كتاب ساعت بيست و پنج در در دهه چهل - زمان انتشار - تنها در فرانسه نزديك به نيم ميليون نسخه فروش رفت و با سرعت به زبان هاي مختلف ترجمه شد.
در سال 1967 كمپاني متروگلدن ماير با مشاركت كشورهاي فرانسه ، ايتاليا و يوگسلاوي فيلم سينمايي آن را روانه بازاركرد تا علاوه بر تاريخ سازي مظلوميت دروغين يهوديان درهنر و ادبيات جهاني نيز مدل و چهره ويژه تئوري معماران ادبيات صهيونيستي ( كافكا مويخريم ، برشت ، سينكلر و ...) نيز ارايه كرده باشد .
آنتوني كويين ( دهقان رومانيايي) ، ويرناليزي ( همسر دهقان ) مايكل روگريو ( افسر فرمانده ) در نقش هاي خودشان نمايشگر تاريخ سالهاي 1939 تا 1945 در روماني و به نوعي در اروپا شدند. فيلم از زماني شروع مي شود كه ژاندارم پاسگاه روستايي با چشمداشت به زن دهقان براي شوهر پاپوش مي دوزد و او را از خانه و زندگي اش آواره مي كند تا به زنش دست يابد.
حكومت پادشاهي در اوايل جنگ منفصل مي شود و جاي خود را نوبتي به فاشيت هاي هوادار آلمان و كمونيست هاي طرفدار شوروي مي دهد . روستا هر يك از اين حكومت ها را ظرف پنج سال برخود مي بيند
زن دهقان كه فراري شده نيز همچنان دست به دست مي شود. به موازي زندگي زن آوارگي شوهر نيز در ميان گروههاي سلطنتي ، فاشيستي ، كمونيستي باز هم فاشيستي دست به دست مي شود . در نهايت به اسارت نيروهاي آمريكايي در مي آيد و در دادگاه نورنبرگ به عنوان يك چهره جنايت كار فاشيستي محاكمه مي شود و سرانجام با شهادت دادن زنش در دادگاه از او رفع اتهام شده به خانه و روستايش بر مي گردد .
او به ناچار بايد پسر افسر آلماني را از زنش به فرزندي بپذيرد و دم نزند . دهقان ( آنتوني كويين ) يهودي نيست اما به اتهام يهودي بودن همه مصيبت ها و بلاهايي كه ممكن است بر سر انساني بيايد از سر مي گذارند . آنقدر با هويت هاي جعلي و دمادم سروكار پيدا مي كند كه هويت اصلي اش را از ياد مي برد.
هنگامي كه ژاندارم ها هستند او متهم به يهودي بودن است. هنگامي كه آلماني ها روماني را اشغال مي كنند و گروههاي يهودي با همدستي گروههاي ناشناس از طريق دريا رهايي مي يابند او مسيحي محسوب مي شود. بعد از جاي ماندن از يهوديان بدست آلماني ها اسير مي شود.
افسرپزشك آلماني كه در زمره پيشگامان تميز نژادي آريايي است او را از روي جمجمه اش به عنوان اصيل ترين نژاد شناسايي مي كند. عكس هايش تكثير شده و بر روي جلد نشريات مختلف رايش سوم چاپ مي شود كه اصلاح نژادي بايد براسا اين نمونه (دهقان ) انجام مي گيرد. هنوز چند روزي از تبديل به نمونه آريايي اصيل بودن نمي گذرد كه فاشيست ها شكست مي خورند و او به دست نيروهاي آمريكايي اسيرمي شود.
در دادگاه اسيران جنگي از روي پوسترها وعكس هايش درنشريات آلماني جنايت كار جنگي محسوب مي شود. قبل از محكوميت قطعي زن آواره اش با ارايه اسناد ازدواج و اوراق ديگراو را رهايي مي دهد .
دهقان با قطار به روستا و خانه اش برمي گردد. زندگي اش نابود شده است .ارتش شوروي بركشورش استيلا يافته است و مجبور است ناپسري آلماني تبارش را بزرگ كند. ژاندارم هاي پيشين در كنار نيروهاي شوروي از قدر و اعتبار بيشتري نسبت به گذشته برخوردار شده اند.
در اين روند زيركانه ويرژيل گئورگيو در رمان خود و هانري ورنوي كارگردان در فيلم اش بر گناه يهودي بودن يا متهم به يهودي بودن تاكيد مي كنند. به ويژه فيلم سينمايي با بازي هاي روان هنر پيشه ها ، يهوديت به اصطلاح مظلوم را كه هويت ندارد و مدام به وسيله زورگويان مختلف مورد انواع سلب هويت واقع شده است به نمايش مي گذارد .
اين همان سبك ويژه هنرمندان صهيونيستي پيشين است كه در كارهاي قبل از تاسيس رژيم صهيونيستي شخصيت هاي هنري شان را ارايه مي كردند . قهرماني كه درعصر جديد و ديكتاتور بزرگ چارلي چاپلين در ميان چرخ دنده ها نابود مي شود و قهرمان نمايش هاي تئاتري برشت به ويژه در " شويك سرباز جنگ جهاني دوم" و يا در " نكبت رايش سوم" تجلي پيدا مي كند. درآثار كافكا همچون " مسخ " و " محاكمه" عينيت مي يابد.
به صراحت ديده مي شود كه آنچه به نام موجوديت نژاد پرست صهيونيستي ( اسراييل) نام گرفته است تنها يك پايگاه علني صهيونيستي بين المللي است و همانند كوه يخي است كه يك دهم آن ديده مي شود . انواع هنر و و ادبيات صهيونيسم بين المللي در طي قرن بيستم همچنين اين هشدار را به ملت هاي در معرض تهديد گوشزد مي كند كه از اصل دشمن شناسي در انواع لباس ها و برچسب ها غافل نمانند.
براي هنرمندان و نظريه پردازان كشورهاي اسلامي و به ويژه نخبگان و اهل انديشه و هنر كشورمان ضروري است كه براي پيشبرد اهداف خود از پذيرش فرم هاي تبليغي هنر صهيونيستي در قالب هاي رئاليست سوسياليستي ، القا ياس فلسفي رايج شده در اروپاي بعد از جنگ جهاني دوم ( ناتوراليسم ) و در اشكال مختلف پست مدرن آگاهانه پرهيز كنند و اشكال مختلف هنري مربوط به فرهنگ و هنر اسلامي وملي را به كار بگيرند.
صهيون براي پيشبرد اهداف خود به علاوه بر ارايه چهره فلك زده ، مسخ شده در شاخصه هاي سينمايي فيلمسازاني چون " وودي آلن " طي دو دهه اخيرچهر ه ابر قهرمان ها را در كارهاي اسپيلبرگ ها و ديگر كارگردانان ارائه مي دهد . اين روند روحيات و رفتار تازه اي را براي الگوهاي قهرماني مورد نياز صهيون خلق مي كند و در اين ميان دوستان هم اگر لازم باشد به لباس دشمنان در مي آيند تا نقش ديگري در تحكيم ، تثبيت و قدرت نمايي صهيونيسم جهاني ايفا كنند .
نظر شما