به گزارش خبرنگار مهر، کارگاه "خوزستان، صنعت نفت، فرهنگ سکونت" از ۱۰ تا ۱۳ اسفند ماه در قالب سفر چهار روزه به استان خوزستان برگزار و همایش این کارگاه با حضور شرکت کنندگان و استادان علمی در روزهای ۲۰ و ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ برپا میشود.
همزمان با نزدیک شدن به این رویداد، وحید قاسمی دیبر کارگاه "خوزستان، صنعت نفت، فرهنگ سکونت" یادداشتی در اختیار خبرنگار مهر قرار داده است که در زیر میآید:
کسانی که به معماری میاندیشند و علاقهمند به سرنوشت پیوندخورده میان انسان و مکان زندگی او، بعید است به این نکته نغز اعتراف نکنند که شیرینی این علاقه به واسطه تعلق معماری و شهرسازی به موضوع فرهنگ است.
و اما فرهنگ... فرهنگ تنها محصور در گذشته نیست. ما يك مظهر فرهنگي را ميبينيم و آن را با مظاهر فرهنگي ديگر ميسنجيم. فضاي زندگي را با غذا و پوشش و ساير مظاهر فرهنگي كنار هم ميگذاريم تا ببينيم آيا اين قطعات پازل، كل واحدي را تشكيل ميدهد؟ اين طور نيست كه بگوييم آن چيزي كه در گذشته وجود داشته حتما بهترين و مقدسترين است؛ زندگي يك نمودار است كه گاه اوجها و فرودهايي دارد. اين اوج و فرودها نمود و بروزش را در مظاهر فرهنگي نشان مي دهد. از معماري و شهرسازي گرفته تا هرچيز ديگر؛ با مطالعه اين لحظات است كه مي توان چيزي را كشف كرد.
همچنان فهم فرهنگی ما از معماری کودکی پیشدبستانی است و اسباب و شرایط حضور در جایگاه اصلی خودش را آنچنان که باید نیافته و شکل و نوع این حضور تعریف نشده است اما این مسئله از اهمیت توجه و تلاش برای معماری با رویکرد فرهنگی نمیکاهد.
دبیرخانه رویدادهای معماری که امروز در مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران به زندگی پرفراز و نشیب خود ادامه میدهد که از سر دغدغه و توجه به آنچه یاد شد شکل گرفت و بر سر آن است تا شرایط فرهنگی حضور معماری به عنوان یکی از مهمترین مظاهر بروز فرهنگ در سرزمین را سر جای خود و در اندازهای که بایسته است فراهم آورد. شاید این یک ادعای بزرگ به حساب آید اما واقعیت این است که تلاش تمامی کسانی که تا به حال حیات این منظومه را موجب بودهاند بر تحقق این امر بوده که البته تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.
كارگاههاي برگزار شده توسط دبیرخانه رویدادهای معماری، تلاشي است براي به دست آوردن يك زبان؛ زباني براي آنچه كه همسو با معماري امروز و فرداي ماست. ما در زمان عسرت و فراموشي ويژگيهاي معماري ايراني به سر ميبريم كه تعمدي و يا غيرتعمدي واقع شده است. شايد اين فراموشي عوارض زمانه و سرعتي باشد كه بر زمانه ما حاكم است. فراموش كردهايم چه كسي هستيم و كجا هستيم. اين به آن معنا نيست كه ما نيازي به ارتباط با جهان نداريم و دنياي ارتباطات چيز بدي است. ما به همه اينها نياز داريم اما وقتي ما تنها شنونده باشيم و سخن نگوييم، گفتگويي به وجود نمي آيد. براي اين گفتگو ما بايد بدانيم كه چه داريم. آنچه را كه داريم بشناسيم و برای شناخت قابليتها، ضعفها، توانمنديها و تجربههايش تلاش کنیم. به خصوص در امري مانند معماري كه از ساحتهاي متكثر عظيمي برخوردار است.
محصول این تلاش حتماً میبایست در شرایط امروز و فردای معماری این سرزمین و تمامی آنچه وابسته و پیوسته این حوزه است تاثیر داشته باشد که ان شاالله خواهد داشت.
تمامی آنچه نوشته شده مقدمهای بود بر این که چرا امروز در پی کارگاههای پیشین رویداد فرهنگی دیگری با عنوان کلی معماری و فرهنگ سکونت و برای توجه به تحول سکونت پس از حضور نفت در ایران با عنوان کارگاه پژوهشی "خوزستان، صنعت نفت، فرهنگ سکونت" شکل گرفته است.
نظر شما