به گزارش خبرنگار سیاسی مهر، عبدالحسین روح الامینی از جمله شخصیت های علمی و سیاسی مطرح کشور محسوب می شود که این مساله بیش از سوابق اجرایی و علمی وی به صبر مثال زدنی وی در قبال شهادت فرزندش در جریان فتنه و رفتار نمونه وی در خصوص این مسئله مرتبط می شود.
درهرصورت سالگرد حماسه نهم دی ماه بهانه ای شد تا پای صحبت های پدری نشست که با وجود ضایعه کشته شدن فرزندش ، هم چنان مردانه و مکتبی درپای آرمان های نظام اسلامی ایستاده است.
آقای دکتر، اجازه بدهید درابتدا گذری بر حوادث عاشورای سال 88 داشته باشیم. آیا شما خاطره ای از آن روز را به خاطر دارید.
بله در روز عاشورا من به تبعیت از اینکه دانشگاهی هستم به صورت معمول و هر ساله در مراسم عزاداری دانشگاه تهران شرکت می کنم و درعاشورای سال 88 با توجه به حوادث آن سال و مصیبتی که بر ما وارد شده بود احساس نیاز بیشتری به حضور در این مجالس داشتم.
آن روز حتی من یک کتاب مقتل نیز با خود به مراسم عزاداری برده بودم تا اگر فرصتی در بین برنامه ها پیدا شد، کمی از این کتاب را مطالعه کنم. خاطرم است انبوه جمعیت برای عزاداری سید و سالار شهیدان در مسجد دانشگاه تهران جمع شده بودند و علاوه بر حیاط مسجد و شبستان انبوه جمعیت فضای داخل دانشگاه را نیز به طور فشرده کرده بود. در انتهای عزاداری که همراه با مداحی آقای حاج سعید حدادیان بود ناگهان برنامه کوتاه شد و بلندگوی مسجد به عزاداران اعلام کرد که برای ادامه مراسم هم زمان با نماز ظهر عاشورا به خارج از دانشگاه می رویم.
پس عملا عزاداری به خیابان اطراف منتقل شد؟
البته با توجه به مسائلی که از روزهای قبل در جریان بود و اعلامیه هایی که از سوی رسانه های حامی فتنه گران صادر شده بود برخی احتمال می دادند که افرادی برای ادامه اغتشاشات در خیابانها حضور پیدا کنند اما هیچ کس تصور نمی کرد که عاشورا و باورهای عمیق و معنوی مردم عزادار ایران که در کشور و اقوام مختلف مورد احترام بوده است این گونه مورد تعرض قرار گیرد. البته در آن روز مردم در فضاهای بسته و هیئات مشغول عزاداری بودند و عده ای از این غفلت برای تعرضات خود در روز عاشورا استفاده کردند. لذاعزاداری دانشگاه تهران به خیابانهای اطراف منتقل شد. عزاداران از خیابان طالقانی وارد شدند و در تقاطع خیابان وصال دو دسته شدند. عده ای به سمت چهار راه ولیعصر رفتند و تعدادی دیگر نیز به سمت میدان ولیعصر(عج) حرکت کردند و من همراه جمعی از عزاداران در محدوده خیابان وصال به سمت چهارراه ولیعصررفتیم. جالب اینجا بود که این دسته عزاداری وسایل مرسوم عزاداری را در اختیار نداشت و تنها عزاداران مشغول سینه زنی بودند.
آیا درگیری فیزیکی نیز بین عزاداران و فتنه گران روی داد یا نه؟
خیر، از طرف آقای حدادیان تاکید شده بود که هیچ کس حق درگیری را در صورت تعرض احتمالی فتنه گران را ندارد. من به یاد دارم که در زمان خروج دسته عزاداری از دانشگاه عده ای از فتنه گران در کوچه های اطراف مستقر بودند و شعارهایی نیز برای تحریک عزاداران می دادند که البته کسی به آنها محل نمی گذاشت.
