۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۲

ممنون مقصودی با حضور در مهر:

سینماهای افغانستان در قرق آثار هندی و آمریکایی/ "خاک و مرجان" سرآغاز دوستی ایران و افغانستان

سینماهای افغانستان در قرق آثار هندی و آمریکایی/ "خاک و مرجان" سرآغاز دوستی ایران و افغانستان

ممنون مقصودی بازیگر نقش اول "خاک و مرجان" که چهره‌ شناخته‌شده سینما در افغانستان و جهان است تاکید کرد که "خاک و مرجان" سرآغازی برای دوستی دو کشورست.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: فیلم سینمایی "خاک و مرجان" ششمین ساخته مسعود اطیابی است که سیدامیر پروین‌حسینی تهیه‌کنندگی آن را برعهده دارد. این فیلم در بخش سودای سیمرغ و غیرمتعهدها در سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر حضور داشت که البته دست‌خالی هم بیرون آمد.

اطیابی در این فیلم تلاش کرده است فضای فعلی افغانستان را به تصویر بکشد و نقش نیروهای اشغالگر غربی و همچنین گروه طالبان و تفکر طالبانیزم در سرنوشت این کشور و مردم‌اش را نشان داده است. بازیگر نقش اول مرد این فیلم که به مناسبت نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر در ایران حضور داشت در آستانه بازگشت‌اش به افغانستان همراه با پروین‌حسینی و اطیابی در خبرگزاری مهر حضور یافت.

در این نشست درباره دغدغه مسعود اطیابی و امیر پروین‌حسینی به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده درباره مساله افغانستان به عنوان همسایه کشورمان گفتگو کردیم. همچنین ممنون مقصودی بازیگر افغانی این فیلم که دارای شهرت جهانی نیز هست درباره همکاری‌اش با یک گروه ایرانی و شناخت‌اش از فرهنگ و سینمای ایران صحبت کرده‌ایم.

*آقای پروین‌حسینی به نظر می‌رسد "خاک و مرجان" نسبت به دیگر کارهای شما که پیش از این در کارنامه کاریتان داشته‌اید و حتی آثاری که در خارج از ایران تهیه کرده‌اید، متفاوت است. با چه انگیزه‌ای سراغ ساخت این تولید برون‌مرزی که به جنگ و تاثیر آن در کشور افغانستان می‌پردازد، رفتید؟

- سید امیر پروین حسینی، تهیه‌کننده: به عقیده من فضای این فیلم خیلی از کارهای قبلی من دور نیست. معمولا یکسری حرف در دل آدم هست که منتظر فرصت است تا آنها را بیان کند و این شانس من بود که توانستم این حرف‌ها را بین‌المللی‌تر بزنم.

من در  مجموعه خانگی "ساخت ایران" هم همین دغدغه را دنبال می‌کردم. در آن کار هم  تلاش کردیم موقیعت و احترام از دست رفته ایرانیان را در خارج از کشور به زبان کمدی به چالش بکشیم و از این طریق تاثیرگذار باشیم. در "خاک و مرجان" هم مانند "ساخت ایران" از عشق، دوست داشتن و رفاقت حرف می‌زنیم اما در این فیلم موضوع را به زبان و شیوه دیگری مطرح کرده‌ایم.

بزرگترین حرف "خاک و مرجان" عشق است. مهمترین رویکرد فیلم هم وفاداری و غرور است.  در "خاک و مرجان" کاراکترهای فیلم بر اساس نیروی عشق قصه را پیش می‌برند.

* شما تجربه ساخت آثار دیگری خارج از کشور را داشته‌اید. تجربه "خاک و مرجان" و افغانستان چه نقاط تمایزی با آنها داشت؟

- بله. این هفتمین کار من بود که تولید آن را در خارج از کشور انجام دادم. پیش از این در لبنان، فرانسه، امارات و ترکیه کار تولید فیلم انجام داده‌ام. ساخت یک فیلم خارج از ایران روند و شیوه خاص خودش را دارد و مراحلی را باید طی کنیم که برای هر پروژه‌ای یکسان است ولی در افغانستان بحث امنیت بسیار مهم بود. از این رو ما مدام نگران گروه بودیم و برخی اتفاقات از دست ما خارج بود. البته تمهیداتی اندیشیده بودیم.

