به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري " مهر" ، وي گفت : خوشبختانه آثار مهم برگسون به زبان فارسي ترجمه شده است . در آثار برگسون عناصر مهمي از حكمت متعاليه ملاصدرا به زبان قرن نوزدهم و بيستم بيان شده است . لذا مطالعه تطبيقي آثاراين دو فيلسوف بزرگ عبرت آموز است . افرادي معتقدند مطالعات تطبيقي تحميلي هستند، اما بايد گفت در بعضي مواقع مشابهت خيره كننده اي در فضاي فرهنگي مختلف ديده مي شد كه نمي توان از آن ها چشم پوشي كرد .
شيرواني افزود: تا آن جا كه تاريخ فلسفه نشان مي دهد همواره ميان ثبات و تغيير ترديد وجود دارد . بعضي ها مانند هراكليتوس به تغيير و دگرگوني و برخي مانند پارمنيدس منكر هر گونه تغير و دگرگوني هستند . برخي نيز مانند ارسطو به هر دو نظر قائل است . ملاصدرا حكيم بزرگ ما نيز سراسر عالم طبيعي و مادي را د رحركت دانسته و نظريه جديدي به نام حركت جوهري ارائه داد كه داراي پيامدهاي فلسفي و كلامي فراواني است . برگسون نيز در كتاب تحول خلاق مباحثي را در باب حركت و تحول ارائه كرده است .
وي اضافه كرد : يكي از مهمترين انديشه هاي فلسفي ملاصدرا نظريه حركت جوهري است . بنابر قول رايج در فلسفه ، "حركت" در چهار مقوله از مقولات دهگانه صورت مي گيرد، اما ملاصدرا براين باور است كه وجود هاي مادي وجودهاي تدريجي هستند كه در هر لحظه نو شده و وجود تازه پيدا مي كنند . ملاصدرا بحث حركت را جزو اقسام اوليه وجود قرارداده است و بر اين اساس وجود را تحت وجود ثابت و وجود سيال تقسيم كرده است .
شيرواني در ادامه سخنان خود پيامدهاي نظريه حركت وجودي را به طور اجمالي معرفي كرد . وي گفت : 1- "حركت" كه از زمان ا رسطو مطرح بوده است، با اين نظريه عمق و تحول بيشتري پيدا كرده است ،2- بر اساس حركت جوهري عالم مادي يك حركت واحد حركت به شمار مي رود كه در يك جريان عمومي به سوي غايت نهايي در حركت است ، 3- عالم مادي همواره در حال آفرينش است و لحظه به لحظه از عالم وجود فيض دريافت مي كند ، 4- تبيين ربط متغير به ثابت و حادث به قديم ، 5- مساله حدوث و قدم عالم ماده ، تمام موجودات عالم ماده د رمعرض حدوث قرار دارند و موجودات عالم ماده هر لحظه در حال حدوث اند .
وي در پايان سخنان خود با ذكر اين نكته كه نقطه عزيمت برگسون در بحث حركت با ملاصدرا متفاوت است گفت : برگسون بحث خود را با حل مسئله جبر و اختيار آدمي شروع مي كند . از نظر كمي وكيفي معناي حقيقي زمان آن است كه در وجدان خود مي يابيم و اين جنبه كمي زمان است . برگسون نيز مانند ملاصدرا معتقد است ما نمي توانيم با ذهن خود به واقعيت دست پيدا كنيم . البته اين سخن با سخن شكاكان و سوفيستها تفاوت اساسي دارد .