به گزارش خبرنگار مهر، روز شنبه 11 مرداد ماه ساعتها قبل از افتتاح جشنواره مشارکت شهروندی دو دوچرخه سوار با کلاه ایمنی و لباسهای ورزشی کنار دوچرخه های قرمز و آبی خود ایستاده بودند و مردم و مسئولان بدون توجه از کنارشان عبور می کردند.
هر چند که در نگاه اول می پنداشتی که آنها برای اجرای برنامه نمایشی هنگام ورود شهردار تهران آماده اند ولی پس از ورود شهردار و افتتاح نمایشگاه آنها همچنان کنار دیوار و دوچرخه به دست ایستاده بودند.
در پایان بازدید شهردار از نمایشگاه خدمات شهری دوچرخه سواران از میان جمعیت به سختی جلو آمده و عکسها و تکه های روزنامه های خارجی را به وی نشان دادند. قالیباف هم پس از استماع درخواست آنان قول داد از آنها حمایت کند.
پس از بدرقه قالیباف و معاونان شهردار، فضای نمایشگاه خلوت شد و دوچرخه سواران دوباره به گوشه ای رفته و تنها با هم گفتگو می کردند. وقتی که از آنها پرسیدم درخواست شما از شهردار تهران چه بود پاسخ دادند ما دوچرخه سواران جهانگرد هستیم و بسیاری از کشورها ما را می شناسند چند باری هم دور ایران رکاب زده ایم ولی هیچ مسئولی از ما حمایت نکرده است. برای همین امروز از شهردار تهران درخواست حمایت داشتیم.
گفته های عبدالله مصباح و کرامت عزیززاده دو دوچرخه سوار عضو فدراسیون دوچرخه سواری موجب شد تا آنها را به خبرگزاری مهر دعوت کنیم.
عبدالله مصباح متولد 1333 صادره از زرندیه ساوه، صاحب سه فرزند و سرهنگ بازنشسته نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی و کرامت عزیززاده متولد 1348 صادره از اردبیل صاحب دو فرزند و صاحب یک چلوکبابی در آستارا یکدیگر را هشت سال قبل در یک اتفاق ساده پیدا کردند.
یکی از روزهای سال 1382 که مصباح برای تکمیل پرونده مجوز کاروان زیارتی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رفته بود با عزیززاده آشنا می شود. عزیززاده آن روز برای اخذ مجوز سفر به دور ایران با دوچرخه با شعار خلیج همیشه فارس آمده بود که مسئولان میراث فرهنگی از طرح او استقبال نکردند و تمسخر مسئولان گردشگری موجب ناراحتی دوچرخه سوار 34 ساله شد.
مصباح که علاقه زیادی به دوچرخه سواری داشت با دیدن کلاه، لباس ورزشی و دوچرخه عزیززاده جلو می آید و پس از سلام و احوال پرسی از تصمیم عزیززاده مطلع می شود.
در همان حیاط سازمان میراث مصباح از عزیززاده دعوت می کند تا نهار و نماز را با هم باشند. مهمان نوازی خانواده مصباح موجب می شود تا آشنایی عزیززاده و مصباح عمیق تر شده و برنامه سفر با دوچرخه به دور دنیا جدی تر شود.
از فردای آن روز عزیززاده و مصباح تصمیم گرفتند سفر به دور ایران خود را با هم به سرانجام برسانند. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، تربیت بدنی، فدراسیون دوچرخه سواری و وزارت امورخارجه از جمله سازمانهایی بودند که آنها هفته ای چند بار برای پیگیری درخواستشان به آنجا سر می زدند.
هزینه های سفر را وام گرفتم
عزیززاده می گوید: مبلغ 5/2 میلیون تومان از بانک ملی وام گرفتم و دوچرخه، چادر، کیسه خواب، بنر، لباس ورزشی، کوله پشتی و دیگر لوازم سفر را برای دو نفر تهیه کردم تا اینکه مجوز سفر در سال 1385 صادر شد.
آفتاب سوزان کویر، سرمای کوهستان و تاریکی جنگل را در سفر 90 روزه به دور ایران به جان خریدیم تا به جهانیان ثابت کنیم خلیج ایرانی تا ابد فارس است.
در اولین سفر به دور ایران از استانها و شهرهای گیلان، قزوین، تهران، مازندران، گلستان، خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، کرمان، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی و شرقی، اردبیل و در انتها تا آستارا رکاب زدیم.
نکته جالب اینجا بود که پس از اتمام سفر تنها فرماندار آستارا بود که یک سکه به ما هدیه کرد.