* آقای مقصودی، این اولین همکاری شما با یک گروه ایرانی است. لطفا درباره دلایل پذیرفتن پیشنهاد بازی در فیلمی ایرانی توضیحاتی ارائه دهید.

- ممنون مقصودی: خوشحالم از اینکه من و دیگر هم‌وطنانم با یک تیم خوب ایرانی در ساخت "خاک و مرجان" همکاری کردیم. قبل از اینکه در این فیلم حضور یابم آگاهیم از ایران مربوط به فیلم‌های ایرانی، تئاترها و کتاب‌هایی بود که دیده و خوانده بودم.

من تاکنون با کشورهای مختلفی همچون لندن، آلمان، پاکستان، هندوستان و ترکیه کار هنری مشترک انجام داده‌ام و همیشه دوست داشتم با کشورهای همسایه خود از جمله ایران نیز کار مشترک انجام دهم.

* پس دلیل اصلی حضورتان در این فیلم به علاقه شخصی‌تان برمی‌گردد؟

- مقصودی: خیر. همیشه فیلمنامه یک فیلم اهمیت زیادی برای من دارد و باید با آن ارتباط برقرار کنم. وفتی با فیلمنامه "خاک و مرجان" روبرو شدم احساس کردم متن بسیار خوبی دارد. حالا هم خوشحالم که به عنوان نقش اول این فیلم در سینمای ایران خودم را روی پرده سینما دیدم.

* اشاره کردید که با ادبیات و سینمای ایران از قبل آشنا بوده‌اید. پیش از این چه فیلم‌های ایرانی را دیده‌اید؟

- من فیلم‌های مخلباف را در سینمای ایران دیده بودم. همچنین فیلم "جدایی نادر از سیمین" اصغر فرهادی که جایزه اسکار را دریافت کرد، دیده‌ام. ده‌ها فیلم کوتاه و بلند سینمای ایران را در آرشیو خود دارم که برای فن بازیگری و تدریس از آنها استفاده می‌کنم. من با سینمای ایران آشنا هستم. سینمای ایران با تفکر است و فیلمسازان هوشمندی دارد.

همچنین من شعرها و شاعران کلاسیک ایرانی همچون فردوسی و حافظ و مولانا را می‌شناسم. من خودم شعر می‌گویم و دکلمه می‌کنم و به دلیل همین علاقه سعی کرده‌ام با ادبیات ایران نیز ارتباط برقرار کنم.

*فیلم‌هایی که تا کنون درباره افغانستان ساخته شده است چقدر با شرایط کشورتان تطابق دارد. خیلی از منتقدان معتقدند این آثار از واقعیت افغانستان دور است. "خاک و مرجان"  از نظر شما چقدر توانسته بیانگر شرایط فعلی این کشور باشد؟

- وقتی یک روزنامه‌نگار از من سوال می کند آیا در کشور شما دانشگاه هست؟ این یعنی که اطلاعاتی که درباره افغانستان در جهان موجود است چقدر ناقص و غلط است. این سوال برای من یک فاجعه است. وقتی یک روزنامه‌نگار چنین تصور غلطی دارد پس از مردم عامی چه توقعی می‌توان داشت.

من فکر می‌کنم شناختی که در خارج از افغانستان درباره این کشور و مردم آن وجود دارد، ناقص است. البته من هم تصور و آگاهی درستی از ایران نداشتم و وقتی وارد کشورتان شدم با یک تصویر دیگری نسبت به ذهنیت خودم روبرو شدم.

همین تصوری که غربی‌ها برای ما و درباره یکدیگر ساخته‌اند، می‌تواند باعث دشمنی شود و در نقطه مقابل فرهنگ و آثار هنری می‌تواند باعث شناخت درست مردم دو کشور از یکدیگر شود و چنین گام‌های فرهنگی قطعا نتایج خوبی دربرخواهد داشت.

