سجادی متولد 1336 آمل است و 18 فیلم بلند سینمایی در مقام کارگردان در کارنامه دارد. او سینما را یکسال پس از پیروزی انقلاب با کارگردانی فیلم کوتاه آغاز کرد و "مخمصه"، "شوریده"، "جنایت"، "تردست"، "اثیری"، "رنگ شب"، "مهره"، "گنج"، "بازیگر"، "بازجویی یک جنایت" و... از کارهای اوست.
* خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: سینمای جنایی حادثهای در دهههای 30 و 40 دوران اوج را گذراند و در دهه 50 سینمای اجتماعی انتقادی رونق گرفت و این نوع فیلمها به حاشیه رفت. در سالهای بعد از انقلاب هم تجربههایی پراکنده در این سینما داشتیم. این تجربهها چقدر وامدار دهههای 30 و 40 است؟
ـ محمدعلی سجادی: به شکل طبیعی این تجربهها در سینمای بعد از انقلاب ادامه پیدا کرد و پخته شد و نسل بعد آن تجربهها را خواسته و ناخواسته، مستقیم و غیر مستقیم به کار گرفت. مرحوم ساموئل خاچیکیان فیلمسازی بود که سالها روی این سینما متمرکز شد و تلاش کرد تجربههایی متفاوت داشته باشد. سهم او در رشد این سینما انکارناپذیر است.
* چرا سینمای جنایی هیچوقت به جریانی مستمر تبدیل نشد؟
ـ خاچیکیان دوران اوج را تجربه کرد. فیلمهای او در مقطعی با استقبال مواجه میشد و فروش خوبی داشت. اما به تدریج این فیلمها کارکردشان را در جامعه از دست دادند. در افول این سینما عوامل زیادی نقش داشتند. بخشی از ماجرا به نیاز جامعه برمیگردد و بخشی به نوع ممیزی. نگاه و علاقه فیلمسازان به این جریان هم میتواند عامل رونق یا رکود این سینما باشد.
* شما فیلمسازی را با ساختن فیلمهایی شروع کردید که رنگ و بوی جنایی معمایی داشتند، اما در کارنامهتان آثاری وجود دارد که ربطی به علاقهتان ندارد. این موضوع به سیاستگذاریهای مقاطع مختلف برمیگردد؟
- من به همه فیلمها علاقمندم و حاصل آن تجربهها در کارهای بعد تاثیری بسزا داشته و دارد، اما اینکه نتوانستم بعد از "بازجویی یک جنایت" به طور طبیعی آن مسیر را طی کنم برمیگردد به شرایط گلخانهای سینمای ایران در دهه 60 که با همه مواهبش مانع میشد سینمای پرتعلیق و حادثهای رونق بگیرد. در دهه 70 یک دوره فطرت وجود داشت و بین علاقه من و سینما فاصله افتاد. اما از سال 76 سعی کردم این سینما را با وجود دشواریهایش ادامه بدهم. من روحیه تجربهگرم را در این سینما حفظ و تلاش کردم با هر فیلم فضایی تازه به این سینما وارد کنم و با وجود انکار و نادیده گرفته شدن این تجربهها، این مسیر ادامه دارد.
* مسئولان هم حمایتی از این سینما نداشتند.
ـ در دهه 60 من و تعدادی از فیلمسازان قربانی کجفهمی بعضی مسئولان سینمایی شدیم. از فیلمهایی که میساختیم به دلیل پیچیدگی در ساختار در آن فضای سیاستزده برداشتهای سیاسی میشد. در مقطعی در سالهای اخیر بنیاد سینمایی فارابی بخشی از حمایتهایش را به سینمای پلیسی اختصاص داد اما این حمایت گسترش پیدا نکرد.
یکی از مهمترین دلایل کمرونقی این نوع فیلمها متمرکز نشدن تجربهها و محدودیتهایی است که در این سینما وجود داشته است. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت این نوع سینما توسعه پیدا کند. عناصر و اجزای فیلم پلیسی و جنایی مثل تعلیق، حادثهپردازی و... در اغلب فیلمها وجود دارد، اما اهمیت این ژانر به طور مستقل نادیده گرفته میشود.
