تجربه عمر طولانی به انسان می‌آموزد که حتی مرگ هم ممکن است اختیاری باشد!

زمانی که فرزندان دلیر جبهه‌های نبرد حق علیه باطل برای حمله به خطوط مقدم دشمن در شب‌های عملیات به خطوط مقدم می‌رفتند هاله شهادت را می‌شد در سیمای آنان به وضوح دید.

بدون مبالغه و شاید هم بر سبیل مزاح بیانیه شهادت چنین رزمندگانی قبل از آغاز عملیات نگاشته می‌شد و شگفتا که بیانیه‌ها غالبا دقیق بود. زیرا شهادت در چهره‌های آنان آشکار بود چرا که "سیماهم فی وجوههم من اثر السجود".

زمانی بود که از دوست روحانی خود که غالبا مرا در جبهه‌ها همراهی می‌کرد سوال می‌کردم این چه حکمتی است که گلوله دشمن روی سقف اتومبیل ما اصابت می‌کند ولی "عمل نمی‌کند" و دوست روحانی من پاسخ می‌داد که هنوز خالص نشدیم و شاید "هنوز شیشه خورده در وجود ما باشد".

و این تجربه‌ای است که کسب کردم و احساسم بعد از 20 سال از پایان جنگ این است تا انسان‌ها برای خدای خود خالص نشوند به ندای پروردگار برای سفر ابدی پاسخ نمی‌دهند.

مرحوم مجتبی تکین در شمار انسان‌هایی بود که مرگ را انتظار می‌کشید زیرا روح والای او تاب زیستن در دنیای مادی را نداشت. او هنرمندی بود که وقایع تلخ و شیرین را به تصویر می‌کشید و هیچگاه هنر خود را عیان نمی‌کرد و حتی پاداشی برای هنر خود نمی‌خواست.

نجابت و تحرک خارق‌العاده مرحوم تکین برای حضور در صحنه‌های حوادث و هنر زاویه‌پردازانه وی برای ثبت بدون کلام حوادث از آن سفرکرده ابدی یک هنرمند "صامت" و گریزان از جنجال ساخت.

او اسوه‌ای بود که راهش قطعا ادامه خواهد یافت و نسلی که در کنار وی اخلاق تصویربرداری و هنر عکاسی را فراگرفته‌اند مسیر آن عزیز سفرکرده را طی خواهند کرد.

او هنر مندی بود که اخلاق، تعهد و ادب را با هنر عکاسی تلفیق کرد و این ویژگی‌ها قطعا در یک انسان کمتر یافت می‌شود.

روحش شاد و خداوند او را در جوار رحمت واسعه خود قرار دهد.

ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ

حسن هانی‌زاده