حسین بیات در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره محورهای اصلی گفتگوهایی که در این کتاب با صاحبنظران صورت گرفته است گفت: این گفتگوها معمولاً با یک بحث کلی در مورد رسالت ادبیات آغاز شده و نظر مصاحبهشونده در مورد این مسئله بیان شده که ادبیات باید متعهد باشد یا خیر و اگر متعهد است، تعهد آن چیست و چگونه است.
ادبیات ما علاوه بر "وظیفه"، "تعهد" هم دارد
وی افزود: در مکتب هنر برای هنر وظیفه ادبیات ایجاد زیبایی است و فقط موضوع هنری بودن آن مطرح است. اما بیشتر کارشناسان این نظر را داشتند که ما نباید تنها به وظیفه اکتفا کنیم. ادبیات ما علاوه بر وظیفه تعهدی هم دارد و آن این است که در راستای ارزشهایی قرار گیرد که نویسنده یا شاعر در نظر دارد.
این نویسنده اضافه کرد: علاوه بر رسالت ادبیات ما به تاریخچه ادبیات انقلاب اسلامی هم پرداختیم و در این زمینه اغلب این اختلاف نظر پیش میآمد که ادبیات انقلاب تنها پس از انقلاب شکل گرفته است یا آن دسته از آثاری را که قبل از انقلاب و در چارچوب خط مشی و اهداف انقلاب بودهاند را نیز میتوان ادبیات انقلاب تلقی کرد که عموم دوستان به نظر دوم معتقد بودند.
وی گفت: پس از بحث تاریخچه هم سوالاتی در مورد نویسندگان یا شاعران و آثار برجسته مطرح شده که دوستان این نویسندگان و آثار را نام برده و آنها را نقد کردهاند. در نهایت هم آینده ادبیات انقلاب و جهانی شدن آن و به طور کلی آسیبشناسی و راهکارهای احتمالی مطرح شده است. البته ما سعی کردیم از قالبهای کلیشهای مصاحبهها خارج شویم تا از همه مصاحبه شوندگان سوالات یکسان پرسیده نشود و در واقع مصاحبه را پویاتر پیش ببریم.
اگر بخواهیم آثارمان قابلیت جهانی شدن داشته باشد باید هر چه بیشتر آنها را بومی کنیم
حسین بیات در پاسخ به این سوال که "چه راهکارهایی برای جهانی شدن و ترجمه آثار ادبیات انقلاب اسلامی به زبانهای دیگر در این کتاب پیشنهاد شده است؟" گفت: معمولاً دو نظرگاه در این زمینه داریم. عدهای معتقداند به دلیل اینکه ادبیات ما خاص سرزمین و فرهنگ و شرایط اجتماعی کشور ماست چندان ضرورتی ندارد که آن را به کشورهای دیگر صادر کنیم و حتی اگر خود آنها هم خواستار ترجمه شدن این آثار باشند، ممکن است نتوانند چندان با آن ارتباط برقرار کنند.
وی ادامه داد: اما در نقطه مقابل بسیاری معتقدند که به طور کلی ادبیات پایداری مربوط به هر کشوری که باشد مخاطب خاص خود را پیدا میکند و ما گاهی در حوزه ترجمه آثار کوتاهی کردهایم. برای این نظر مثالهایی هم زده میشود که نشان میدهد آثار نویسندگانی که به زبانهای دیگر ترجمه شده با استقبال روبرو شده و هر جا که در جشنوارهای حضور داشته مورد توجه قرار گرفته است.
بیات افزود: به عنوان راهکار این مسئله مطرح شده است که اگر بخواهیم آثارمان قابلیت جهانی شدن داشته باشد باید هر چه بیشتر آنها را بومی کنیم و من هم این نظر را قبول دارم که آثاری که جهانی شدهاند، ضرورتاً به زبان جهانی سخن نگفتهاند و نباید حتماً به نیاز مردم کشورهای مختلف جهان بپردازند. مردم به این سبب به آثار آمریکای لاتین علاقه دارند که به اصالتهای بومی مردم آن سرزمین پرداخته است. بنابراین بومیسازی و نزدیک شدن به ارزشهای ملی و مذهبی به جهانی شدن هر چه بیشتر آثار کمک میکند.
نویسنده کتاب "چشمانداز ادبیات انقلاب اسلامی" همچنین در پاسخ به این سوال که "آیا در این کتاب دستاوردهای ادبیات انقلاب اسلامی و ویژگیهای منحصر به فرد آن مورد بررسی قرار گرفته است؟" گفت: به هر حال انقلاب اسلامی مثل هر تحول عمیق دیگری بر شؤون مختلف زندگی مردم از جمله ادبیات تاثیر گذاشته است. ادبیات ما به طور کلی در دو حوزه فرم و محتوا متحول شده اما این تحول در حوزه محتوا شدیدتر صورت گرفته است. این تحول گاهی منجر به شعارزدگی شده و توجه زیاد به محتوا باعث شده است که به لایههای ساختاری و فرمالیستی توجه نشود.
با وقوع جنگ فرصت توجه به زیباییهای صوری برای نویسندگان و شاعران فراهم نشد
وی اضافه کرد: در دهه 70 نوآوریها و تلاشهای نویسندگان برای اینکه قالبها و فرمهای جدید را تجربه کنند به ثمر نشسته است. اما در دهه 60 که از آن به عنوان دهه محتوا یاد میکنند، با پیش آمدن جنگ تحمیلی فرصت توجه به زیباییهای صوری برای نویسندگان و شاعران وجود نداشته است. ولی در دهه 70 تجربههای مکرر شاعران و نویسندگان باعث شد که در زمینه فرم هم به دستاوردهایی برسیم.
بیات تاکید کرد: درباره جنگ این موضوع مطرح است که ادبیات جنگ و پایداری هم زیرمجموعه ادبیات انقلاب اسلامی قرار میگیرد و تفاوت عمده آنها هم در این است که انقلاب یک پیشامد دفعی بود که در سال 57 به نتیجه رسید بر خلاف جنگ تحمیلی که 8 سال طول کشید و نویسندگان هر روز مطلب تازهای برای بیان کردن داشتند.
وی در پایان گفت: در واقع جنگ تحمیلی مواد خام بیشتری را برای خلق آثار در اختیار نویسندگان و شاعران قرار میداد به همین دلیل ادبیات جنگ نسبت به ادبیات انقلاب اسلامی بسیار پربارتر و غنیتر است.