ابراز انزجار جرج بوش رئيس جمهورامريكا در مورد شكنجه زندانيان عراقي پس از پخش گسترده اين تصاوير توسط رسانه جمعي بهترين استدلاال براي فراراز انتقاداتي است كه بر وي حاكم است.
ديويد هاينز در ادامه آورده است بي شك اتخاذ چنين سياستي بيانگر اين مطلب خواهد بود كه چنين اقدامات و اعمال غيرانساني قابل تحمل نخواهد بود و عاملان آن بايد به سزاي اعمال خود برسند. در اين حالت ارتش احتمالاً تجربه تلخ و سختي خواهد داشت و قرعه تنبيه ممكن است به نام چند كارمند جزء ارتش و يا احتمالاً يك يا دو افسر بيفتد واين تنبيه احتمالاً گريبان گير چند سرباز احمقي خواهد شد كه مفتخرانه با بدنهاي عريان زندانيان عراقي در ژستهاي مختلف عكس انداخته اند. اين موضوع همچنين مي تواند شرط بندي خوبي باشد بر سر اين مسئله كه ژنرال ستاره دار آمريكايي نگونبختي كه سرپرستي مجموعه زندان ابوغريب را برعهده داشته از منصب خود عزل شود. گفتني است نتيجه تحقيقات انجام شده در مورد زندان ابوغريب نشان مي دهد كه مقامات آمريكا از انجام چنين اعمال غير انساني در زندان ابوغريب با اطلاع بوده اند.
در حقيقت نگاه دقيق به عكسهاي شكنجه زندانيان زندان ابوغريب و طرز رفتار نگهبانان زندان بيانگر اين مطلب است كه اينگونه رفتارها بدنبال دستوراتي بوده است كه در چرخه دستورات مقامات مافوق بوده است كه توسط CENTCOM پذيرفته شده است.
تجربه من در 15 سال خدمت در ارتش نشان مي دهد كه در اينگونه موارد تنها افرادي توبيخ و تنبيه مي شوند كه تصاوير آنها در عكسها وجود داشته باشد. به همين دليل است گالري عكسهايي كه از اعمال نيروهاي پادگان ام پي گرفته شده است به عنوان مدركي مستدل نشان مي دهد چيزهاي زيادي در مورد انگيزه و مجوز چنين رفتاري وجود دارد. اين تصاوير بيانگر صحنه هايي نيست كه دزدكي و يا بدون اطلاع شكنجه گران گرفته شده باشد، بلكه توسط افرادي انجام شده كه به انجام چنين رفتارغير انساني افتخار نيز مي كنند. آنها عكسهاي حقيقي و پرمحتوايي هستند كه حجم زيادي از شور و اشتياق را براي انجام چنين اعمالي نشان مي دهد . سربازاني كه در عكسها ظاهر مي شوند به وضوح تنها مسئله مهم آن عكسها نبودند و حماقت به تنهايي مسئول كيفيت بسيار بد عكسها نبود. حوادث ابوغريب منعكس كننده يك " نظام اخلاقي موقعيتي " است كه توسط كاركنان زندان اعمال مي شود كه طي آن يك مبناي اساسي عمليات نظامي- رفتار انساني احترام آميز با زندانيان - با سياستي براي استخراج اطلاعات مفيد مورد تجاوز قرار مي گيرد .
من شخصا با چنين فعاليتهايي در زماني كه به عنوان افسر رابط به گروهان 7 ارتش آمريكا در عمليات تخريب در جنگ اول خليج خدمت مي كردم ، مواجه شده ام . بر اساس وظيفه خود با تعدادي از اعضاي واحدهاي (ام پي)ملاقات كردم و توصيفات آنها را از طريقه به كار گرفته شده براي به دست آوردن اطلاعات از اشخاص انتخاب شده از بين هزاران زنداني جنگ عراقي در بازداشت مي شنيدم. در بين اين سربازان يك اصل وجود داشت و آن اينكه همگي تحقير جنسي را به عنوان راهي براي بازجويي قبول داشتند .
به خصوص يك جمله بسيار ذهن مرا به خود مشغول كرد : يك گروهبان (ام پي) گفته بود : ما دو زنداني را با تفنگ وادار مي كرديم كه به هم تجاوز كنند .
منطق آنها در توجيه اين رفتار اين بود كه بازداشت شدگان از لحاظ فيزيكي مورد صدمه قرار نمي گرفتند با اين حال وادار مي شدند اطلاعات مفيدي را ارائه دهند . به هر حال ، در مقايسه با آنچه صدام با زندانيها انجام مي داد اين موضوع بسيار ناچيز بود .
بدون شك ، يك توجيه ديگر محيط ابوغريب اين است كه به سربازان ايالات متحده آمريكا اين امكان را مي داد كه عوامل ابتدايي شرافت را كه در آموزشهاي نظامي آموزش داده مي شود ، كنار بگذارند .
اشتباه مرگ آور در اين منطق اين است كه افسران ارتش آمريكاكه به چنين اعمالي دست زدند و يا چنين اعمالي را ترغيب كردند ، در سازگاري كامل با فرهنگي كه در آن رشد كردند مشكل داشتند . بيشتر پرسنل آمريكايي كه در جنگ خليج فارس انجام وظيفه مي كردند ، آگاه بودند كه ميل جنسي يك مسئله حساس در كشورهاي ميزبان بود و رفتارهايي كه در فرهنگ غربي تضمين مي شود در جامعه اسلامي قابل قبول نيستند .