فقط فضای عزاداری و سینه زنی حاکم بود. نکته جالب اینجاست که این دسته عزاداری مانند حرارتی که برف های اطراف خود را ذوب کند سبب شد تا جمعیت فتنه گران محو شوند و بعد از نیم ساعت هیچ کدام از آنها در خیابانها و کوچه ها حاضر نبودند.
البته در ابتدا برخی از آنها تلاش کردند تا با ایجاد بحث عزاداران را تحریک کنند ولی همگی عزاداران با همبستگی خاصی وارد جر و بحث و درگیری باهیچ کس نشدند به نظرم می زسد این حرکت عزاداران تعبیر و مصداق سخن "جاء الحق و ذهق الباطل" بود.
درکنار این حضور این دسته عزاداری سبب قوت قلب نیروهای مدافع نظم و امنیت شد که در درگیری با فتنه گران در مناطقی مانند چهار راه کالج دچار مشکلاتی شده بودند و همراهی عزاداری حسینی سبب شد تا این نیروها با روحیه بالاتری وارد عمل شوند.حتی با وجود اینکه فتنه گران کاملا پراکنده شده بودند، اما با مداحی و سینه زنی آقای حدادیان عده ای از عزاداران در چهارراه فلسطین هم چنان تا ساعتی ایستاده بودند و مشغول عزاداری بود.
پس عملا حضورانبوه عزاداران برای متفرق کردن فتنه گران کافی بود.
بله اگر پیش از این اطلاع رسانی شده بود و مردم به صورت سنتی عزاداری خود را در خیابان ها انجام می دادند شاید اصلا آن اتفاقات شکل نمی گرفت. البته به طور حتم این مسئله از الطاف خفیه بود که سبب شد تا باب فریب و نمایش باطل اصحاب فتنه بسته شود.
البته این حادثه و تعرض به حریم حضرت اباعبدالله خسارت بزرگی بود. اینکه روز عاشورا و نماد اقتدار و مظلومیت شیعه تبدیل به بستری برای اعتراض به نظام شود ضایعه بسیار بزرگی بود. البته این از الطاف خفیه بود تا آنها با حماقت از ظهر عاشورا و بعد جسارت های خود را بیشتر کردند و ماهیت خود را نشان دادند. اگر در روز قدس و مناسبت های دیگر پرده ای از ماهیت فتنه گران آشکار شد و آنها با شعار "نه غزه نه لبنان "و جایگزین کردن شعار مرگ بر روسیه به جای مرگ بر آمریکا در 13 آبان اهداف خود را نشان دادند اما جسارت به حریم حضرت اباعبدالله به وضوح نشان داد تنها استکبار جهانی در فضای غبارآلود فتنه به دنبال ماهی مقصود خود است و تلاش می کند کمر نظام را خم کند و اصول نظام هم شامل جمهوریت و اسلامیت نظام رامورد هدف قرار دهد.
آقای روح الامینی برخی این شبهه را مطرح می کنند، که فتنه گران حاضر در وقایع عاشورا تنها از منافقین و گروهک های ضد انقلاب بوده اند و معترضین در این اتفاق حضور نداشتند، آیا شما چنین مسئله ای را قبول دارید یا نه؟
شما ترکیب افرادی که در این فتنه حضور پیدا کردند را ملاحظه کنید. تمام کسانی که از انقلاب عقده های فروخفته داشتند و یا فرصت عرض اندام پیدا نکرده بودند همه با هم در دوران فتنه برای ضربه زدن به انقلاب جمع شده بودند. منافقین، مارکسیست ها و هواداران کسانی که دستشان به خون جوانان مردم در دوران انقلاب تا کنون آلوده بوده در حوادث فتنه دست به دست یکدیگر دادند چرا که کار نظام را تمام شده می پنداشتند. اما اثر عکسی که آنها از حضور در روز عاشورا گرفتند به این دلیل بود که وارد حریمی شدند که متعلق به اهل بیت بود و به حریم حضرت اباعبدالله جسارت نشان دادند.
آیا در هنگام حضور شما در بین عزاداران برخوردی بین شما و فتنه گران بوجود آمد یا نه؟
نکته جالب برخی از برخوردهای آنان با عزاداران بود. برخی از افراد از طرف مقابل که من را می شناختند جلو می آمدند و می گفتند که با اینکه فرزند شما را کشته اند باز هم در حمایت از نظام به خیابان آمده اید و تعابیر موهنی را در خصوص وضعیت کشور و نبود آزادی را به کار می بردند.
من در مقابل تمام این برخوردها با تاثر به آنها می گفتم که شما دیکتاتوری شاه را ندیده اید اما ما دوران پیش از انقلاب و زمان شاه خائن را درک کرده ایم. اینا شخاص در روز روشن و در روز عاشورا در خیابان حضور پیدا کرده بود و به بهانه آزادی ایجاد اغتشاش می کرد اما در مقابل به من تعرض می کردند که چرا شما برای دفاع از نظام اسلامی حضور پیدا کردید.
دسته عزاداری ما تنها سینه می زدند و همین عزاداری تمام فتنه گران را پراکنده کرد و همانگونه که امام می گفت خون بر شمشیر پیروز است در اینجا نیز عزاداری امام حسین (ع) بر تمام آن فتنه گری ها پیروز شد.
البته انعکاس حوادث عاشورا باعث شد تا خون مردم در سراسر کشور به جوش بیاید و بعد از ششم دی ماه مردم به صورت خود جوش در استانهای مختلف کشور همانند گیلان، اصفهان، تبریز و خوزستان وارد عمل شدند و قبل از نهم دی ماه در صحنه حضور پیدا کردند و مردم تهران نیز در 9 دی ماه همراه سراسر آن حماسه بزرگ را آفریدند.
آقایان موسوی و کروبی حمایت بسیار جدی از اغتشاش گران را صورت دادند و حتی آقای کروبی مدعی شد، که نظام در این روز علیه عده ای مردم معترض ظلمی روا داشته که در حکومت های گذشته بی سابقه بود است. نظر شما در خصوص این دست موضع گیری های این آقایان چیست؟
زمانی یک نفر خواب است و شما می توانید او را بیدار کنید ولی اگر یک نفر خود را به خواب زده باشد، این کار امکان پذیر نیست. در حوادث سال 88 نظام مدارای فراوانی را با سران فتنه کرد و این مدارا نیز تا هم اکنون ادامه پیدا کرده است. در مقاطع مختلف فرصت های فراوانی به فتنه گران داده شد تا از اعمال خود دست بردارند و یا مواضع خود را اصلاح کنندو حداقل کمتر از نظام فاصله بگیرند.
حال اگر کسی خود را به خواب زده باشد و یا بخواهد خودش را غرق کند نمی توان او را نجات داد.
دلیل این مساله چیست؟
حب جاه و ریاست. باید به این نکته توجه کرد که آخرین چیزی که از انسان قبل از مرگ بیرون می رود حب جاه و ریاست است. این حب جاه تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد.
شما یکی از مهم ترین آسیب دیدگان فتنه پس ازانتخاب بودید. اما چرا رفتار شما نسبت به برخی دیگر که در این فتنه آسیب کمتری دیده بودند، متفاوت بود.
در حقیقت مهم تر از مصیبت هایی که به ما و امثال من وارد شد مورد تعرض قرار گرفتن دستاوردهای انقلاب و فراهم شدن زمینه سوء استفاده دشمن بود و در این حادثه برنامه ریزی و دستهای خارجی کاملا نمایان بود.
