۹ خرداد ۱۳۹۰، ۹:۳۲

کریم‌دادیان: ادبیات کودک ایران در مالزی خریدار دارد

کریم‌دادیان: ادبیات کودک ایران در مالزی خریدار دارد

علیرضا کریم‌دادیان از فعالان نشر کشورمان که چندسالی است در مالزی زندگی و تحصیل می‌کند، در گفتگوی مشروح با مهر درباره وضعیت چاپ و نشر این کشور و فرصت‌هایی که ما برای ورود به بازار ادبیات مالزی داریم سخن می‌گوید.

گروه فرهنگ و ادب - خبرگزاری مهر: علیرضا کریم‌دادیان از فعالان چاپ و نشر کشورمان با سابقه مدیریت انتشارات «به نشر» که چند سالی است در کشور مالزی، شهر کوالالامپور مشغول تحصیل است، در این فرصت سعی داشته ادبیات ایران به ویژه ادبیات کودک و نوجوان در این کشور را معرفی کند و در همین راستا موفق شده ناشران مالزی را به خرید امتیاز ترجمه و چاپ نزدیک به 40 عنوان کتاب ایرانی ترغیب کند.

سفر به مالزی به مناسبت شرکت در سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب کوالالامپور فرصتی فراهم آورد تا چند روزی در نمایشگاه هم صحبت علیرضا کریم‌دادیان شوم که حاصل این صحبت‌ها نگرشی جامع‌تر درباره وضعیت چاپ و نشر این کشور و شیوه‌های ارتباط فرهنگی دو کشور بود که با بخشی از آن تجربه‌ها در این گفتگو همراه می‌شوید.

*‌ اینطور به نظر می‌رسد که با وجود علاقه اهالی فرهنگ و ادب مالزی به ورود کتاب‌های دیگر کشورها، حساسیت‌هایی هم به ویژه در حوزه آثار مذهبی وجود دارد.

بله. حساسیت درباره مساله شیعه و سنی باعث شده درباره ورود کتاب‌های مذهبی دقت زیادی داشته باشند و درباره کتاب‌های ما هم با اینکه ایران و فرهنگمان را دوست دارند، ولی وقتی پای کتاب‌های مذهبی در میان باشد، کار دشوار می‌شود.

* آیا تشکیلاتی هم وجود دارد که بر چاپ و واردات کتاب نظارت داشته باشد؟

سازمانی دولتی دارند که بر کتاب‌های مذهبی به ویژه قرآن نظارت دارد و این سازمان است که مجوز چاپ این دسته از کتاب‌ها را صادر می‌کند.

* وقتی چنین حساسیتی درباره مذهب وجود دارد چطور جریان ممیزی پیش از چاپ در مالزی وجود ندارد؟

اینجا لازم نیست کتاب پیش از چاپ ممیزی شود و مجوز بگیرد، ولی اگر پس از چاپ و توزیع شاکی خصوصی داشته باشد به مساله آن رسیدگی می‌شود که در صورت اثبات تخلف کتاب‌ها جمع‌ می‌شوند. درباره کتاب‌های مذهبی گاه خود ناشران احتیاط کرده و پیش از چاپ به همان سازمان نظارتی می‌روند و تایید کتابشان را می‌گیرند، ولی درباره قرآن مساله فرق می‌کند و بدون مجوز هیچ قرآنی چاپ نمی‌شود. در بحث وارادات قرآن هم باید بررسی صورت گیرد که گاه این روند بررسی تا 10 سال هم طول می‌کشد، ولی مرسوم آن معطلی یک ساله است.

* اینطور که از صحبت‌هایم با چند ناشر دستگیرم شد، گویا آنان نگاه تحسین‌برانگیزی به ادبیات ما دارند. چطور دروازه‌های ادبیات مالزی به روی ایران باز شد؟

افرادی که در معرفی ادبیات ایران به ناشران مالزی پیشقدم شدند، بیشتر از حوزه ادبیات کودک وارد شده‌اند و اینها نیز ایران را به عنوان کشوری که در زمینه ادبیات کودک از آنها خیلی پیشروتر است، می‌شناسند. سال گذشته میلادی در یک کنفرانس بین‌المللی درباره ادبیات و تصویرگری کتاب‌های کودک ایران برایشان سخنرانی‌ای داشتم که فرصت تعامل بیشتر با ناشران مالزی را فراهم کرد، اما مقدمات مذاکره و جلسات مختلف با ناشران مالزی بیش از 2 سال و نیم است که توسط چند نفر از ایران انجام شده و به شخصه سعی کرده‌ام با اتحادیه و تعاونی‌های نشر مالزی ارتباط برقرار کنم که حاصل آن قرارداد خرید حق ترجمه و چاپ بیش از 30 جلد کتاب کودک ایرانی بوده که تاکنون تعدادی از آنها منتشر شده و بقیه نیز در دست چاپ است.