به هر حال تعداد كمي از آمريكاييها از زشتي اين اقدام و نتايج بلند مدت بدرفتاري جنسي آگاهند .
يك همتاي عراقي من توضيح داد كه اگر زندانيها به طور فيزيكي شكنجه مي شدند و يا حتي نقص عضو مي شدند ، نفرت بيشتري از امريكا در منطقه حاصل مي شد و افكارعمومي به قرباني ها همانند شهدايي كه به دست كفار كشته شدند ، ارج مي گذارد .
اما بالعكس ، زنده ماندن و عريان شدن در برابر يك زن بي شعور و نيمه عريان آمريكايي و يا در موقعيتهاي همجنس بازي هر گونه احساس افتخار را از بازداشت شدگان تا پايان زندگيشان دور مي سازد .
اگراين رفتارعلني نمي شد ، اين مردان شايد اميدي براي بازگشت به جامعه داشتند در حاليكه خاطره آنها در ابوغريب براي هميشه مسكوت و پنها ن باقي مي ماند.
به هر حال آنطور كه تجربه نشان مي دهد، آنهايي كه از بازداشت نيروهاي آمريكايي آزاد شدند به دنبال عنواني همچون شهادت هستند تا به اين وسيله بتواندد لكه ننگ اجتماعي سوء استفاده هاي جنسي و رفتاري كه از آنها شده را از بين ببرند. خانواده هاي اين زندانيان نيز از لحاظ اجتماعي در رنج خواهند بود و ناگزير اين ننگ را بايد تحمل كنند. البته بديهي است كه افشاي شكنجه هاي زندان ابوغريب جان بسياري از آمريكاييان را به خطر خواهد انداخت و بهاي آن احتمالاً گرفته شدن جان تعداد زيادي از نيروهاي آمريكايي خواهد بود.
اين بار با جهاني شدن رسوايي ابوغريب، مقامات كاخ سفيد و كارگزاران بوش ديگر نمي توانند چنين حادثه اسفناكي را با دلايل واهي مانند جنون و انحراف عاملان آن سرپوش گذارند. متاسفانه شناخت عمومي از كارگزاران فعلي به اندازه كافي نيست. اخراج رئيس و سرپرست آمريكايي سابق زندان ابوغريب و جانشين كردن " جفري ميلر" رئيس زندان مخوف و معروف گوانتانامو به جاي سرپرست سابق اين زندان، تدبير " جرج بوش" رئيس جمهوري آمريكا براي به اصطلاح جبران اين ضايعه و رسيدگي به امور زندانيان بوده است.
ژنرال ميلر، ژنرال با نفوذ آمريكايي يكي از كم خطا ترين مقامات ارتش امريكا در انجام مأموريت هاي محول به وي است. اما مطمئناً با وجود تجربه فرمانده نگون بخت قبلي زندان ابوغريب اين بار ميلر مي تواند عملكرد بهتري نسبت به او داشته باشد.
به هرحال اين تغيير دستورات بطور كلي پيام غلطي را به جهان اسلام مي فرستد. زيرا رياست زندان گوانتانامو به عنوان سابقه كاري ميلر كه معروف به زنداني مخوف است و ناچيز بودن اطلاعات عمومي در مورد امور داخلي اين زندان، غيرقابل رسوخ بودن اطلاعات و سانسورهاي اطلاعات نظامي بسيار شديد در آن موجب افزايش نگراني ها در مورد رياست جديد زندان ابوغريب بغداد است. اينها اطلاعاتي هستند كه توسط خانواده هاي افرادي كه در داخل اين زندان هستند و نهايتاً توسط مطبوعات به بيرون درز كرده است. به همين خاطر بازديد ژنرال ميلر از زندان ابوغريب از برملا شدن برخي اطلاعات به خارج از زندان جلوگيري مي كند.
البته هيچ يك از اين موارد به موقعيت نيروهاي امريكايي در عراق كمك نمي كند. بخش مهم اين مسئله مي تواند پذيرش فرمان تقسيم كار در بالاترين جايگاه ارتش باشد زيرا شفاف سازي ازاصول كنترل زندانيان نظامي باشد.
بهترين راه حل براي اين مسئله محدود كردن اختيار نيروهاي آمريكايي براي رسيدگي به امور زندانيان نظامي و برگرداندن كامل اين اختيار به سازمان ملل است.
عملي شدن اين مسئله موجب بركنار ماندن CENTCOM در مورد نفوذ و اختيار داشتن در اين مسئله است. البته براي جبران اين مسئله راه طولاني در پيش است اما اين پيشرفت مي تواند نقطه عطفي در اين مسئله باشد.
دكتر ديويد هاينز يك دانشمند بيولوژيك و يك متخصص ارتش در زمينه تسليحات شيميايي است كه در مورد بيماريهاي ناشي از جنگ با كارشناسان آمريكايي، كويتي و ايراني در " مركز تحقيقات دارويي جانبازان" (JMERC) همكاري مي كند. او با عضويت در ارتش آمريكا در سال 1991 در جنگ اول خليج فارس حضور داشته است.