* چرا؟
ـ نقدناپذیری، ممیزی و جدی نگرفتن فضای نقد عواملی است که این گونه فیلمها را در حاشیه قرار میدهد. به دلیل فاصله مخاطب از پلیس و فضای پلیسی حاکم بر جامعه و سخت بودن این نوع فیلمسازی که برای سینمای موضوعمحور و مضمونپرور ما پرداختن به آن دشوار است. باید بلد باشی در این فضا کار کنی، دوربین و ابزار را بشناسی چون این نوع سینما متکی به ساخت و ساز است و همه اینها در کنار عواملی که در نظرمان نیست مانع رشد این سینما میشود.
* به همین دلیل فیلمسازانی که به این سینما علاقه دارند کمتر به طور مداوم در این زمینه فعالیت میکنند.
ـ شکل برخورد منتقد و مسئول انگیزه را از فیلمساز میگیرد. سنت جامعه ما انکار است و این برای عدهای مثل من عادی است. درباره من پس از 30 سال کار در این عرصه انکار به شکلهای مختلف ادامه دارد و کسی به طور جدی به تلاشهای من و امثال من نمیپردازد. البته من چراغم با عشق به سینما میسوزد.
* مسئولان هم از این سینما حمایت نکردند.
ـ مجموعه عوامل در این ماجرا سهم دارند. ساخت فیلم پلیسی حساسیت نهادها و دستههای پیدا و پنهان مختلف را برمیانگیزد و فیلمساز باید پاسخگوی نهادها و افراد مختلف باشد. این حساسیتها فیلمساز را نسبت به ساخت فیلم پلیسی بیعلاقه میکند. کار در تلویزیون سختتر هم هست و اگر مسئولان این فرصت را به فیلمساز بدهند که وارد عرصههای تازه شود، نهادهای مختلفی وجود دارند که در این مسیر مانع ایجاد کنند. نگرانیها درباره این ژانر زیاد است.
* در سینمای پلیسی حادثهای پس از انقلاب رشد تکنیکی داشتهایم؟
ـ ما از سینمای الکن دهه 60 فاصله گرفتهایم. پیش از این اغلب ما فقط به قصهگویی فکر میکردیم اما در طول سالها آموختیم که ساختار و شیوه بیانی هم اهمیت دارد و نمیتوان بدون در نظر گرفتن فرم به قصهگویی درست رسید. ساخت فیلمهای تلویزیونی کمک زیادی کرده تا فیلمسازانی که فیلم پلیسی میسازند از نظر تکنیکی رشد کنند و ساخت و ساز فنی این آثار بالاتر برود.
* تلویزیون در سالهای اخیر تاثیر زیادی در رونق سینمای پلیسی داشته، اما سینما در این بخش ضعیف عمل کرده است.
ـ سینما در سالهای اخیر دو جریان را پرورش داده است؛ از یکسو فیلمهای تجاری برای جذب مخاطب عام ساخته میشود و از سوی دیگر فیلمهای هنری که با حمایت نهادهای دولتی ساخته میشوند. تجربههایی که در تلویزیون میشود متنوع است و در دل این جریان تولید فیلم تلویزیونی تجربههایی متفاوت شکل میگیرد. تلویزیون رسانهای مهم است و نقشی موثر در شکلگیری سلیقه و خواست خانوادهها دارد، اما نمیتوان انتظار داشت این تجربهها به سینما کمک کند.
* سینما و تلویزیون دو مدیوم متفاوتند و شاید از بعضی تجربهها نشود در سینما استفاده کرد.
ـ از بعضی از این تجربهها هم میشود در سینما استفاده کرد. اما متاسفانه تولید فیلم 90 دقیقهای در تلویزیون به سریدوزی تبدیل شده است. تولید انبوه فیلمهای تلویزیونی تاثیر زیادی روی رقم دستمزدها و تولید فیلمها داشته و نظمی که پیش از این وجود داشت از بین برده است. اما از یک طرف این موضوع بازار کاری به وجود آورده که سینماگران بتوانند فرصت کار داشته باشند.
* سینمای کره و ژاپن در سالهای اخیر در سینمای وحشت و حادثه رشد خوبی داشته و حتی بازارهای جهانی را فتح کرده است. به نظر من سینمای ایران این بستر فرهنگی را ندارد.
ـ ما بستر فرهنگی داریم اما از آن استفاده نمیکنیم. نوع نگاه به این سینما و محدودیتها مانع از رشد این نوع فیلمها میشود. "اثیری" درامی ماورایی بود که موجی ایجاد کرد و از آن تقلید شد. اما این نوع فیلمسازی کار سختی است و حتی کارگردانان باتجربه هم در کار در چنین فضاهایی با مشکل روبرو شدهاند.
* حتی نمیتوانیم امیدوار باشیم این سینما در خارج از ایران با استقبال مواجه شود.
ـ مکانیزم اقتصادی این جریان از دست ما خارج است و شیوه صنعتی و ارتباط با بازارهای جهانی نداریم. حتی این نوع مضامین ماورایی با محدودیت مواجه میشود. من بعد از "اثیری" میخواستم فیلمنامه "جن" را بسازم اما با ساخت آن مخالفت شد. به این دلیل که فضایی ماورایی داشت. در حالی که اعتقاد و باور به متافیزیک در جامعه ما وجود دارد و در باورهای دینی ما راز و رمز دیده میشود. اما ما احاطه بر زبان و بیان نداریم و ضعف تکنیکی در بیان این رمز و رازها داریم.
* ادبیات پلیسی هم ارتباطی با سینمای پلیسی ندارد.
ـ شما مایههای تعلیق و هیجان را در ادبیات کلاسیک ایران میبینید، اما نمیشود آثار کلاسیک را همانطور که هست ساخت. البته میشود از آنها الهام گرفت. همانطور که فرخ غفاری در "شب قوزی" از ساختار "قصههای هزار و یکشب" استفاده کرد. در ادبیات پلیسی کتابهایی مثل "پروندههای بازپرس محققی" و نمونههایی از این دست وجود دارد که تیراژ بالا دارند، هر چند ارزش ادبی ندارند، اما جذابند. این داستانها میتواند زمینه ساخت فیلمهای پلیسی جذاب و پرتعلیق باشد.
تجربههای مختلف و متنوع اسماعیل فصیح هم منبع خوبی برای سینمای پلیسی است. "چشمهایش" نوشته بزرگ علوی و "فیل در تاریکی" قاسم هاشمینژاد داستانهایی خوب هستند که به فیلم هم تبدیل شدهاند. از میان نویسندگان نسل جدید سیامک گلشیری توجه و تمرکزی ویژه به ادبیات پلیسی دارد. ما سنت کارآگاهی در جامعهمان نداریم و نمیتوانیم از آثار مشابه آگاتا کریستی تقلید کنیم. باید آثاری که انتخاب میکنیم زمینه فرهنگی مناسب با جامعه داشته باشد.
* چند نمونه خوب از سینمای پلیسی، حادثهای و پرتعلیق در 30 سال اخیر میتوانید نام ببرید؟
ـ بهرام بیضایی در فیلمهایش از عنصر تعلیق استادانه استفاده میکند، هر چند فیلمهای او در پرداخت ضد تعلیق هستند. "شاید وقتی دیگر" و "سگکشی" نمونههایی خوب از این سینما هستند. مهدی فخیمزاده و کیومرث پوراحمد در مجموعههایشان تجربههایی خوب داشتهاند. مهدی کرمپور در "چه کسی امیر را کشت؟" مسیری تازه و خلاقانه را طی کرده که هنوز مانده پاسخ بگیرد. فریدون جیرانی هم در آثارش سعی کرده به سینمای جنایی حادثهای نزدیک شود و سیروس الوند هم تلاشهایی در این زمینه داشته است.
* جشنواره فیلم پلیس چقدر در رونق گرفتن این سینما موثر است؟
ـ در دهه 60 نمیشد انتظار داشت سینمای پلیسی صاحب جشنواره شود. این جشنواره میتواند امکان نقد از درون، بیواسطه و بدون تعارف پلیس را فراهم کند. موضوعی که سینمای پلیسی به آن نیازمند است و میتواند خونی تازه در رگهای این سینما جاری کند. اما میبینید این نوع سینما اینقدر کمارج است که برای جدی شدنش باید دنباله داشته باشد، این هم مبنای همان انکار و جدی نگرفتن است.
* در 30 سال اخیر سینمای پلیسی رشد داشته است؟
ـ فیلمهای پلیسی دهههای 60 و 70 با هم تفاوت دارند جز رشد تکنیکی در این عرصه که کاملا مشهود است. در قصهگویی و روایت و نزدیک شدن به ساختارهای جهانی هم تلاشهایی شده که امیدوارکننده است. سینمای پلیسی در این سالها از حرکت نایستاده و متوقف نشده است. هر چند در طول زمان ضرباهنگی متفاوت داشته است.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
گفتگو از محدثه واعظیپور