به گزارش خبرنگار مهر، نشست پژوهشی ادبیات پایداری و انقلاب اسلامی صبح امروز چهارشنبه 28 فروردین در تالار مهر حوزه هنری و با حضور علیرضا کمرهای، حمیدرضا شاهآبادی و احد گودرزیانی برگزار شد.
در این نشست حمیدرضا شاهآبادی، مدیر تولید حوزه هنری در سخنانی با اشاره به عبارت «ادبیات مقاومت» اظهار داشت: ادبیات به تنهایی عبارت است از شکل فرهیخته کلام. وقتی زبان و کلام از سطح معمول ارتباط میان انسانها فراتر میرود و به حس برانگیزی و احساس نزدیک میشود، در آن تصاویری فراتر از حد معمول به نمایش درمیآید و در اینجا میتوان گفت که زبان شکل ادبیات به خود میگیرد. این اتفاق به گمان من ممکن نیست؛ مگر با صناعات ادبی که کلام را پیشرفته میکند تا معانی چندگانه به خود بگیرد.
وی ادامه داد: مقاومت نیز در کلام به معنای ایستادگی است در برایر تغییر و اتفاقاتی که منافع ما را به خطر میاندازد. در یک تعریف خاص، وقتی یک ملت در سرزمینش با نیروی خارج از قوم خود مواجه شود که میخواهد منافعش را به خطر اندازد و به حریمش تجاوز کند، مفهوم مقاومت در میان آن قوم و ملت شکل میگیرد.
نویسنده رمان «وقتی مُژی گم شد» افزود: ادبیات مقاومت در دو بخش شکل میگیرد. نخست ادبیاتی که حین جنگ و در جبهه رخ میدهد. در میدان نبرد برخی با سلاح مبارزه میکنند و برخی با قلم سعی در تهییج و ایجاد امکان مقاومت بهتر دارند. در اینجا فرقی میان سرباز و نویسنده نیست و هر دو در یک صف هستند. در دل این نوع از مقاومت حفظ وضع موجود از اهمیت زیادی برخوردار است. پس ادبیات این موقعیت نیز ادبیاتی یک سویه و تیز است، در آن نمیتوان سرباز دشمن را خاکستری دید و از وضع موجود انتقاد کرد، اما وقتی جنگ به اتمام رسید، ادبیاتی درباره جنگ داریم که نگاهمان در آن متفاوت است و نویسنده متعلق به آن نیز میخواهد انسان و مقاومت او را در جنگ به نوعی تعدیل کند.
نویسنده کتاب «لالایی برای دختر مرده» ادامه داد: جنگ این امکان را فراهم میکند تا انسان در موقعیتی نامتعادل که برای خلق یک داستان مورد نیاز است، قرار بگیرد و به همین خاطر برای یک نویسنده جنگ یک گنجینه بزرگ و یک لابراتوار انسانشناسی است که به او میگوید انسان در مواجهه با یک موقعیت خاص چه میکند. از سوی دیگر جنگ به همه ما درسهایی میدهد که میتوان در تمام طول تاریخ از آنها بهره برد و شاید به همین خاطر است که هنوز هم ما آثاری در ادبیات جهان دیده و میخوانیم که شرح جنگهایی است که در سالهای پیش رخ داده است.
شاهآبادی تاکید کرد: وقتی در ایران امروز از جنگ حرف میزنیم، برخی میگویند آن را رها کنید که دیگر دورهاش گذشته است. اما در آلمان که دو جنگ جهانی را ایجاد کرد و در هر دو نیز شکست خورد، با وجود تنفر امروز مردمش از جنگ، نمادهایی از مکانهایی که در آنها رویدادهای مهم دو جنگ رخ داده ساخته شده و مورد توجه مردم است.
این نویسنده در ادامه به ادبیات انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: ادبیات انقلاب به نظر من یک جریان در نهایت پیوسته است. ما در ادبیات انقلابی سالهای پیش از انقلاب با رگههای از اعتراض روبروییم که در سالهای 56 و 57 مردم را تهییج میکند که انقلاب کنند، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی چهره ادبیات انقلاب کمی تغییر کرد و حتی یادم هست وقتی چاپ نخست کتاب «لحظههای انقلاب» مرحوم گلابدرهای منتشر شد، سیمین دانشور در ابتدای این اثر نوشت که ادبیات انقلاب متولد شده است. با این حال پس از کمتر از دو سال وارد ماجرای جنگ شدیم و امکان شکل گیری ادبیات انقلاب از ما گرفته شد.
به گفته شاهآبادی، نکته مهم در ادبیات پایداری در این موضوع بود که این ادبیات با اندیشه پیشبرنده ناشی از حرکت مردم و رهبری انقلاب به ویژه روحیه شهادتطلبی حاکم در جامعه که پیش از این در ادبیات انقلاب شکل گرفت، متولد شد و به جلو رفت و از این منظر، ادبیات دفاع مقدس همان ادبیات انقلاب اسلامی است.
نویسنده رمان «دیلماج» همچنین با اشاره به نوع مواجهه ادبیات روشنفکری با واقعه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: اثری مانند «زمین سوخته» که نخستین و یکی از قویترین آثار موجود در حوزه دفاع مقدس است، یک استثناء از جریان ادبی بود که احمد محمود به آن وابسته بود. این جریان فکری در حقیقت و بر اثر حیرتی که از تفاوت نوع اندیشه جریان انقلاب اسلامی با خود داشت در مقابل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سکوت کرد. ولی دفاع مقدس توانست از همان ابتدا نویسنده خاص خودش را پیدا کند، نویسندگانی که حتی در راه آن به شهادت هم رسیدند.
وی همچنین با اشاره به جشنوارههای برگزار شده درباره ادبیات دفاع مقدس گفت: گاه میبینم که در یک جشنواره همه آثار تالیف شده در دفاع مقدس در طول 30 سال را باهم مقایسه میکنند که این از بن و پایه غلط است؛ چون شرایط و موقعیت تالیف اثر در سالهای جنگ با امروز متفاوت است. ما امروزه با نویسندههایی در ادبیات دفاع مقدس روبروییم که کارشان وزانت ادبی ندارد، اما جنگ را بستر و محملی قرار دادهاند تا اثرشان قابلیت انتشار پیدا کند. از سوی دیگر برخی هم به جنگ در ادبیات نگاهی توریستی دارند؛ یعنی ساحت و روساخت آن را برداشتهاند و سعی دارند تنها با تصویرسازی و شگفت کردن مخاطبشان او را به سمت خود بکشانند.
نظر شما