زمانی که شما مسیری را طی می کنید که در آن خانواده اعدامی ها، گروهک ها و کسانی که ضربه به نظام زدند و در سالهای اول انقلاب در مقابل نظام درگیری مسلحانه داشتند و از خانواده های آنان زخم خورده اند فرصتی را برای انتقام از نظام در این مسیر می بینند و از آن طرف در خارج از کشور آمریکا، انگلیس و اسراییلی در حمایت از شما سخن می گویند و به لحاظ اطلاعاتی و رسانه ای کار خدماتی می دهند مشخص است که هدف از این مسیر کجاست و چه کسانی از آن بهره می برند.
شاید در روزهای اول می توان می شود گفت که صف های معترضین و آشوبگران جدا از یکدیگر و قابل تفکیک بود اما بعد از حوادثی مانند روز قدس و روز عاشورا نمی توان این مسائل را حمل بر صحت کرد. در این فتنه نفع اصلی را استکبار جهانی برد و داغ ما این است که در طول 30 سال از عمر نظام جمهوری اسلامی نظام استکبار جهانی وسیله ای و بهانه ای علیه نظام نداشت، تا این گونه بتواند تجدید قوا و اقدام به یارگیری کند.
این مسئله برای ما سنگین است که استکبار جهانی بعد از این مسائل به حریم ملت ایران جسارت کند و قطعنامه 1229 را به تصویب برساند. آنها چگونه توانستند این قطعنامه را بر علیه ایران به تصویب برسانند چرا که به دلیل این حوادث امیدوار شدند و یا حرف از حمله احتمالی بزنند و آن را به صورت یک تهدید بالای سر ما نگه دارند. آنها دیگر ازانقلاب، امام و رهبری و حتی از سران فتنه نیز عبور کردند.
ظلم بزرگتر از کشته شدن فرزند بنده خساراتی بود که در جریان فتنه به انقلاب اسلامی وارد شد گرچه در همین دوره نیز هتک حیثیت ها ش، بی اخلاقی ها شد و کینه های اوس و خزرجی به راه افتاد و قبایل سیاسی ما به جان هم افتادند البته به تمام اینها رسیدگی شده و خواهد شد. اما بدون شک ظلم بزرگتر به نظام انجام شد و سبب شد دشمنان ما امیدوار شوند.
در حقیقت به نظر می رسد، تاریخ مصرف سران فتنه برای آن ها نیز گذشته است؟
سران فتنه به قدری دشمن شاد کن عمل کردند و آنقدر در زمین دشمن خوب بازی کردند که دشمن حتی از آنها نیز عبور کرده اند. سران فتنه باید بسیار احمق باشند که تصور کنند بار دیگر از سوی آنها مورد توجه قرار بگیرند. امروز در برنامه های شبکه های ضد انقلاب تام و تمام مانند بی بی سی، سران فتنه، جزء اخبار درجه دوم و سوم هستند و آنها به سراغ کسانی همچون امثال پرویز قلیچ خانی که پیش از انقلاب یک فوتبالیست و چپ بود می روند. آنها 30 سال است که از نظام نا امید شده اند و از آن عبور کردند و امروز نیز به سران فتنه امیدی ندارند و تنها به سرنگونی نظام در این ایام امیدوارتر شدند.
مهم ترین خاطره ای که با دیدن صحنه های راهپیمایی نهم دی ماه به یاد آن می افتید، چیست؟
راهپیمایی 9 دی ماه برای من یادآور راهپیمایی وحدت بود که در اوایل 13 آبان سال 58 انجام شد و در آن زمان نیز کشور در شرایط حساسی همانند سال 88 بود. تنها نظیری که من برای راهپیمایی 9 دی ماه در بین راهپیمایی های پس از انقلاب سراغ دارم همان راهپیمایی وحدت بود که زمینه ساز تسخیر لانه جاسوسی بود. در آن زمان که کشور در مرحله حساس سیاسی قرار داشت و قانون اساسی و سایر قوانین کشور در حال تدوین بود در مناطق مختلف کشور همچون کردستان، سیستان و بلوچستان، گنبد و بندرترکمن درگیری های فراوانی در جریان بود و حتی داخل دانشگاه تهران منافقین درگیری های فراوانی را ایجاد می کردند. در حالیکه کشور به دنبال ثبات سیاسی بود و ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در مسیر شکل گیری قرار داشت.