این دوستان در پروژه "خاک و مرجان" کوشش‌های زیادی کردند تا حقایق و واقعیت‌ها را به درستی تصویر کنند. اطیابی و تهیه‌کننده فیلم نشان دادند که مردم ما نیز مانند شما با جنگ مخالفند. این فیلم نمونه خوبی برای آغاز دوستی‌هاست.

* آقای اطیابی برای انتخاب بازیگران "خاک و مرجان" اصرار داشت که از حضور بازیگران کشور شما استفاده کند. آیا شما احساس می‌کنید برای رسیدن به یک فضای واقعی در فیلم باید حتما از بازیگران همان کشور استفاده کرد؟

- به دلیل واقعی شدن تصاویر بهتر است از حضور بازیگران کشوری استفاده شود که موضوع فیلم درباره آن منطقه است. همانطور که سفر کردن و گرفتن صحنه‌هایی از کابل و واقعیتی که هم اکنون در افغانستان جاری است، تصویر را برای مخاطب باورپذیر می‌کند حضور بازیگران کشور افغانستان هم برای این فیلم ضروری بود. من معتقدم  بیشتر دکورهایی که از افغانستان در کشورهای دیگر ساخته می‌شود و در آنها فیلم‌ها ساخته می‌شود، پر از اشکال است.

من به شهرک سینمایی ایران رفتم و با دکورهای بسیار خوبی روبرو شدم اما احساس می‌کنم در هر صورت آنها بی‌روح هستند و اگر قرار بود "خاک و مرجان" به جای فیلمبرداری در افغانستان در چنین لوکیشن‌هایی در داخل ایران ساخته شود، کار باورپذیری در نمی‌آمد. این موضوع درباره انتخاب بازیگران هم قابل تعمیم است بدین معنا که هرقدر هم که بازیگران حرفه‌ای سینمای ایران در این فیلم بازی می‌کردند. باز هم باورپذیر نبود.

شما موضوع را از این زاویه بررسی کنید که من به عنوان یک شهروند کشور افغاستان، هر چقدر ایران‌شناس و زبان فارسی را بلد باشم اما وقتی صحبت می‌کنم لهجه و موسیقی کلام من کاملا مشخص است که متعلق به کجا هستم. به همین دلیل قطعا حضور بازیگران با همان فرهنگ و لهجه بیشتر می‌تواند به فضای یک فیلم کمک کند.

مسعود اطیابی: نوع بیان دیالوگ‌ها در بین مردم ما و افغانستان کاملا متفاوت است. مردم آن کشور با ادبیات خاصی صحبت می‌کنند و سعی دارند واژه‌های درست و کتابی را به کار برند. به همین دلیل وقتی یک فیلم افغانی می‌بینیم بیشتر با واژه هایی روبرو می شویم که سبک نوشتاری دارد. اما واقعا مردم افغانستان اینگونه صحبت می‌کنند در صورتی که ما بیشتر محاوره‌ای صحبت می‌کنیم.

به همین دلیل برای رسیدن به این فضای واقعی و به کار بردن درست لهجه و موسیقی کلام ما باید از بازیگران افغانی استفاده می کردیم. مردم این کشور با شعر و ادبیات بسیار عجین هستند. حتی در دور افتاده‌ترین روستاها نیز مردم همین‌گونه صحبت می‌کنند. از طرف دیگر گویش، نوع بیان، حرکات چهره آنها کاملا با ما متفاوت است و ما باید به این موضوع دقت می‌کردیم.

* فکر می‌کنید مخاطب افغانی "خاک و مرجان" بیشتر علاقمندست بازیگران خود را روی پرده ببیند یا سوپر استارهای ایرانی را؟

مقصودی: قطعا آرزو دارند که بازیگران خود را روی پرده ببینند. اما در افغانستان مشکلاتی وجود دارد که فعلا تمام سینماها پر از فیلم‌های هالیوودی و هندی است. مردم ما در جنگ هستند و فقط به سینما می روند تا برای لحظاتی از این فضای خسته‌کننده دور باشند. سینما فقط در این کشور جنبه سرگرم‌کننده دارد.

ادامه دارد...

کد خبر 2000105

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha