جهانی شدن با تکثر و تنوع مترادف است. این تنوع و تکثر در کلیه شئون زندگی انسان این عصر دخیل است و نمود دارد. گسترش ارتباطات و "کوچک شدن" دنیا و به قول مک لوهان "دهکده جهانی" باعث شده تا مفاهیم و معانی سنتی تعریف و کارکرد سابق خود را نداشته باشد به طوریکه عصر جهانی شدن را عصر "بحران معنا" در مفاهیم سنتی مینامند.
مفهوم هویت نیز از این قواعد برشمرده شده مستثنا نیست. در این عصر عناصر سازنده هویتی افراد متکثر و متنوع شده است. اهمیت این مسأله و اهمیت بحث هویت در تعامل انسانها دردرون مرزهای هویتی خود و نحوه تعامل آنها با "دیگران" سبب شد تا خبرگزاری مهر نظر فلاسفه و اندیشمندان معاصر را در این خصوص جویا شود که در ادامه میآید.
احساس برتری فرهنگی آفتی برای دنیای امروز است
پروفسور آلن وود استاد فلسفه دانشگاه استنفورد در مورد اینکه چه عوامل و ترتیباتی هویتهای فردی و ملی را در عصر جهانی شدن میسازند، به خبرنگار مهر گفت: هم "افراد" و هم "فرهنگها" احساس هویت میکنند و هویتی دارند. آنها احساس اینکه "که" هستند و "چه" هستند دارند. آنها این احساس را دارند که چه چیزهایی برای آنها درست و صحیح است و چه چیزهایی برای آنها ارزشمند است.
وود تصریح کرد: فرهنگ هر فرد و طبقه و جایگاه اجتماعی نقشی در ساخته شدن هویت افراد بازی میکند. هویت فرهنگی به اینکه چه چیزهایی برای نهادهای اجتماعی، سیاسی، فکری وهنری آن ارزشمند است میپردازد. هویت فرهنگی از سوی دیگر متوجه سایر فرهنگهاست.
مؤلف "الهیات عقلانی کانت" تاکید کرد: شاید در نتیجه تعاملات میان فرهنگها و گسترش مناسبات میان جوامع این هویتها باید تغییر کنند. به عبارت دیگر احساس هویتهای محلی و بومی که مبتنی بر سنتها و تعصبهای فرهنگی بومی و محلی هستند تغییر خواهند کرد. اگر جهانی شدن به معنای رشد "صحیح" و سازنده امور بشر در نظر گرفته شود در این صورت باید احساس هویتهای فردی و احساسات بشردوستانه و جهان وطنگرایی افزایش یابد و گسترش پیدا کند. با در نظر داشتن این تعریف از جهانی شدن، هویتهای فردی بر سایر هویتها چیره میشوند. به عبارت دیگر در این معنا، فرد احساس میکند به جامعه جهانی تعلق دارد و از تعصبات و پیش فرضهای نادرست رها میشود.
وود تصریح کرد: با شرایطی که ذکر شد، فرهنگها نیز باید خود را به طور فزایندهای در مقابل معیارهای اخلاقی جهانی پاسخگو بدانند. فرهنگها باید متوجه این نکته بشوند که نبایستی منشها و شیوههای خود را به سایر فرهنگها تحمیل کنند و خود را برتر از سایر فرهنگها در نظر گیرند. به عبارت دیگر فرهنگها نباید سنتهای قومی خود را با ارزشتر از سایرین بدانند مگر در موردی که این سنتها به وسیله معیارهای عقلانی و انسانی جهانی مورد پذیرش قرار گیرد.
هویتها هنوز هم بر اساس فرهنگهای محلی ساخته میشوند تا جهانی
پروفسور راجر کریسپ استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد در مورد این موضوع به خبرنگار مهر گفت: تأثیر جهانی شدن بر هویت کمتر از آن چیزی است که پیش بینی شده بود. چنین پیش بینی شده بود که جهانی شدن تأثیر زیادی بر هویتهای ملی و محلی خواهد داشت ولی در عمل چنین نمی شود و حداقل تا آینده نزدیک میتوان چنین ادعایی را صادق دانست.
مؤلف "دلایل عقلانی و خیر" تصریح کرد: علت این است که هویتها بیشتر بر مبنای عوامل جغرافیایی و محلی ساخته شدهاند. هویتها هنوز هم بر اساس فرهنگهای محلی ساخته میشوند تا جهانی. آنچه تعیین کننده و سازنده هویت افراد و ملتهاست مبتنی بر مؤلفههای ملی و بومی است.