در آن راهپیمایی نیز هدف اصلی مردم حمایت از انقلاب اسلامی و ولی فقیه زمان حضرت امام راحل (ره )بود. جالب اینجاست برخی از کسانی که خود جزء ساماندهندگان این تظاهرات بودند. از جمله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از آن حوادث درس عبرت نگرفتند. شما اگر عکس های راهپیمایی را مشاهده کنید حتی میزان جمعیت این دو راهپیمایی نیز قابل مقایسه یکدیگر بود و آن راهپیمایی هم سرتاسر خیابان انقلاب و آزادی را پوشش داده بود. آن راهپیمایی هم به تمام اغتشاشات 9 ماه اول انقلاب پایان داد.
در راهپیمایی 9 دی ماه نیز مردم به صورت خود جوش به حرکت در آمدند و شما آن شور و نشاطی که در زمان برگزاری انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دیدید در آن روز هم به نمایش در آمده بود و همه برای حمایت از ولایت فقیه و نظام اسلامی به میدان آمده بودند.
تامین پایداری نظام با حضور مردم بوده است .در حوادث سال 88 همان مثلثی که همواره در انقلاب بوده است باز هم حضور داشت و باز هم ایفای نقش می کند. رهبری که همواره هدایت های آن چراغ راه ما بوده است. اسلام که هیچ گاه مشکلی نداشته است و همواره نقش خود را به خوبی ایفا کرده است و مردم نیز رسالت تاریخی خود را انجام دادند. هر جا که مردم به صحنه آمده اند تمام مسائل حل شده است این سخن صریح و تهدید استکبار جهانی بعد از راهپیمایی 9 دی ماه و 22 بهمن نیز به خاطر این است که آنها از فتنه گران نا امید شده اند و به دنبال تقابل مستقیم تر با نظام هستند.
به نظر می رسد، پس از راهپیمایی نهم دی ماه نیز صفوف فتنه گران از مردم به طور کامل جدا شد؟
بله هر چه بعد از انتخابات جلوتر می آییم فضای غبارآلود به فتنه کمتر می شود و صف ها از هم جداتر می شود و در عین حال فاصله بین مردم و کسانی که متعرض به نظام هستند بیشتر می شود.
در حقیقت حوادث عاشورا و به دنبال آن مناسبت های دیگری همچون روز قدس و 13 آبان سبب شد تا اگر زمانی نیاز بود که برای پاسخ به شبهات توضیحات زیادی داده شود دیگر به هیچ عنوان نیاز به توضیح یا پاسخی نبود. در حقیقت اگر آنها به بحث انتخابات معترض بودند و به خاطر اصلاح آن این کار را انجام می دادند از راه قانونی و فرصت هایی که در روزهای اول به آنها داده شد کار را دنبال می کردند. شاید بتوان گفت که در چارچوب همین اعتراضات و فتنه سال 88 استکبار و رسانه های آن فرصت خوبی را برای ضربه زدن در قالب ادعای تقلب به عنوان رمز اصلی فتنه های پس از انتخابات پیدا کردند.
ادعایی که هیچ پایه ای برای آن وجود نداشت؟
من در استان اصفهان مسئول بازشماری آرا بودم و از نزدیک جریان انتخابات را دنبال می کردم. ما در آن زمان جلساتی با هیئت های اجرایی داشتیم و در عین حال مستندات نمایندگان خود را نیز بررسی می کردیم و آن چیزی که منتشر شده بود و نمایندگان ما گزارش کرده بودند تفاوتی با هم نمی کرد. در آن زمان که آنان ادعای تقلب را مطرح کرده بودند ما با افراد اصلی ستاد آقای موسوی در اصفهان تماس گرفتیم و گفتیم که اگر شما به دنبال دنبال کردن از طریق قانون نیستید عدله و اسنادی که در اختیار دارید را به ما بدهید و آنها به صورت صریح به ما گفتند که ما چیزی در اختیار نداریم.
در آن زمان ما با نمایندگان شورای نگهبان در استان هم جلساتی داشتیم و هیئت های اجرایی نیز مستندات قانونی خود را در اختیار ما قرار دادند و زمانی که این اسناد بررسی شد متوجه شدیم که شمارش آرا درست است.
در عین حال هیچ مشکلی نیز در حوزه های رای گیری وجود نداشت و به عنوان مثال در حسینیه آقای طاهری در محله حسین آباد رای گیری تا ساعت یک نیمه شب ادامه داشت. ممکن است در روزهای اول و به خاطر فضای پس از انتخابات اعتراضاتی به خاطر برخی از تخلفات انتخاباتی انجام شود، اما ادعای تقلب در انتخابات، ادعایی است که می توان به سادگی آن را بررسی کرد و نه اینکه این بحث را چندین ماه طول بدهند و مشخص است که هدف از این کار زمینه سازی مقابله با نظام بوده است .
اگر بخواهیم در خصوص راهپیمایی نهم دی ماه یک تحلیل کلی ارائه کنید، باید چه مسائلی را مد نظرقرار دهیم؟
راهپیمایی نهم دی ماه در حقیقت دفاع جانانه مردم از اصل ولایت فقیه بود ما در زیارت عاشورا بارها این متن را می خوانیم که جان ما فدای اباعبدالله و ای کاش ما در آنجا بودیم و از حریم ولایت دفاع می کردیم و حضور مردم در راهپیمایی نهم دی معنایی جز این ندارد.
نهم دی ماه زمانی است که مردم ایران با حضور در صحنه فتنه را ختم کردند و نه تنها این کار صورت گرفت بلکه تا سالها انقلاب را بیمه کرد، گرچه بدون شک انقلاب و حیات طیبه آن در آینده مورد تعرض قرار خواهد گرفت.
عبرت های نهم دی ماه این است که ما قدر این ملت را بدانیم و آنهایی که فرصت خدمت گذاری را دارند از آن کمال استفاده را بکنند.در هر صورت عمر مدیریت های فعلی در نهایت چند سال است و این در صورتی است که به برکناری و موت طبیعی و یا عوض شدن گردش روزگار دچار نشوند. دوستانی که در مجلس، قوه قضائیه و دولت در حال فعالیت هستندباید دست در دست هم دهند و به این ملت صادقانه خدمت کرده و مشکلات این ملت را برطرف کنند. سیره امام و رهبری سیره صداقت است سیره عدل و انصاف تواضع و خدمت بدون منت است و باید خدمتگزاران مردم نیز چنین مسیری را دنبال کنند البته در جریان انتخابات نیز بی اخلاقی های زیادی صورت گرفت و ما از این مسئله خیلی ضربه خوردیم و هم اکنون نیز برخی تلاش می کنند تا جریان نهم دی ماه را به نفع خود مصادره کنند.
در حقیقت راهپیمایی نهم دی ماه تجلی وحدت ملی بود؟
در نهم دی ماه همه آمده بودند گرچه در گوشه و کنار ممکن بود که برخی از شعارها بر علیه برخی از افراد داده شود اما این صدا صدای غالب ملت نبود بلکه صدای اکثریت حاضران در این راهپیمایی دفاع از کشور، نظام جمهوری اسلامی ولایت فقیه بود..در حقیقت نهم دی ماه پیروزی اصل و حاشیه بود و متاسفانه برخی ها می خواهند در شرایط کنونی دوباره حاشیه را به اصل تبدیل کنند. نهم دی ماه مربوط به تمام ملت بودو همه برای دفاع از ولایت فقیه آمده بودند.
شما چه خاطره ای از نهم دمی ماه و راهپیمایی در خاطر دارید؟
در روز نهم دی ماه ما این افتخار را داشتیم که به همراه نمایندگان انجمن های اسلامی اروپا در خدمت مقام معظم رهبری باشیم و دوستان مرا نیز به عنوان پیشکسوت دوره های قبل به آنجا دعوت کرده بودند. طمانینه و آرامشی که در چهره رهبری بود با توجه به حوادث و التهاب کشور از وقایع عاشورا بسیار آرامش بخش بود. ایشان در آن جلسه بر ضرورت خودسازی معنوی تاکید کردند. زمانی که جلسه به اتمام رسید و ما از خدمت مقام معظم رهبری مرخص شدیم من برای جلسه پیشرفت PhD، یکی از دانشجویان راهی دانشگاه تهران شدم. پس از جلسه زمانی که من وارد خیابان 16 آذر شدم به قدری جمعیت زیاد بود که تردد به سختی صورت می گرفت. البته من به شدت از برخوردهای محبت آمیز مردم که با دیدن من ابراز می کردند، متاثر بودم .
اوج یکپارچگی مردم در میدان انقلاب بود که در آن مراسم جانبازان عزیز انقلاب روی ویلچرها نشسته بودند ودرمراسم حضور پیدا کرده بودند و نگاه آن عزیزان که با نگاه ما گره می خورد. حرف اصلی حمایت از انقلاب بود. درموقع برگشت از میدان انقلاب به سمت هتل هویزه برای حضور در اجلاس بعد از ظهر انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا مجبور شدم تا تمام مسیر را از میدان انقلاب تا بلوار کشاورز و پس از آن تا محل هتل در خیابان نجات الهی به دلیل تراکم جمعیت پیاده بروم وزمانی که از پشت سر به خیابان طالقانی نگاه می کردم تا حوالی غروب هنوز فوج فوج مردم از سمت دانشگاه تهران به سمت خیابان طالقانی در حرکت بودند.
در آن زمان من چند پیرمرد 70-80 ساله کفن پوش را دیدم که در آن شرایط ودر آنجا حضور پیدا کرده بودند و زمانی که از آنها پرسیدم که آیا تمام این راه را پیاده آمدید آنها به این سئوال من جواب مثبت دادند. حالا ممکن است سخنران در آن مراسم جان کلام و مطلب را به جا نیاورده باشند، یا برخی شعارهایی علیه یکی از اصحاب انقلاب داده باشند اما این شعار اصلی جمعیت نبود.شعار اصلی جمعیت در دفاع از انقلاب، نظام، و ولی فقیه بود و بقیه آن حواشی بود. متاسفانه درشرایط فعلی برخی به دنبال حاکم کردن حاشیه در کشور هستند. و درشرایطی که کشور در شرایط حساس طرح بزرگ و ملی هدفمند کردن یارانه ها قرار دارد و از خارج نیز شرایط قطعنامه برما وارد می شود باید همه ما در راستای ایجاد همبستگی ووحدت حرکت کنیم.
از پیگیری پرونده قاتلان فرزندتان چه خبر؟
من عمل قاتلان فرزند خود را مربوط به نظام نمی دانم. این در حقیقت سوء مدیریت عده ای بود که در زمان مناسب به وظایف خود عمل نکردند. البته پرونده مباشران در دادگاه نظامی مورد بررسی قرار گرفته است و آنها محکوم به اعدام شدند. پرونده مسئولان قضایی این جنایت نیز در دادگاه کارکنان دولت درحال بررسی است و ما از آن ها نگذشته و نمی گذریم و پیگیر حقوقی قانونی خود را دنبال خواهیم کرد.
بالاخره این نیز از ابتلائات الهی بود و از خدا می خواهیم که که ازاین امتحان الهی سربلند بیرون بیاییم.
نظر شما