۲ خرداد ۱۳۸۹، ۱۳:۵۴

چشم‏اندازها و چالشهای آموزش-7/

"تدریس برای رشته‌های دیگر" مانع تعطیلی گروههای فلسفی می‌شود

"تدریس برای رشته‌های دیگر" مانع تعطیلی گروههای فلسفی می‌شود

دکتر حسین شیخ رضایی با اشاره به دلایل تعطیل شدن گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس گفت: گروههای فلسفه می‏توانند درسهایی را که در رشته‏های دیگر ارائه می‏کنند افزایش دهند تا منابع مالی خود را تأمین کنند.

هر چند تعطیل شدن گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس واکنشهای معترضانه بسیاری را در میان اهالی فلسفه کشورهای مختلف به وجود آورد اما این موضوع  در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفت، هر چند دکتر غلامرضا اعوانی در نامه‏ای خطاب به رئیس دپارتمان فلسفه دانشگاه میدلسکس ضمن ابراز تأسف از این اتفاق از اساتید فلسفه این دانشگاه دعوت کرد تا در همایش روز جهانی فلسفه که در پاییز سال جاری در ایران برگزار خواهد شد شرکت کنند.

دکتر حسین شیخ‏رضایی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران که دوره دکتری خود را در گروه فلسفه دانشگاه دورهام انگلستان گذرانده است در گفتگو با خبرنگار مهر تعطیلی گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس را از وجوه مختلف مورد بررسی قرار داده است. شیخ‏رضایی در آغاز سخنانش تأکید می‏کند که بحث وی معطوف به نظام آموزش عالی انگلستان است و بنابراین ممکن است این موضوع در کشورهای مختلف متفاوت باشد.

 * خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: چه نهادی و به چه دلایلی تصمیم گرفته است که گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس تعطیل شود؟

- دکتر حسین شیخ‏رضایی: در ابتدا لازم است تأکید کنم که در انگلستان دانشگاهها استقلال دارند و تعیین سیاستهای داخلی، تصمیم درباره تعداد دانشجویانی که می‏گیرند، تأسیس یک رشته یا بستن آن و... بر عهده خودشان است. بنابراین تفاوت عمده‏ای که انگلستان با ایران دارد این است که حوزه عمل وزارت علوم انگلستان متفاوت از وزارت علوم ما در ایران است. مثلاً یکی از کارهای این وزارتخانه این است که دانشگاههای انگلستان را بر مبنای معیارهایی که وجود دارد مثل تعداد استاد تمام، تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، تعداد مقالات منتشر شده، تعداد دانشجویان خارجی، آزمایشگاهها و...رتبه‏بندی می‏کند.در نتیجه وقتی دانش‏آموزان  می‏خواهند دانشگاهی را برای ادامه تحصیل انتخاب کنند به این رده‏بندی توجه می‏کنند. حتی وزارت علوم ایران هم فقط به دانشجویانی برای ادامه تحصیل در انگلستان بورس می‏دهد که دانشگاه مقصد آنها رتبه 5 یعنی بالاترین امتیاز را داشته باشد. به همین دلیل تأسیس یک رشته یا بسته شدن آن یا محتوای درسی آن رشته به وزارتخانه ارتباطی ندارد. خود دانشگاه و در واقع خود دپارتمان است که در این‏باره تصمیم می‏گیرد. کار دیگری که وزارت علوم انگلستان – اگر این اسم را روی آن بگذاریم – انجام می‏دهد تخصیص بورسهاست. در انگلستان یک سری بورسهای دولتی وجود دارد که بررسی اینکه چه کسی شایستگی دریافت این بورسها را دارد بر عهده این وزارتخانه است.

 * وضعیت گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس در این رتبه‏بندیها چگونه بود؟

- اتفاقاً دانشگاه میدلسکس نمونه خوبی است. اولاً گروه فلسفه میدلسکس جزء همین گروههایی است که امتیاز 5 گرفته و بنابراین یکی از بهترین گروههای فلسفه محسوب می‏شده است. از طرف دیگر بین 41 مؤسسه‏ای که رشته فلسفه داشته‏اند، گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس در سال 2008، رتبه 13 را داشته که رتبه خوبی بوده است. یعنی حتی نسبت به شهرهای هم‏جوار خودش مثل ساسکس و وارویک در وضعیت بهتری قرار داشته است. نکته دیگری که بسیای از منتقدان به تعطیلی این گروه فلسفه به آن اشاره کرده‏اند این بوده که گویا این گروه فلسفه از معدود مراکز فلسفی در انگلستان بوده که گرایش فلسفه قاره‏ای در آن وجود داشته و با توجه به اینکه در انگلستان غلبه با فلسفه تحلیلی است، بسته شدن چنین گروه فلسفه‏ای اهمیت بیشتری پیدا می‏کند.

* بنابراین تصمیم به تعطیل کردن این گروه فلسفه، تصمیمی داخلی در خود دانشگاه بوده است؟

- در مورد تعطیل شدن گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس، معاون رییس دانشگاه و قائم‏مقام این معاون و نیز رییس مدرسه هنر و آموزش و پرورش که فلسفه هم جزء آن است تصمیم گرفته‏اند این گروه را تعطیل کنند و بنابراین این مسأله، یک مسأله داخلی بوده است. علت تصمیم آنها هم این بوده که این گروه فلسفه کمک و سهمی در کارهای دانشگاه نداشته است. همین مسئله به محلی برای مناقشه تبدیل شده است. کسانی که به این موضوع اعتراض کرده‏اند گفته‏اند شما سهم و نقش قابل ملاحظه و اندازه‏گیری را چه می‏دانید؟ گر تولید سود در نظر می‏گیرید که این موضوع اصلاً با فلسفه آموزش آکادمیک مغایر است چون قرار است در درجه اول افرادی در دانشگاه تدریس و تحقیق کنند و پس از آن و در مرحله دوم پول در بیاورند. این منتقدان می‏گویند اگر منظور در اینجا سهم آکادمیک است، باید توجه داشت که  این گروه شرایط لازم را داشته است تا تعطیل نشود. مثلاً تعداد زیادی دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه در آنجا تحصیل می‏کرده‏اند، این گروه از امتیاز بالایی برخوردار بوده است و...

* اما این مشکل می‏تواند در همه گروههای فلسفه و به طور عام علوم انسانی وجود داشته باشد.

- دقیقاً. جالب این است که این بحث و این مشکل مالی ظاهراً در برخی از دانشگاههای دیگر هم به وجود آمده منتها تصمیم‏گیریها در آنها در حد بستن دپارتمانها نبوده بلکه به صورت کاهش اعضای هیأت علمی یا ادغام با گروه‏های دیگر در دانشگاه‏های دیگر بوده است. مثلاً گروه زبانشناسی دانشگاه دورهام چند سال پیش با دانشگاه نیوکاسل ادغام شد. حتماً می‏دانید که الان در انگلستان سهم قابل ملاحظه‏ای از درآمد کشور به دانشجویان خارجی مربوط می‏شود چون آنها دو یا سه برابر دانشجویان اروپایی و انگلیسی پول می‏دهند. به همبن دلیل این موضوع در بودجه رقم قابل ملاحظه‏ای است و درنتیجه دانشگاهها و دولت روی آن حساب می‏کنند. بنابراین ملاک مالی در انگلستان مهم است و اگر دانشگاهها نتوانند به اندازه کافی درآمدزا باشند چنین تصمیماتی گرفته می‏شود.

 * یکی از نکات جالب درباره تعطیلی گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس، واکنشهایی است که پس از آن به وجود آمد.

- بله . اولاً تعدادی از دانشجویان و اساتید این دانشگاه اعتصاب کردند و متحصن شدند. اما از آن جالبتر انعکاس این ماجرا در اینترنت بود. نکته مهم دیگر در رابطه با تعطیل شدن گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس این است که باعث شد همه به این نکته توجه کنند که اصلاً چرا باید فلسفه وجود داشته باشد حتی اگر به لحاظ مادی موجه نباشد. به عناون مثال در گزارش گاردین از این موضوع که انعکاس زیادی هم داشته است، اشاره شده که ظاهراً کسانی که در انگلستان به اصطلاح در مقطع پیش‏دانشگاهی خود، درسهای اختیاری را انتخاب می‏کنند، در سالهای اخیر رشد قابل ملاحظه‏ای داشته است. به خصوص درسهایی که مربوط به اخلاق و مذهب است مورد اقبال قرار گرفته‏اند. بنابراین این مسئله باعث شده است که این سؤال جدی شود که چرا ما به فلسفه احتیاج داریم؟ و چرا حتی اگر این گروهها سودده نباشند باز باید بمانند؟

* با توجه به اینکه در انگلستان مهم است که دانشگاهها خودگردان باشند گروههای فلسفه برای بقای خود چه می‏توانند بکنند؟

- مسئله دیگری که در راستای همین بحثها مطرح شده این است که گروههای فلسفه چه می‏توانند بکنند که به لحاظ اقتصادی هم به صرفه باشند؟ یک پیشنهاد این است که این گروهها درسهایی را که در رشته‏های دیگر ارائه می‏کنند افزایش دهند، به شکلی که بتوانند از منابع گروههای دیگر هم بهره‏مند شوند. مثلاً در دوره‏های تفکر انتقادی، بحثهای فلسفه اخلاق یا فلسفه علم با گروههای دیگر همکاری کنند تا از حالت ایزوله بیرون بیایند. یعنی فلسفه به نوعی وارد مباحث عمومی هم بشود. مسئله دیگری هم که در گروه فلسفه دانشگاه میدلسکس اهمیت دارد این است که طیف وسیعی از دانشجویان لیسانس این گروه از طبقه مرفه نیستند بلکه از طبقات کارگری و پایینترند. در مقاله گاردین به این نکته هم اشاره شده که بر خلاف آنکه فلسفه را متعلق به طبقات مرفه می‏دانند اما در میدلسکس مسأله اقلیتها چه در موضوعات و چه در میان دانشجویان از نکات قابل توجه بوده است. بنابراین گفته شده است که ایراد دیگر به تعطیل شدن این گروه این بوده که به ایده فلسفه برای همه آسیب رسانده است.

کد خبر 1087283

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha