مقام معظم رهبری، سال جاری را سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامیدند. کمتر از دو ماه دیگر هم انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود، یکی از مهمترین نکته های در مورد انتخابات، رعایت اخلاق انتخاباتی از سوی کاندیداها و طرفداران آنهاست. اینکه چه نسبتی میان اخلاق انتخاباتی و حماسه سیاسی وجود دارد، موضوعی است که در گفتگو با دکتر شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بررسی شد که اکنون از نظر شما می گذرد.
*اصولا حماسه ها چگونه شکل می گیرند؟
به نظرم حماسه، خلق وضعیت خارق العاده و ایجاد وضعیتی است که مورد انتظار جامعه نبوده و بنابراین به نوعی شگفت آور و شگفتی آور تلقی می شود. در حماسه اتفاقی می افتد و کاری صورت می گیرد که توقع و انتظار چنین اتفاق و کاری وجود ندارد. ابعاد مثبت این اتفاقات را می توان «حماسه» نامید. در واقع حماسه خلق وضعیت خارق العاده و دور از انتظار و شگفت آور است. حماسه می تواند موضوعات مختلفی را شامل شود و لزوما محدود به حماسه سیاسی و اقتصادی نیست، ممکن است فرهنگی و حتی نظامی باشد و یا در قالبهای مختلفی اتفاق بیفتد. ممکن است در سطح خانواده، مدرسه و محل کار و یا حتی در سطح کشور باشد. به نوعی نگاهم به حماسه این است که می تواند پروسه نباشد، بلکه پروژه باشد. به این معنا که اگر سال 1392 را سال حماسه نامگذاری کردند به این معناست که ما به این سمت و سو حرکت کنیم که چنین حماسه ای در حوزه سیاسی و اقتصادی و حتی حوزه های فرهنگی شکل گیرد. بنابراین به نوعی می توان گفت باید به این سمت و سو حرکت کنیم که در واقع پروژه تلقی می شود. پروژه ای که در آن عامل انسانی، نهادها، سازمانها و ارگانها حتما در آن نقش تعیین کننده ای دارند.
باید زمینه های تحقق حماسه ایجاد شود، حالا در حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زمینه های خاص خود را می طلبد یا به هر حال الزامات تحقق حماسه باید محقق و ایجاد شود تا بتوانیم از امر خارق العاده و وضعیت شگفتی آور صحبت کنیم و بگوئیم فلان حادثه و برنامه و موضوع می تواند از این عنوان برخوردار شود و به عنوان حماسه تلقی شود. بنابراین الزامات و زمینه هایی دارد که باید محقق شود و زمینه پیدایش حماسه را به وجود بیاورد. طبیعتا در صدر همه این موارد برای تحقق حماسه، مشارکت عمومی و گسترده همه سلیقه ها نقش تعیین کننده ای دارد برای اینکه حماسه ای صورت گیرد.
مشارکت هم در سطح انتخاب کردن وجود دارد، یعنی اینکه عده ای بیایند و رأی بدهند و انتخابی را صورت دهند که بدیهی ترین بحث در اینجا این است که این پائین ترین سطح مشارکت سیاسی است. اینکه من به عنوان شهروند، رأیی را در داخل صندوقی بیندازم این حق انتخاب کردن است مثلا اینکه بتوانم رئیس جمهور کشورم را با رأی خود انتخاب کنم و بتوانم نماینده مجلس را انتخاب کنم حتی در سطح بالاتر بتوانم نوع حکومت و رژیمی که می خواهد کشور را اداره کند و در واقع حاکمیت آنرا تعیین کنم. این حق انتخاب کردن است، اگرچه پیامدهای خیلی گسترده ای دارد و نتایج مختلفی را می تواند در برداشته باشد ولی پائین ترین سطح مشارکت هم تلقی می شود.
از طرف دیگر حق انتخاب شدن هم وجود دارد اینکه به عنوان شهروند بتوانم انتخاب شوم؛ حال به عنوان نماینده مجلس، رئیس جمهور و یا عضو شورای اسلامی شهر و روستا و ....، چون مشارکت بیشتر و فعال و گسترده ای را می طلبد. بنابراین بالاترین سطح مشارکت هم تلقی می شود و فرد بیشتر وقت خود را صرف این کار می کند برخلاف حق انتخاب کردن که یک لحظه رأی را در داخل صندوق می اندازم و این حق به پایان می رسد، اما حق انتخاب شدن قدری در سطح بالاتری قرار دارد. از طرف دیگر حق انتقاد و اعتراض هم وجود دارد که لایه میانی اینها می تواند تلقی شود که ما به عنوان شهروند بتوانیم نسبت به سیاستها و برنامه ها و مباحثی که وجود دارد انتقاد کنم و از این حق برخوردار است. بنابراین اینجا همه سلایق باید وجود داشته باشد و جزو الزامات است؛ الزاماتی که می تواند حماسه را رقم بزند و به وجود بیاورد.
اینجا آزادی و امکان آزادی همه سلایق و احساس آزادی و حتی تأثیرگذاری شان برجسته می شود و جزو الزامات پیدایش حماسه است، حتی از طرف دیگر آگاهی و بینش و دانایی می تواند لازمه پیدایش حماسه باشد، طبیعتا بدون آگاهی و بینش حماسه ای خلق نخواهد شد. باید به این سمت و سو حرکت کنیم که آنرا محقق کنیم و حماسه ای تولید شود. بنابراین زمینه و عامل انسانی نقش عمده ای دارد. حال از همین منظر می توانیم انقلاب اسلامی را حماسه تلقی کنیم. حماسه با حضور همه سلایق و فعالان عرصه اجتماعی در جامعه محقق می شود، حتی دفاع مقدس با همین معنا می تواند حماسه تلقی شود. دفاع مقدس به این معنا که همه ارکان جامعه به صورت گسترده برای دفاع از کشور بسیج شد و در مقابل متجاوزان ایستادگی کرد و در نهایت با کمترین امکانات اما با اتحاد، همبستگی و انسجامی که داشتند به پیروزی رسید.
انقلاب اسلامی هم وضعیت این گونه بوده و مردم با دست خالی ولی با اتحاد و انسجام و مشارکت گسترده توانستند بر رژیم مورد حمایت غرب، رژیم سر تا پا مسلح به پیروزی برسند، حتی نهضت مشروطیت هم از این منظر می تواند حماسه باشد که در این زمان هم وضعیت اولیه را داریم یعنی پیدایش نهضت هم می تواند حماسه باشد، اگرچه در تداوم و استمرار و نتایج و پیامدهایش ناکام بود. به دلیل همین اتفاقی که افتاد و تفرقه و فقدان انسجامی که به وجود آمد. بنابراین مشارکت گسترده و همدلانه مردم و آگاهی و آگاهی بخشی به ویژه اینکه مبتنی بر پشتوانه غنی فرهنگی ملی و دینی ما باشد می تواند مؤثر باشد. می تواند همه سلایق را در خودش هضم کند و بپذیرد تا بتواند وضعیت خارق العاده ای خلق شود. بنابراین سلایق مختلف حضور دارند.
امروزه بحثهایی است تا دانشگاه ها و مدارس زودتر از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پیش رو تعطیل شوند، به نظر من حماسه با تعطیلی زودهنگام دانشگاه ها و مدارس و حتی حذف برخی از سلایق امکان پذیر نخواهد بود، یعنی با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند همه سلایق باید وجود داشته باشد و از همه دعوت کردند که حضور داشته باشند نمی توانیم سلایق را حذف کنیم و نمی توانیم با حذف برخی از مسائل و بحرانها و احیانا نیازها و مشکلات عرصه را به این سمت و سو حرکت دهیم و هدایت کنیم. طبیعتا دانشگاه ها باید حضور فعالی داشته باشند و کانون این بحث و گفت وگوها باشند، چون زمینه فراهم شدن و تحقق این حماسه را فراهم می کنند. گفت و شنودهایی که صورت می گیرد و تضارب آرایی که شکل می گیرد همه اینها در واقع می تواند کمک کند. همه سلایق سیاسی معتقد به نظام بایستی امکان مشارکت داشته باشند تا این حماسه خلق شود و حماسه ای ایجاد شود.
*اگر بخواهیم تاریخ ایران و انقلاب اسلامی را بررسی کنیم، چه حماسه هایی را می توانیم بربشماریم و مشخصه بارز حماسه ها در تاریخ ایران چه بوده اند؟
انقلاب اسلامی و دفاع مقدس حماسه است، حتی انتخابات سال 88 هم حماسه بود، مشارکت 85 درصدی رقم بالای حضور مردم در عرصه تعیین سرنوشت و حاکمان و دولتمردان بوده است. مشخصه بارز این حماسه ها همدلی و مشارکت و حضور مردم و نخبگان در انسجام و همبستگی ملی، وحدت و انسجام و همبستگی ملی و مشارکت غالب سلایق وجه بارز این حماسه هایی است که نام برده شد، حتی نهضت مشروطه و قضایای ملی شدن صنعت نفت هم به نوعی همین طور بوده است. اگر اینها بعدا با مشکلاتی مواجه شدند به خاطر این است که این زمینه و فضا از دست رفته و تفرقه و ناهمبستگی به وجود آمده و طبیعتا پیامدهای نتیجه بخشی عاید جامعه ما نشده است. مثل انتخابات 88 و حوادث بعد از آن و وضعیتی که به وجود آمد باعث شد نتوانستیم از مشارکت 85 درصدی مردم در انتخابات به نفع جامعه در عرصه داخلی و به خصوص در عرصه بین المللی استفاده کنیم و در واقع به ضد خود تبدیل شد، اما در دفاع مقدس این طور نبود و در این دوران خیلی موفق تر بود و نتایج شیرین تری به دست آمد.
*فرق حماسه با جهاد چیست؟
جهاد بحث و آموزه دینی است. احکام و حدود دارد. گستره و آموزه های خاصی را در مورد آن داریم و جزء فروع دین تلقی می شود. بنابراین با وضعیت مشخصی در برابر آن روبرو هستیم، برخلاف حماسه که این گونه نیست. همان طوری که گفته شد حماسه وضعیت خارق العاده است البته با پشتوانه و پیشینه ای که به هر حال در جامعه ما وجود دارد به خصوص پشتوانه فرهنگی که می تواند وضعیت شگفت آوری را خلق کند. در خیلی از موارد شاید انتظاری وجود ولی می بینیم با همه مشکلات و سختی هایی که وجود دارد مردم در صحنه حاضر هستند و وظیفه اش را انجام می دهند. خیلی از نخبگان در صحنه هستند و حضور دارند و در صف جلوی مردم کارها را پیش می برند. طبیعتا سازمانهایی که تصمیم گیر هستند و امورات اجرایی در آنها انجام می شود می دانند که باید از این مشارکت و حضور بالا استفاده کنند تا همه در خدمت مردم و جامعه باشند تا بتوانند جامعه را به پیش ببرند.
*چرا مملکت ما امروزه نیاز به حماسه دارد؟
مشخص است با بحرانهایی روبرو هستیم و مشکلاتی در جامعه ما وجود دارد. بحرانها و مشکلاتی هم در عرصه سیاسی، اقتصادی و هم در عرصه فرهنگی هست. تشتت و اختلافهای سیاسی که به خصوص در چند سال اخیر به وجود آمده می تواند ما را این سمت و سو سوق بدهد برای اینکه انسجام و وحدت و همبستگی جدیدی در جامعه ایجاد شود نیاز داریم که سلایق مختلف مشارکت داده شوند و حضور داشته باشند تا بتوانیم وضعیت جدیدی را رقم بزنیم.
همچنین مشکلات اقتصادی سهمگینی به وجود آمده است که عمدتا به سبب عدم استفاده از رویکرد و استراتژی مناسب و برنامه مناسب توسط دولتمردان است، حتی تحریم ها به نوعی به عملکرد نامناسبی که به وجود آمده بستگی دارد، اگرچه مقدار زیادی می تواند این گونه نباشد اما این امور هم تا حدودی به تدبیر دولتمردان بر می گردد. اگرچه بحث کنونی ما این نیست، اما منظورم این است که مشکلات اقتصادی وجود دارد که بحرانهایی را سبب شده است.
قدری هم این مشکلات امید را از جامعه برده و شاید قدری مردم را ناامید کرده، حتی به نظر می رسد باید حرکت گسترده ای صورت گیرد تا این امید دوباره احیا شود. اگر حماسه ای خلق شود امیدها را دوباره احیا می کند و این استمرار جمهوری اسلامی را تضمین می کند البته اگر در پیامدش مدیریت و برنامه ریزی ای به وجود بیاید که بتواند مشکلات جامعه را حل کند و به حل مشکلات جامعه و مردم مبارت کند و اهتمام بورزد و بتواند بیشتر از گذشته همبستگی ملت و دولت را تحقق بخشد.
به نظرم اینها نیازهایی است که جامعه ما دارد و بنابراین نیازمند خلق حماسه است، البته بد اخلاقیهای زیادی صورت می گیرد و آشفتگیهای زیادی وجود دارد. ابهام هایی در عرصه های مختلف به خصوص در مسائل فرهنگی و رویکرد و حتی سوء استفاده از ارزشها وجود دارد که شاید اینها مردم را تا حدی دلسرد و ناامید کرده و به نظر می رسد که اینها باید دوباره احیا شود و باید طوری حرکت کنیم که وحدت و همبستگی جامعه بیشتر شود تا حماسه ای رقم بخورد تا مشکلات انبوهی که وجود دارد حل شود.
نظر شما