خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: در بخش پایانی گفتگوی مهر با عوامل فیلم "پله آخر" جدیدترین ساخته علی مصفا که این روزها برای بازی در فیلم اصغر فرهادی به همراه خانوادهاش در فرانسه بهسر میبرد، درباره شباهتهای این فیلم با "چیزهایی هست که نمیدانی" از زبان فردین صاحبالزمانی کارگردان این فیلم، انتخاب بازیگران فیلم، دیگر ویژگیهای فیلمنامه و... صحبت شد.
"پله آخر" در حالی امروز با اکران خداحافظی میکند که توانست در صدر فروشهای ماه اسفند قرار گیرد و تجربه موفقی را در کارنامه مصفا و دیگر همکارانش در این فیلم سینمایی رقم بزند.
بحث ما در بخش دوم این نشست به شباهتهای دو فیلم "پله آخر" و "چیزهایی هست که نمیدانی" رسید و اینکه مثلث علی مصفا، لیلا حاتمی و فردین صاحبالزمانی چگونه در کنار یکدیگر شکل گرفته و به خلق آثاری از این دست رسیده است. در دنباله صحبتهایمان این شباهت در حال و هوای کلی دو اثر و شخصیتپردازیها را به بحث گذاشتهایم.
*آقای صاحبالزمانی شما وقتی که با فیلمنامه روبهرو شدید به شباهتهای بین دو فیلم "پله آخر" و "چیزهایی هست که نمیدانی" نرسیدید؟
صاحبالزمانی: اصلا فکر نمیکردم شبیه هم باشند. پیش از این در یک نشست دیگر که برای فیلم "پله آخر" برگزار شده بود به این شباهتها اشاره شد. شاید بشود گفت که تنهایی آدمها مسالهای است که میتوان آن را یک معضل خوشایند دانست. معضلی که آدم به آن تن میدهد و آن را دوست دارد. اما کسانی که آن را دوست دارند با آه و ناله از تنهاییشان حرف میزنند ولی انگار بدشان نمیآید که همیشه گریبانگیرشان باشد. فکر میکنم این موضوع در ایران نسبت به جاهای دیگر بیشتر است.
در "چیزهایی هست که نمیدانی" فکر میکردیم یک شخصیت خاص را داریم میسازیم اما باز در آن فیلم نیز خیلی از تماشاگران میگفتند که چقدر این شخصیت شبیه خودشان است. به طوریکه هر شخصی که کمی احساس تنهایی می کرد با این کاراکترها احساس نزدیکی میکند.
اما شباهت اصلی این دو شخصیت در فیلمهای ما، به نظر من دانایی است. وقتی که شما چیزی را میدانید دیگر نمیتوانید ندانید. در "پله آخر" هم سه کاراکتر اصلی فیلم، خسرو، امین و لیلی وقتی از حقیقتی آگاه میشوند دیگر نمیتوانند آن را پاک کنند و تا آخر عمر با آنها میماند، هرچند اشتباه متوجه شده باشند. شباهت این شخصیتها این بود که زیادی میدانند. به خصوص خسرو که مرده و چون از آن بالا میبیند همه چیز را میداند.
* اسم لیلی و خسرو از کجا برای شخصیتهای "پله آخر" انتخاب شد؟
مصفا: انتخاب اسم لیلی و خسرو خیلی هدفمند نبود. بعضی اوقات آدمها کاری را انجام میدهند و بعد میبینند که یک چیزهایی پشت آن وجود دارد. بعد حق انتخاب دارید که آن ایده را نگه دارید و یا بگذاریدش کنار.
من نام این شخصیتها را اتفاقی انتخاب کردم و بعد متوجه شدم که چیزهای دیگری با این انتخاب همراه شدهاند. در نتیجه تصمیم گرفتم که این انتخاب اتفاقی را نگه دارم؛ چراکه حتما یک چیزی بوده که این اتفاق افتاده است. زمانی که نقش خسرو را مینوشتم چون به خسرو شکیبایی فکر میکردم تصمیم گرفتم که اسم شخصیت را خسرو بگذارم. بعد هم نمیدانم چرا نام لیلی را انتخاب کردم.
* در ادامه بحث شباهتها، شما یک لحظه جای مهتاب کرامتی را با علیرضا آقاخانی در این دو فیلم عوض کنید؟
صاحبالزمانی: خیلی سخت است، بگذارید کمی فکر کنم. علیرضا و مهتاب. یک مثلت عشقی است که در هر دو فیلم وجود دارد. این شباهتها از عمد نبوده است. ما هر کدام جداگانه فیلمنامهها را نوشتیم. اما نگارش آنها همزمان بود و هیچ کدام در جریان آن یکی نبودیم. حالا اشکالی هم ندارد.
* آقای مصفا گرچه رگههای طنز در کار شما خیلی پررنگ نیست ولی وجود دارد. این طنز را برای جذب مخاطب و نگرانی از تلخ بودن داستان به فیلمنامه وارد کردید؟
مصفا: از اول این طنز وجود داشت اما بعدا که فیلم ساخته شد، ترسیدم که نکند این طنز تلخ باشد. اما خوشحالم که این طنز در حال حاضر در فیلم دیده میشود. بعدها در نریشن تصمیم گرفتم این طنز را کمی تقویت کنم.
* فیلم دارای برخی جزئیات است که در مسیر خط اصلی داستان نیست و در داستان و شخصیتپردازیها گرهگشایی نمیکند مانند نریشنها که گاهی فیلم را پرحرف میکند. شما این جزئیات را کنترل کردهاید وگرنه استفاده از جزئیات بیربط، طنز و دیالوگهایی که گاهی زیاده میشوند حرکت کردن بر لبه تیغ است.
مصفا: این برمیگردد به سلیقه من در فیلمنامه نوشتن. در ایده کلاسیک ما باید خط اصلی داستان را پیگیری کنیم و سعی کنیم زیاد از آن فاصله نگیریم ولی من زیاد به این روش اعتقاد ندارم. دوست دارم که خط اصلی را خیلی صاف جلو نبرم. بیشتر معتقدم باید به حواشی هم بپردازم.
اصولا به حواشی قصهها خیلی علاقه دارم. گاهی دوست دارم فیلم را با یک خط اصلی بسازم و در میان راه یک حاشیه پیدا کنم که خط اصلی برود پی کار خودش و حاشیه بشود اصل ماجرا.
* اما باید این جزئیات هم از جنس فیلم باشد. گاهی گذر از این گذرگاهها خطرناک است.
مصفا: البته که خطرناک است، این به عنوان یک اصل کلاسیک سینما که حتما هم درست است پذیرفته شده، تست شده و حتما جواب هم داده است و هر کاری غیر از این خطرناک است و باید خط اصلی داستان را ادامه دهیم و جلو برویم. البته این درست است که معمولا فیلمهایی که با خط اصلی داستان پیش میروند همیشه موفق بودهاند و هر کار جدیدی خطرناک است.
* راستی چرا اینقدر به مرگ در "پله آخر" پرداختهاید؟ مرگ به شیوههای مختلف...
مصفا: مرگ از نظر من مهم است. دلم میخواست به مرگ بپردازم. اما نمیخواستم فیلم تبدیل به یک مرثیهسرایی برای مرگ شود. از همین جهت سعی کردم از مایههای دیگری استفاده کنم. البته واقعیت این است که وقتی به مرگ فکر میکنید نمیتوانید به چیز دیگری فکر کنید.
* درباره انتخاب بازیگران هم کمی توضیح دهید، البته حضور شما و لیلا حاتمی به نوعی در سینما گویا لازم و ملزوم یکدیگر است. اما انتخاب حضور علیرضا آقاخانی و بازیگران دیگر چگونه شکل گرفت.
مصفا: حضور لیلا حاتمی که در سناریو هم وجود داشت. خسرو را اصلا نمیخواستم خودم بازی کنم، اما مجبور شدم زیرا وقت نداشتم بازیگر دیگری را انتخاب کنم و اگر زمان زیادی برای انتخاب بازیگر این نقش صرف میکردم، ممکن بود کل پروژه منتفی شود. در زمان نگارش فیلمنامه میخواستم شکیبایی در فیلم حضور داشته باشد، اما پیش از زمان ساخت او از بین ما رفته بود.
یکی از مشکلات عمده فیلمسازی، انتخاب بازیگر است به ویژه در طیف سنی مرد میانسال، انتخاب چندانی نداریم و کسانی که هستند به دلیل نقشهای مختلفی که بازی کردهاند، پیشفرضهایی از آنها وجود دارد که باید این ذهنیت شکسته شود. البته درباره من هم چنین پیشفرضی در ذهن مخاطب وجود دارد اما سعی کردم که بازی متفاوتی ارائه دهم.
درباره شخصیت امین هم تا آن زمان فیلمی از آقاخانی ندیده بودم و فقط عکسی از او دیدم که خیلی خوشم آمد و بعد فیلم "تنها دوبار زندگی میکنیم" را دیدم. در همان زمان متوجه شدم که شخصیت خود آقاخانی با کاراکتر فیلمش بسیار متفاوت است و همین مساله من را قانع کرد تا او در این فیلم بازی کند.
* با توجه به اینکه بازیگر پرکاری نیستید، روند تولید فیلمهایتان هم خیلی آرام پیش میرود، کی منتظر فیلم جدیدی از شما باشیم؟
مصفا: در واقع این یک جور تنبلی است. البته شرایط کار هم جور نمیشود. زمانی که طرح و فیلمنامه را داریم، برای ما که تهیهکننده نداریم کار خیلی سخت است. خیلی دوست داشتم که تهیهکنندهای داشته باشم که ثابت باشد و به عنوان حامی فیلمهایم در کنارم باشد و من تنها به سناریو فکر کنم و کارگردانی اما...
* سوال آخر اینکه به فکر کار بعدی هستید؟
مصفا: بله به فکر یک کار جدید هستم اما فعلا در مرحله طرح است و هنوز فیلمنامه آن کامل نشده است.
------------
گفتگو از نغمه دانش آشتیانی، بیتا موسوی و پریسا ساسانی. با تشکر از نیوشا روزبان
نظر شما