حجت الاسلام احمد مبلغی، درمورد تعریف غیبت و زشتی آن در اسلام به خبرنگارمهر گفت: اسلام اخلاق اجتماعی را اساس و اصل اخلاق قرار داده؛ یعنی یک دین اجتماعی است ولی بنابر اقتضائات و وضعیت سیاسی اجتماعی خلفای اسلام بویژه از نیمه قرن اول به بعد اخلاق اجتماعی به اخلاق فردی کشانده شد و اخلاق اجتماعی به حاشیه رفت، زیرا اخلاق فردی هیچ مزاحمتی برای مناسبات نادرست اجتماعی ندارد و حاکمان اخلاق فردی را میپسندیدند.
وی افزود: رفته رفته تصور شد که اخلاق اسلامی همان اخلاق فردی است و با قرائتهای فردی اخلاق اسلامی تفسیر و توجیه شد. این در حالی است که اخلاق فردی نمیتواند مناسبات اجتماعی را تفکیک و تفسیربکند بنابراین مناسبات اجتماعی به حال خود رها میشوند.اخلاق فردی نمیتواند کارکرد اخلاق اجتماعی را داشته باشد و درنتیجه از بین رفتن اخلاق اجتماعی، اخلاق فردی هم سست و ضعیف میشود.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: البته در کنار این نظریه، دیدگاه دیگری وجود دارد که بر این باور است فرایند رعایت اخلاق فردی باعث رعایت اخلاق اجتماعی میشود یعنی اخلاق اجتماعی از اخلاق فردی تشکیل میشود واخلاق اجتماعی بازتابی از رعایت گسترده و متراکم اخلاق فردی است.
این محقق و پژوهشگر علوم و معارف اسلامی تصریح کرد: من به نظریه اول معتقد هستم لذا به دوگانه بودن اخلاق و نه دوگونه بودن آن معتقدم. غربیها هم امروزه به اخلاق اجتماعی بیشتر توجه دارند تا اخلاق فردی که زادگاه اخلاق مسیحی است کوشش آنها این است که لباس حقوق برتن اخلاق بپوشانند. درحالیکه این مسئله از ابتدای اسلام مطرح بوده است. مسلمانها در خصوص اخلاق اجتماعی دستشان پرتر است زیرا نیاز به تأسیسی و ایجاد از نو و بنیان در این زمینه ندارند. ولی همانطور که گفتم حاکمان اسلامی بسیاری از مفاهیم اجتماعی اخلاق را فردی کردند از جمله غیبت را که سؤال شماست.
مدیرمسئول فصلنامه "دین و قانون" یادآورشد: غیبت به شدت فردی شده و گویی فقط بین دوفرد رخ میدهد، ولی باید غیبت اجتماعی توسط علمای اخلاق تعریف شود.غیبت در فضای عام تر ام الغیبت ها است و اگر غیبت اجتماعی وجود نداشته باشد غیبتهای فردی هم خود به خود اصلاح میشود. ما حتی در فقه هم بر اثر فردی کردن غیبت احکام ریزشده و تفصیل یافته برای غیبت اجتماعی نداریم.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی در مورد دلایل عادت زشت غیبت در مردم هم گفت: غیبت کردن انگیزههای فردی و اجتماعی دارد. درباره انگیزههای فردی، حسادت و سوء ظن و خباثتهای فردی درون افراد باعث غیبت کردن از همدیگر میشود. طبیعی است که همین وضعیت نسبت به فضاهای اجتماعی هم صادق است. یعنی حسادت، سوءظن و خباثت اجتماعی ریشه غیبتهای اجتماعی است.
مبلغی درمورد آثار سوء غیبت در خانواده و جامعه هم اظهارداشت: اصولاً اسلام خواسته است که یک جامعه عاطفی در سطح خانواده و جامعه ایجاد کند. برادر و اخوت دینی در سطح جامعه و صله رحم در سطح اقارب و خویشاوندان و محبت و عاطفه بین اعضای خانواده در اسلام در نظر گرفته شده که غیبت کردن به همه این سطوح صدمه میزند. بی محبتی در بین اعضای خانواده، بدبینی خویشاوندان به هم و از بین رفتن اخوت اجتماعی و همکاری مردم با هم از آثار سوء غیبت کردن است.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی درمورد راهکار اصلاح عادت بد غیبت در مردم هم تصریح کرد: در وهله اول باید فرهنگ اجتماعی و اخلاق اجتماعی خودمان را اصلاح کنیم. باید تعریف درستی از فرهنگ و اخلاق اجتماعی بدهیم. بزرگان و علما و دانشگاهیان باید در این فضای مغتنم که به برکت انقلاب اسلامی ایجاد شده در جهت اصلاح اخلاق اجتماعی کوشش کنند. باید اخلاق فردی را در درون اخلاق اجتماعی تعریف کنیم و نقطههای شروع اصلاح اخلاق فردی را در اصلاح اخلاق اجتماعی جستجو کنیم.
این نویسنده و محقق درباره رابطه گپ های خودمانی و دورهم خوش بودنها با غیبت کردن هم یادآورشد: گاهی اوقات ریشه غیبت، بازگشتی است به خود شیرینیها و صحنه گردانیها است که نبود اخلاق در جلسهها و حالت خوشگذرانی محافل باعث غیبت کردن میشود.
نظر شما