدار، دوراندیش، اهل علم و تدبیر و ابتکار، خداپرست و دوستدار انسانیت که دشمن ظالمان و یاور مظلومان است به جامعه بشری معرفی کنیم؟
البته در پناه حکومت سی ساله جمهوری اسلامی و امامت ولی فقیه علاوه بر همه شهدای بزرگ، انسانهای بزرگ دیگری از جمله سید حسن نصرالله و افراد بسیار دیگری رشد کرده اند که می توانند به عنوان الگو به جهانیان معرفی شوند.
به نظر بنده اگر احمدی نژاد با نگاههای حقیر گروههای سیاسی و با نگاههای بسته حزبی و باندی مواجه نباشد، می تواند خدمات بسیار بیشتری به نظام و جامعه اسلامی ما ارائه دهد.
اگر احمدی نژاد با نگاههای حقیر گروههای سیاسی و با نگاههای بسته حزبی و باندی مواجه نباشد، می تواند خدمات بسیار بیشتری به نظام و جامعه اسلامی ما ارائه دهد. |
محمد علی رامین: |
پیروزی احمدی نژاد علیرغم ویژگی هایی بود که دیگر کاندیداها از جمله قدرت و ثروت و سابقه و نفوذ از آن برخوردار بودند. ولی متاسفانه کسانی که در این انتخابات شکست خوردند و باید متنبه می شدند و به ارزشهای اسلامی بر می گشتند، به مخالفت با احمدی نژاد برخاستند و وی را عامل شکست خود پنداشتند. مخالفان احمدی نژاد تمام هم و غم خود را در این قرار داده اند تا او را زمین گیر کنند . گویا همت جمعی بر این قرار گرفته است که دولت نهم در ارائه خدمت بی منت به ملت ایران و تحقق شعارهای اسلامی موفق نشود تا همین امر نشانه پیروزی خود آنها بشود. بسیار تلخ است که انسان باور کند که مخالفان احمدی نژاد در اصل با شعارهای اسلامی معارضه می کنند و نتیجه این عملکرد نه فقط در پرونده قیامت آنها ، بلکه در حافظه ملت ایران ثبت خواهد شد، مگر اینکه توبه کنند و از این بیراهه برگردند و از فرصت این دولت خدمتگزار برای پیشرفت مملکت اسلامی بهره بگیرند.
* آقای کلهر مشاور رئیس جمهوری معتقدند اگر احمدی نژاد خادم تر از خود پیدا کند در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به او رای خواهد داد. نظ شما چیست؟
- شخصیتی "تکلیف گرا" مانند دکتر احمدی نژاد که تربیت یافته در مساجد و منابر روحانیت و دانش آموخته فرهنگ شیعی و مطیع امر ولایت فقیه است، به عنوان یک استاد برجسته دانشگاه قطعا در تمام امور زندگی و در تصمیمات عمده و کلان سیاسی - اجتماعی خود معیارهای الهی ، مصالح عمومی و رهنمود های رهبری را ملاک عمل خود قرار می دهد و به خواست مردم مسلمان و حق شناس تمکین می کند.
یقین دارم بعد از دور دوم ریاست جمهور دکتر احمدی نژاد ، انسانهای زبده تری رشد خواهند کرد چرا که ما مسیر تکاملی را طی می کنیم. ما انتظار داریم در نسل های آینده افرادی زبده تر بیایند تا با استفاده از تجربه ارزشمند و شیوه ابتکاری احمدی نژاد کشور را در مراحل بالاتر به پیش ببرند. |
* آقای رامین اگر موافق باشید به انتخابات مجلس هشتم بپردازیم. چرا نام شما در لیست جبهه متحد اصولگرایان قرار نگرفت و شما به طور مستقل در هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کردید؟
- این سئوال را باید کسانی که متصدی تنظیم فهرست تهران بودند جواب بدهند. بنده گرچه سازوکارهای 6+5 را اضطراری و واقع گرایانه می دانستم، اما چون آن را مطلوب و عادلانه نمی دیدم به همین دلیل حتی در جایگاه دبیر سیاسی رایحه خوش خدمت در طول زمان شکل گیری فعالیت های انتخاباتی و تلاش پشت صحنه برای شکل گیری شورای مربوطه هیچ گونه موضع گیری تشکیلات نکردم . ولی در عین حال خود را به عنوان یک کاندیدا به جامعه عرضه کردم و به گروه 6+5 نیز عرضه شدم.
لکن افرادی که تصمیم گیرنده بودند با موازین و معیارهایی که خودشان اعلام کرده بودند عمل نکردند و یا با مصلحت اندیشی هایی که اعلام نکرده بودند، عمل کردند که در نتیجه بجز حامیان دولت سایر گروههای دیگر در مقابل گزینه ای همچون بنده مخالفت کردند. البته شرط انصاف آن است که تاکید کنم مخالفت آنها در کمال احترام و ادب بود و حریم اخلاق اسلامی را مراعات کرده و هرگز اقدام به تضعیف شخصیت افراد نپرداختند ولی به هر حال شاید آقایان به مصلحت خودشان نمی دیدند که بنده وارد مجلس بشوم.
به هر جهت باید دلایل را از خودشان بپرسید ولی اگر دلایل بنده را می خواهید بدانید، به چند دلیل خود را مناسب مجلس شورای اسلامی می دیدم: اول اینکه از ثمرات تجربیاتم این است که نه تنها دشمنان جهانی را می شناسم، بلکه نقاط ضعف و حتی راهکارهای مبارزه با آنها را نیز می دانم و ازطرف دیگر به نقاط قوت نظام و جامعه اسلامی خودمان آشنایی و اشراف کامل دارم و به آنها اعتقاد کافی دارم.
یعنی خیلی از افراد هستند که یا نقاط قوت مملکت اسلامی را نمی شناسند یا بر نقاط ضعف دشمنان جهانی اشراف ندارند و همچنین طرحی برای مقابله با آنها نیز ندارند. لذا بنده با این ویژگی هایی که در خود سراغ داشتم ، خود را برای مجلس شورای اسلامی مناسب و مفید می دانستم و به تکلیف سیاسی خود عمل کردم. در عین حال می دانستم که گروههای سیاسی جناح راست مرا به عنوان یک فرد مستقل که قاطعانه از مقام ولی فقیه پیروی می کنم و آرمانهای انقلاب اسلامی را هرگز رها نکرده و هیچگاه استقلال فکری خود را به هیچ حزب و گروه سیاسی واگذار نکرده ام، تحمل نخواهند کرد.
* ولی مگر خود رایحه خوش خدمت یک حزب و یا تشکل سیاسی نیست که شما هم عضو آن هستید؟
- رایحه خوش خدمت به عنوان حامیان دولت نهم اصلا یک گروه سیاسی نیستند، اینها مجموعه ای از نیروهای فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و اجتماعی هستند که هرگز در قالب یک گروه و حزب سیاسی شناخته نمی شوند. ما مجموعه ای از افراد همفکر و هم عقیده هستیم که در انتخابات دولت نهم هم پیمان شده بودیم و از احمدی نژاد حمایت کردیم. در واقع این مجموعه زمینه آشنایی مردم با احمدی نژاد را فراهم کرد و هیچ گاه خود را به عنوان یک حزب سیاسی قلمداد نکرد.
امروز در کشور ما سه طیف سیاسی وجود دارد . یک طیف سیاسی اندک و پرسر و صدا که می خواهند با غرب گرایی شرایط مملکت اسلامی را به ماقبل انقلاب اسلامی برگردانند که اینها مرتجعین اسلام ستیز و ضد ولایت هستند.
یک طیف دیگر که جمعیت بزرگ اجتماعی- سیاسی را تشکیل می دهند و گروههای مختلفی را در خود جای داده اند، اینها هرگز اجازه نمی دهند که شرایط ماقبل انقلاب اسلامی احیا شود، اما بیش از این هم نمی خواهند در کشور اصلاح و تحول رخ دهد. این طیف محافظه کار در برابر هر نوع تحول و تکامل و پیشرفت شعارهای جهان شمول انقلاب اسلامی و حضور نیروهای اصیل آرمانگرا در مصادر امور مدیریتی کشور مقاومت می کنند و طرفدار مدیرانی ساکت و راکد و منفعل و بدون برنامه انقلابی هستند.
در برابر این دو طیف ، طیف سومی وجود دارد که نیروهای ارزشی ، انقلابی ، حزب اللهی و پیروان مخلص و فداکار ولایت را در بر می گیرد، که نه تنها اجازه رجعت مناسبات قبل از انقلاب را نمی دهند ، بلکه به رخوت در درون نظام نیز راضی نیستند. آنها معتقدند گام به گام باید نظام اسلامی را به آرمانهای بزرگ اسلامی و اهداف متعالی انقلاب اسلامی نزدیک کنند. آنها طیف بسیار بزرگی هستند که هرگز در چارچوب تنگ احزاب سیاسی نمی گنجند.
با نگاهی به مجموعه نیروهای موجود در کشور مشاهده می کنید که طیف سوم تحت هدایت های ولایت فقیه ، امروز بزرگترین طیف اجتماعی - سیاسی را تشکیل داده اند بدون اینکه یک حزب سیاسی باشند . این طیف فکری و مجموعه بزرگ سیاسی - اجتماعی، مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و دامنه تعاملات میان امت اسلامی را تا آنجا دنبال می کنند که شخصیت های بزرگی نظیر سید حسن نصرالله با افتخار و سربلندی اعلام می کند که من "یک عضو از حزب ولایت فقیه در جهان هستم".
* یک خبرگزاری اخیرا از قول شما گفتگویی را منتشر کرده بود که در آن شما آقای هاشمی و خاتمی را به اعلام شکایت به قوه قضائیه تهدید کرده بودید. آیا این مطلب صحیح است؟
- متاسفانه "شارلاتانیسم رسانه ای" که با دوحزب دولت ساخته کارگزاران ومشارکت در ایران اسلامی پایه گذاری شده و امروز مجموعه ای از سایت های خبری و خبرگزاری های حزبی و مطبوعات زنجیره ای را تشکیل داده اند، ماموریت نفاق افکنی در جامعه ما را بر عهده گرفته و با شگرد تقطیع گفتار و تحریف مفاهیم، به دروغ گویی و شایعه پراکنی و ایجاد جنگ روانی در میان نیروهای سیاسی درون نظام می پردازند. این رسانه ها به نیابت از اربابان فکری - مالی - سیاسی خود علیه کسانی که با صهیونیزم جهانی درگیری فکری و سیاسی و رسانه ای دارند، درگیر می شوند و با فضاسازی کاذب و ماجرا جویی دروغین می کوشند تا این نیروهای ضد صهیونیستی را با مسائل داخلی درگیرکنند و از دشمنان اصلی ملت ایران قافل سازند.
هیچ دادگاهی در جمهوری اسلامی ایران سراغ ندارم که بتواند هاشمی رفسنجانی و خاتمی را به پای میز محاکمه بکشاند.من اگر حوصله شکایت داشتم از رسانه های دروغ پرداز شکایت می کردم. |
* فکر می کنید آقای خاتمی در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری شرکت خواهد کرد؟
- با توجه به همه واقعیت های موجود من خاتمی را عاقل تر از آن می دانم که خود را آلت دست باندها و گروههایی قرار دهد که یک بار آنها را تجربه کرده است.
* آیا به نظر شما به کار بردن این جمله که "ملت ایران با هیچ ملتی حتی مردم اسرائیل مشکلی ندارد" از سوی یکی از اعضای کابینه درست است؟
- این اصطلاح قطعا غلط و باطل است وبعید می دانم که یک مسلمان آگاه انقلابی و متعهد چنین مفهومی را مورد نظر داشته باشد. در دولت نهم که یک دولت ارزشی و انقلابی است و برترین ویژگی بین المللی آن مبارزه با صهیونیسم جهانی است، انصاف نیست که شرایطی پیش آید تا این دولت بر خلاف استراتژی خودش متهم شود.
..............................
گفتگو از حمید رضا خوئینی ها