وی افزود: درست است که جهانی شدن فرایندی است که برخی مؤلفههای سازنده هویتی را با چالش مواجه ساخته است ولی هنوز هم عوامل ملی، بومی و محلی در ساختن این هویتها نقش دارند. در واقع این هویتهای محلی و بومی هستند که خود را در یک چشم انداز جهانی مشاهده میکنند.
در عصر جهانی شدن دولت کانون وفاداری شهروندان باقی مانده است
پرفسور مایکل گلسپی استاد فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه دوک آمریکا در این مورد به مهر گفت: باید توجه داشت که "هویت" همواره به طور شگفتانگیزی ارتباط تنگاتنگ با "موطن" داشته است. به عبارت دیگر هویت افراد بر اساس مؤلفههای ملی، بومی و محلی شکل میگیرد.
مؤلف کتاب نیهیلیسم قبل از نیچه" تصریح کرد: هویت تمامی افراد بر اساس خانواده، همسایگان، باورها و اعتقادات ملی و بومی شکل میگیرد. دولت هنوز منشاء وفاداری شهروندان و سازنده هویت آنها است. هویت افراد در بسترهای اقتصادی و فرهنگی که در آن عمل میکنند شکل میگیرد. به عبارت دیگر ساختار اقتصادی و سنخ این ساختار و ساختار فرهنگی در تعریف افراد از خود مؤثر هستند.
مؤلف کتاب "هایدگر" افزود: بنابراین در دنیای جهانی شده و عصر جهانی شدن به طور تقریبی هویتها جهانوطنی شدهاند ولی همزمان با این فرایند افراد قادر هستند خود سنخ و نوع این جهانوطنی را بسازند و در آن دخیل باشند. به عبارت دیگر اگر چه جهانگرایی بخشی از هویت افراد هستند ولی خود افراد در ساختن این جهان نقش دارند.
"رسانههای جمعی" هویت افراد را جهت میبخشند
پروفسور الیزابت اندرسون استاد فلسفه و مطالعات زنان در دانشکده جان رالز دانشگاه میشیگان در مورد این موضوع به مهر گفت: نظریهپردازان علوم اجتماعی بین هویتهای اجتماعی عینی و ذهنی تمایز قائل میشوند. وقتی سایر افراد و نهادها فرد را در زمره گروه اجتماعی خاص و مشخصی قرار میدهند در واقع ایجاد هویتی مجزا از هویتهای اجتماعی عینی میکنند.
وی افزود: این نهادها و گروهها ارزشها و منافع را به افراد تخصیص میدهند و مسئولیتهایی را متوجه او میسازند. همچنین این گروهها هنجارها، انتظارات و افتخارات اجتماعی خاص و مشخصی را به فرد نسبت میدهند و فرد در مقایسه با دیگران احساس هویت "عینی" اجتماعی میکند. این گروهها از طرفی دیگر نگاهی مبتنی بر گروه و اصالت گروهی را به فرد القا میکنند.
استاد پیشین دانشگاه هاروارد تأکید کرد: باید در نظر داشت هویت عینی اجتماعی از حوزه انتخاب فرد خارج است و فرد نمیتواند آنرا انتخاب کند. این هویت توسط دیگران تعریف و مشخص میشود. تمام شیوهها و راههایی که فرد برای گریز یا منتسب کردن خود به این هویتهای عینی اجتماعی بر میگزیند ناشی از "هویتهای ذهنی" اوست.
اندرسون درباره این موضوع که چه کارگزاریهایی در ساخت هویت افراد در دنیای کنونی دخیل هستند، گفت: دولتها امروزه نیز به عنوان یکی از سازندگان اصلی هویت افراد به شمار میروند. باید توجه داشت دولتها تنها بازیگران سازنده هویت افراد نیستند. نهادها و سازمانهای مذهبی، سازمانهای اجتماعی و گروهی، رسانههای جمعی و نهادهای بیشماری در تعیین هویت اجتماعی افراد نقش دارند.
حل مسائل جهانی در گرو احساس "هویت مشترک" انسانی است
پروفسور استفن داروال رئیس پیشین انجمن فلسفه آمریکا و استاد بازنشسته دانشگاه میشیگان نیز در این مورد معتقد است: پرسش از هویت در عصر جهانی مسئله مهمی است. در یک معنا میتوان جهانی شدن را آگاهی مداوم و رو به تزاید در نظر گرفت. به عبارت دیگر جهانی شدن به معنای افزایش تعاملات و تأثیرات افراد بر یکدیگر است. این تأثیرات میتواند از رهگذر بازارهای بینالمللی و رسانهها ایجاد شود.
مؤلف "اخلاق فلسفی" افزود: بر این اساس به نظر میرسد این تعاملات و نیروهای اقتصادی و سیاسی همه انسانها را به هویتی یکسان به عنوان "نوع بشر" رهنمون شود.
مؤلف "رفاه و مراقبت عقلانی" تأکید کرد: طنز قضیه اینجاست که اگر چه اینترنت و رسانه انسانها را به یکدیگر نزدیک میکند اما از طرف دیگر باعث میشود که درک مشترک و واقعی انسانها نسبت به یکدیگر سخت و دشوار حاصل شود.
عناصر سازنده هویت افراد متأثر از نوع جوامع است
دکتر درک متریورس استاد دانشگاههای کمبریج و اپن در این مورد به مهر گفت: به نظر میرسد تعیین این عوامل کار سخت و دشواری باشد. اگر بخواهیم پاسخی در خور و مناسب به این سؤال بدهیم باید سنخ جوامعی که افراد در آن زندگی و رفتار میکنند را مورد بررسی قرار دهیم.
مؤلف "مناظرات رایج در فلسفه سیاسی معاصر" تأکید کرد: بر اساس سنخ جوامع، فرد ممکن است احساس هویت فردی بیشتر یا جمعی بیشتر داشته باشد. به عبارت دیگر در یک جامعه ممکن است احساس هویت جمعی در مقایسه با احساس هویت فردی قوی تر باشد و بر عکس در جامعهای وزن هویت فردی در مقایسه با هویت جمعی سنگینتر باشد.
استاد دانشگاه کمبریج خاطر نشان کرد: در جوامع سنتی آنچه تعیین کننده هویت افراد است سطوح اتکاء خانوادگی، عشیرهای و قبیلهای است و فرد از رهگذر این سطوح هویتی شناخته میشود. در جوامع کمتر سنتی، عناصر سازنده هویت افراد متعدد و گوناگون است. در این جوامع فرد هویت خود را بر اساس زمینهها و بسترهای گوناگون تعریف میکند که کمتر قبیلهای و عشیرهای هستند.
متریورس در ادامه خاطر نشان کرد: در جوامع مدرن به لحاظ منابع گوناگون و متکثر سازنده هویت افراد ممکن است تصور شود شخص فاقد احساس هویت است. به عبارت دیگر در این گونه جوامع منابع سنتی سازنده هویت با "بحران معنا" مواجه میشود و به مانند گذشته ساختارهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی نقش گذشته خود را در ساختن هویت افراد بازی نمیکنند.
تحولات تکنولوژیک هویت افراد را متأثر میکنند
دکتر استفان سایدمن استاد علوم سیاسی دانشگاه مکگیل کانادا در مورد این موضوع به خبرنگار مهر گفت: اولین نکتهای که در مورد هویت بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که هویت مقولهای پایدار است و از دوام زیادی برخوردار است. البته این به معنای این نیست که آنها مفاهیمی ابدی هستند. آنها نیز به مانند سایر مفاهیم محتوای خود را از رهگذر تحولات و تغییرات میگیرند و ممکن است که در طول زمان و با گذر زمان تغییر کنند.
وی افزود: برخی مسائل و تحولات جهانی وجود دارند که میتوانند تأثیر زیادی بر روند جریانات شکل دهنده هویتی داشته باشند. نکته دیگر در مورد هویت این است که رهبران پر نفوذ در شکلدهی به هویت تأثیرگذار هستند. حتی رسانهها و تولیدات و خروجی آنها از عوامل شکلدهی به هویت افراد هستند. از عوامل دیگری که در عصر جهانی شدن در شکل دهی به هویت افراد مؤثر هستند پیشرفتها و تحولات تکنولوژیک هستند. برای نمونه در حال حاضر وبلاگها و فضاهای مجازی گروهی در شکل دهی به هویت افراد نقش دارند. این فضاها و وبلاگها سیطره رسانههای کلاسیک را نیز به چالش گرفتهاند و به نقش آفرینی با سازوکارهای خود مشغول هستند.
استاد دانشگاه مکگیل خاطر نشان کرد: نکته حائز اهمیت این است که در عصر جهانی شدن هویتها هنوز مبتنی بر مرزهای سرزمینی و ملی هستند. به عبارت دیگر هنوز این هویتهای ملی و سرزمینی هستند که در تعریف هویت نقش بیشتر را ایفا میکنند. اگر چه نگاه رهبران به خارج مرزها را نیز شاهدیم ولی آنچه مبنای این نگاه قرار دارد منافع عمومی خودی است و توجه بیشتر متوجه منافع ملی خود است.
نظر شما