سفر 60 روزه به جمهوری آذربایجان
پس از بازگشت به خانه و یک استراحت یک ماهه سفر به دور کشور آذربایجان را آغاز کردیم. شعار سفر 60 روزه ما حمایت از کودکان سرطانی بود که با یک میلیون تومان هزینه و رکاب زدن در شهرهای اردبیل، تبریز، ارومیه و جمهوری آذربایجان به اتمام رسید.
داستان سفر به دور جهان / مخالفت یونان و موافقت 15 کشور
عزیززاده در مورد سومین سفرشان با دوچرخه گفت: پس از 15 روزاستراحت تصمیم گرفتیم سفر با دوچرخه را از حرم امام رضا(ع) تا مکه مکرمه با شعار توسعه صنعت پاک آغاز کنیم که به دلیل مخالفت عربستان این سفر منتفی شد ولی به دلیل ارتباط با مسئولان وزارت امورخارجه در مورد اهمیت این سفر یک معجزه برای من اتفاق افتاد و آن اعزام من به حج واجب از سوی وزارت امور خارجه بود. در این سفر معنوی با کارکنان و مسئولان وزارت امورخارجه ارتباط خوبی برقرار کردم و همین موجب شد پس از بازگشت از حج با آقای مصباح به فکر سفر به دور دنیا بیفتیم.
عزیززاده افزود: برای سفر به دور جهان دوباره مراحل نامه نگاری به سازمانها و وزارتخانه ها آغاز شد. ولی نکته قابل تامل این بود که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که روزی کار ما را به تمسخر گرفته بود این بار از ما استقبال کرد چون دیگر شناخته شده بودیم.
پس از 10 ماه رایزنی و نامه نگاری کشورهای بلژیک، دانمارک، نروژ، پرتغال، مجارستان، سوریه، عراق، ترکیه، آذربایجان، ایتالیا، اسپانیا، سوئیس، فنلاند، بلغارستان و لهستان با این سفر موافقت کردند و دعوتنامه فرستادند ولی یونان هیچ پاسخی نداد در حالی که دروازه ورود ما به اروپا یونان بود. به همین دلیل سفر به دور دنیا منتفی شد.
سفر به جنوب آسیا
هر دوی آنها می گفتند: سال 87 روزجهانی کودک تصمیم گرفتیم با شعار حمایت از کودکان سرطانی پس از رکاب زدن در 9 استان کشور به کشورهای جنوب آسیا شامل تایلند، مالزی، سنگاپور، اندونزی و سوماترا سفر کنیم که هزینه این سفر 60 روزه 6 میلیون تومان شد.
نکته قابل توجه در این سفر این بود که هرچند استقبالی برای آغاز سفرمان انجام نشد ولی وقتی به هر یک از کشورهای جنوب آسیا وارد می شدیم مسئولان آن کشور از ما استقبال کرده و هدایای ویژه ای برای ما در نظر گرفته بودند.
"سوماترا" ما را دید
در کشور سوماترا برای افتتاح اولین شبکه ماهواره ای خود از ما استفاده کردند و ما روبان را قیچی کردیم و این برای ما خیلی اهمیت داشت. رقابت رسانه ای در سوماترا به حدی بود که خبرنگاران نیمه های شب به هتل آمده و با ما مصاحبه می کردند و تصاویر ما تیتر مجلات و روزنامه های سوماترا بود.
50 هزار تومان کمک بلاعوض
وقتی که مسئولان و خبرنگاران سوماترا ما را می دیدند و به این اقدام احترام می گذاشتند یاد روزی افتادم که خدمت یکی از مسئولان (نماینده مجلس) رسیدیم و از حرکت انسان دوستانه خود برای سفر به دور جهان با او صحبت کردیم اما وی پس از استماع صحبتهای ما دستش را در جیبش کرد و 50 هزار تومان تراول به ما داد و گفت: موفق باشید.
در مالزی و سنگاپور ما را به پشت صحنه های فیلمبرداری فیلمهای سینمایی خود می بردند و هنرپیشگان مطرح آن کشور با ما عکس می گرفتند که یکی از آنها سلمان خان هنرپیشه معروف هندی بود.
در تایلند وقتی که از میان مردم و کوچه و خیابانها رکاب می زدیم همه برای ما دست تکان می دادند و ابراز علاقه می کردند در حالی که اگر 20 سال هم در تهران رکاب بزنیم یک نفر یک لیوان آب هم به ما نمی دهد.
سفر به دور دنیا هفتمین روز ماه رمضان آغاز می شود
امروز بیش از یکسال از آخرین سفرمان می گذرد و تصمیم داریم سفر به دور دنیا را آغاز کنیم. در این یکسال تمامی اقدامات قانونی انجام شده و اگر خدا بخواهد روز هفتم ماه مبارک رمضان سفر خود را آغاز می کنیم.
--------------------------------
گفتگو از سید هادی کسایی زاده
نظر شما