* در جریان تعامل با ناشران خارجی به چه نکاتی برخورد کرده‌اید که مسیر حضور جهانی ادبیات ایران را با مشکل روبه رو کرده باشد؟

مهم‌ترین مشکل ما زبان است. خیلی از ناشران ما حتی حاضر نیستند خلاصه‌ای از کتاب‌هایشان را به دیگر زبان‌ها ترجمه کرده و سپس در بحث بازاریابی جهانی حاضر شوند. وقتی زبان مشترک با ناشران جهانی نداریم، چطور می‌خواهیم در این مسیر موفق شویم؟ کتاب‌های کودک که حجم کمتری دارند، راحت‌تر ترجمه می‌شوند ولی باز هم برای ترجمه همین کتاب‌ها هم ناشران همکاری نمی‌کنند؛ چه رسد به رمان و مجموعه داستان که حجم بالاتری هم دارد.  

* اگر مشکل ترجمه آثار برطرف شود، آیا تقاضای کافی برای ادبیات ما در کشوری چون مالزی وجود دارد؟

بله. اگر مطلع شوند ما چه محتوایی داریم حتما استقبال می‌کنند. البته سئوال دیگری که مطرح می‌کنند این است که ایران با این میزان تولید کتاب به ویژه در بخش ادبیات کودک و نوجوان چرا در نمایشگاه‌های معتبری چون بولونیا و فرانکفورت حضور فعال و تاثیرگذار ندارد. ما با این سطح کیفی و کمّی آثارمان می توانیم خلاصه‌ای از کتاب‌ها را حداقل در بروشوری به زبان‌های بین‌المللی داشته باشیم تا در حضورهای بین‌المللی حرفی برای گفتن داشته باشیم، ولی متاسفانه این بحث را جدی نگرفته‌ایم.

* وضعیت کپی رایت در بازار نشر مالزی چگونه است؟

اینها خود را ملزم به رعایت کپی رایت می‌دانند و ما اصلاً مطرح نکرده‌ایم که در ایران کپی رایت رعایت نمی‌شود، چرا که این امکان وجود دارد که تصمیم بگیرند بدون خرید امتیاز ترجمه و چاپ، کتاب‌های ایرانی را در کشورشان چاپ کنند. همچنین اطمینانشان به آنهایی که تاکنون سعی کرده‌اند رایت کتاب‌های ایرانی را به آنها بفروشند از بین می‌رود و دیگر اطمینان نمی‌کنند و کتاب‌هایشان را به ایران نمی‌دهند و در حال حاضر چنین نگرانی‌ای را درباره اندونزی دارند. متاسفانه بحث کپی رایت در ایران جا نیفتاده و ناشران ما فکر می‌کنند رعایت این قانون یعنی ضرر مالی؛ در حالی که اینطور نیست و ناشران جهان از این بخش هم درآمد کسب می‌کنند. ما باید بپذیریم خرید و فروش رایت کتاب درآمدهای بعدی ایجاد می‌کند. 

* به نظر نمی‌رسد مالزی در حوزه تولید محتوا و همچنین تصویرگری کتاب‌های کودک حرفی برای گفتن داشته باشد. به همین دلیل بود که شما هم تمرکز خود را بر معرفی این بخش از ادبیات ایران در مالزی کردید؟

در این کشور نویسنده و تصویرگر کتاب کودک خوب کم است و رویکردشان بیشتر به آثار ترجمه‌ای است، ولی در زمینه کتاب‌های مرتبط با اقتصاد و کامیابی در شغل و امثال این موفق هستند. موفقیت دیگر آنها در بروز و نمایش خودشان است. به طور نمونه وقتی بحث غذای حلال یا بانکداری اسلامی را مطرح کردند، آنقدر تبلیغ کردند که امروزه جهان مالزی را با چنین مباحثی می‌شناسد. در جلب توجه جهان به خودشان خیلی موفق هستند. نمونه دیگر آن اینکه در حوزه کتاب تولیدات زیادی ندارند ولی در نمایشگاه بین‌المللی کتابشان بخش ویژه copyright center در نظر می‌گیرند که چند روز اختصاصی به موضوع خرید و فروش رایت کتاب‌ها می‌پردازد و در کنار آن سمینارهایی هم برگزار می‌کنند.

* ما با چه سیاستی باید وارد این بازار شویم؟

مالزی در حوزه ادبیات محتواسازی خوبی ندارد و چون مصرف‌کننده‌های خوبی هستند، می‌توان به شکل یک بازار خوب به این کشور نگاه کرد؛ به شرطی که بدانیم چه کار می‌کنیم و اینگونه نباشد که با مدیریت غلط و ارائه آثار بی‌کیفیت این بازار را از دست بدهیم. اگر نگاهمان اینگونه باشد که در کوتاه مدت به سود برسیم، به نتیجه مطلوب نمی‌رسیم. خوب است که بخش خصوصی در این زمینه وارد عمل شود و نکته مهم این است که اعتبار همدیگر را از بین نبریم. نگاهمان کلان باشد و تصویر خوبی را که از ادبیات ایران در مالزی وجود دارد، از بین نبریم. در حال حاضر نگاه آنها به ما نگاه از پایین به بالاست و می‌دانند که باید از ما الگو بگیرند. حال اگر چند نفر با ارائه آثار بی‌کیفیت تصمیم بگیرند وارد این بازار شوند، قطعا این نگاه مثبت خراب می‌شود. همچنین در موضوع کپی رایت اصلا نباید اینها بدانند که ما به این قانون پایبند نیستیم؛ چراکه دیگر اعتماد نمی‌کنند. امیدوارم روزی برسد که در ایران هم کپی رایت جدی گرفته شود و ناشران ما بپذیرند که رعایت کپی رایت ضرر که ندارد هیچ، سود هم دارد و اگر با نشران جهان همگام شویم خیلی از مشکلات اقتصادی نشرمان هم برطرف می‌شود.

* آیا حوزه ادبی خاصی هست که مالزی از ما قوی‌تر باشد و ما بتوانیم در این زمینه واردکننده باشیم؟

در ادبیات کودک حرفی برای گفتن ندارند، ولی کتاب‌های آشپزی، سلامت و بهداشت، اقتصاد و کامیابی در درآمدزایی و از این دست مباحث جزو بهترین کتاب‌هایشان است که شاید بشود برای آنها در ایرن مخاطب پیدا کرد. در کل، اساس نشر مالزی برپایه ترجمه است و تالیف کمتر دارند.

* آیا در زمینه آموزش و کتاب‌های آموزشی هم بیشتر واردکننده هستند و کتاب‌هایشان ترجمه‌ای است؟

بله. ناشران بزرگ جهان با همدیگر قرارداد بسته و زیر یک چتر و عنوان کلی در مالزی دفتر دارند و بیشتر تقاضای کتاب‌های آموزشی از طریق آنها تامین می‌شود. حتی پژوهشگران مالزی هم کتاب‌هایشان را برای چاپ به این ناشران می‌دهند که نمونه بارز آن «پیرسن» است.

* وضعیت مطالعه آزاد در مالزی چگونه است؟

به نظر من مردم مالزی خوب کتاب می‌خرند و میزان مطالعه‌شان هم پایین نیست. مطالعه کتاب در ترن صحنه‌ای است که زیاد دیده می‌شود و از آنجا که ذهن مردمشان آزاد است، وقت و انگیزه برای مطالعه دارند. چندیدن کتابفروشی زنجیره‌ای دارند که در مراکز خرید سراسر مالزی شعبه دارند.

* آمار کتاب‌های انگلیسی‌زبان در کتابفروشی‌های مالزی رقم بالایی است که نشان می‌دهد سیاستی برای محدود کردن واردات کتاب به زبان‌های دیگر وجود ندارد. آیا از به حاشیه رفتن زبان مادری نگرانی ندارند؟

در اندونزی تاکید روی زبان مادری وجود دارد، ولی در مالزی اینگونه نیست و زبان انگلیسی کاملاً جا افتاده است، ولی یک نهاد دولتی هم در مالزی هست که هزینه زیادی برای ترویج زبان مالایی می‌کند.

 * در مدارس و دانشگاه‌هایشان چه زبانی به رسمیت شناخته می‌شود؟

در مدارس زبان خودشان زبان اصلی است و انگلیسی، زبان دومشان است، ولی در دانشگاه‌ها منابع درسی انگلیسی است و این بحث هم مطرح شده که از ابتدای نظام آموزشی علوم پایه را به زبان انگلیسی تدریس کنند تا دانشجویان در دانشگاه‌ها مشکل کمتری در درک مفهوم داشته باشند.

* بحث تبلیغات کتاب و کتابخوانی در رسانه‌های مالزی چگونه است؟

به دلیل گران بودن تبلیغات کمتر دیده می‌شود که این محصولات در رسانه‌ها تبلیغ شوند و من تنها چند مورد دیده‌ام که آنها بیشتر دولتی بوده‌اند. نکته مهم این است که در بحث تبلیغات، تبلیغ یک «برند» مهم است؛ نه یک کتاب خاص. وقتی یک ناشر به تولید محصولات خاصی مشهور می‌شود، آنگاه می‌تواند در تبلیغات هم روی همین موضوع تمرکز کند؛ ضمن اینکه چنین شهرتی باعث می‌شود که آن تولیدکننده در حفظ کیفیت محصولش تلاش بیشتری کند.

* تنوع مطبوعات به ویژه نشریات خیلی زیاد به نظر می‌رسد.

بله تنوع زیادی دارد. گاهی تعجب می‌کنم این تعداد روزنامه و مجله چطور در این کشور چاپ و توزیع می‌شود. حتی 2 روزنامه sun و mail در شمارگان بالا چاپ و به صورت رایگان توزیع می‌شود. مجلات داخلی مالزی تنوع و تکثر زیادی دارند و از سوی دیگرواردات مجله هم زیاد است.

* در حوزه صنعت چاپ و بسته‌بندی وضعیتشان چگونه است و در قیاس با ایران کدام یک پیشرفته‌تر هستند؟

خیلی در این زمینه مدرن‌تر از ما نیستند؛ گرچه در زمینه چاپ دیجیتال سعی می‌کنند به استانداردهای جهانی برسند. همچنین در زمینه طراحی و بسته بندی تولیدات خوبی دارند. البته شمارگان کتاب در مالزی هم پایین است. مثلا میانگین هزار نسخه برای چاپ اول مرسوم است. البته اینجا ابتدا چند نسخه از کتاب به صورت دیجیتال چاپ و بازاریابی می‌شود و سپس درباره جزئیات چاپ اصلی آن تصمیم‌گیری می‌کنند. 

* آقای کریم‌دادیان! چطور شد شما در حالی که در ایران کاملاً درگیر کار چاپ و نشر بودید به مالزی مهاجرت کردید؟

برای ادامه تحصیل در فوق لیسانس «مطالعات نشر» به مالزی آمدم و فکر می‌کنم نخستین دانشجوی ایرانی این رشته در مالزی هستم. برای من مقایسه نشر بین‌الملل با آنچه در ایران می‌گذرد، دلیل این تفاوت‌ها، چگونگی قراردادهای حوزه نشر در دیگر کشورها، تعامل اجزای نشر با یکدیگر، شیوه چاپ و توزیع و فروش، تکنولوژی‌های چاپ و ... همه و همه جالب و مهم بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم ضمن ادامه تحصیل در رشته مرتبط با چاپ و نشر بتوانم بازار نشر یک کشور دیگر را تجربه کنم. 

* تجربه 2 سال و نیم زندگی در مالزی چه تصویری از این مردم در ذهن شما ایجاد کرده است؟

مردم مالزی دنباله‌روهای خوبی هستند. به همین دلیل مدیریت در اینجا ساده است. هرچه مدیر بگوید از سوی زیردستان انجام می‌شود و نیاز به توضیح اضافه نیست. البته نظام‌های ارزیابی و نظارتی بر عملکرد افراد فعال است که به طور سالانه و از بیرون هر سازمان صورت می‌گیرد. به همین دلیل زیردستان مطمئن هستند افراد بالادست به دلیل توانایی‌هایشان رشد کرده‌اند و اگر از جایگاهشان سوءاستفاده کنند و یا موفق نباشند به راحتی تغییر می‌کنند.

* وضع درآمدها، رفاه اجتماعی و میزان رضایت از زندگی چگونه است؟

از لحاظ درآمد سطوح مختلف درآمدی موجود است، ولی با درآمدهای متوسط هم افراد زندگی راحتی دارند و خیلی‌ها مسابقه‌ای برای بیشتر داشتن و در راس هرم قرار گرفتن ندارند. رفاه اجتماعی در یک سطح عمومی وجود دارد. مشکل مسکن در مالزی وجود ندارد و یک کارمند در طول خدمتش می‌تواند 2 تا 3 آپارتمان بخرد. وام با بهره‌های پایین برای خرید خانه و ماشین موجود است. اینجا افراد در طبقه خودشان راحت هستند و با همدیگر خودشان را مقایسه نمی‌کنند و دلیلی نمی‌بینند که همه در یک سطح پولدار باشند.

* و در پایان اینکه، رشد افراد در جایگاه شغلی چگونه میسر می‌شود؟

اینجا یک سیستم حکم است و به دلیل وجود تفکر سیستمی، افراد متناسب با لیاقت، سواد و تلاششان رشد می‌کنند و در این سیستم ضعف آدم‌ها زود و خوب دیده می‌شود و باز هم همین سیستم افراد ناکارآمد را حذف می‌کند.

کد خبر 1324109

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha